احسان به پدر و مادر


وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا ﴿۲۳﴾ وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَبه ژدرقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا ﴿۲۴﴾

و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] اوف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى﴿۲۳﴾و از سر مهربانى بال فروتنى بر آنان بگستر و بگو پروردگارا آن دو را رحمت كن چنانكه مرا در خردى پروردند (۲۴)

and your lord has commanded that you shall not serve (any) but him, and goodness to your parents. if either or both of them reach old age with you, say not to them (so much as) "ugh" nor chide them, and speak to them a generous word (23)

خواب

.

 
دو مرد خوابیده بر روی نیمکتی در تهران.

خواب عبارت است از کاهش تافقدان سطح هوشیاری، تعلیق نسبی ادراکات حسی و غیر فعال شدن تقریبا تمام عضلات ارادی در زمان استراحت است به طوری که فعالیت بدن و ذهن تغییر کرده و توهم‌های بینایی جایگزین تصاویر واضح واقعی بشوند. در بین پستانداران، پرندگان، ماهیان و دیگر جانوران مراحل خواب و بیداری وجود دارد. خواب برای سلامت و بازسازی سیستم اعصاب، سیستم ایمنی و سیستم عضلانی-اسکلتی انسان‌ها و جانوران اهمیت دارد.

 

 مراحل خواب

اختراع دستگاه نوار مغزی به دانشمندان اجازه داد تا به مطالعه خواب انسان، به روش‌هایی که پیش از آن ممکن نبود، بپردازند. در خلال دهه ۱۹۵۰ فردی به نام اوژن آسرینسکی که تازه از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده بود، از این وسیله برای کشف آنچه امروز خواب REM خوانده می‌شود استفاده کرد. مطالعات بیشتر بر روی خواب انسان نشان داده است که خواب از یک سری مراحل گذر می‌کند که الگوهای امواج مغزی در هر مرحله با یکدیگر متفاوتند. خواب دارای دو نوع اصلی است:

خواب NREM (حرکت غیرسریع چشم) که خواب آرام نیز خوانده می‌شود. خواب REM (حرکت سریع چشم) که خواب فعال یا خواب نابه‌روال (paradoxical) نیز خوانده می‌شود.

شروع خواب

در خلال نخستین مراحل خواب، ما هنوز نسبتاً بیدار و هشیار هستیم. مغز امواجی تولید می‌کند به نام امواج بتا که کوچک و سریع هستند. به مرور که مغز شروع به آرامش یافتن می‌کند، امواج کندتری به نام امواج آلفاشوند. در طول این مدّت و هنگامی که هنوز کاملاً به خواب نرفته‌ایم ممکن است احساس عجیب و کاملاً واضحی را تجربه کنیم که توهمات پیش خواب نامیده می‌شود. مثال‌های متداول و شایع این پدیده عبارتند از احساس افتادن (پرت شدن) یا شنیدن این که کسی نام شما را صدا می‌کند. رویداد بسیار شایع دیگری که در این دوره زمانی وجود دارد، پرش میوکلونیک است. اگر تا کنون، بدون هیچ دلیل مشخص و خاصی، ناگهان بدنتان تکان خورده یا پریده است این پدیده ظاهراً عجیب را تجربه کرده‌اید. در عالم واقع، این پرش‌های میوکلونیک بسیار شایعند.

اولین قسمت خواب non-REM است. خواب دیدن در خواب non-REM بسیار کم است و اگر هم خواب ببینیم آن را فراموش می‌کنیم. در این خواب ماهیچه‌ها بی حس نیستند. خواب non-REM شامل سه مرحله می‌شود:

  • مرحلهٔ اول:

مرحله ۱ شروع چرخه خواب و نسبتاً مرحله سبک و خفیفی از خواب است. مرحله ۱ را می‌توان به صورت دوره گذار بین بیداری و خواب در نظر گرفت. در مرحله ۱، مغز امواج تتا تولید می‌کند که امواجی با دامنه بلند و خیلی کند هستند. این مرحله از خواب، تنها مدّت زمانی کوتاهی در حدود ۵ تا ۱۰ دقیقه طول می‌کشد و اگر در این مرحله کسی را از خواب بیدار کنید احتمالاً به شما خواهد گفت که خواب نبوده است !

  • مرحلهٔ دوم:

دومین مرحله خواب تقریباً ۲۰ دقیقه طول می‌کشد. مغز شروع به تولید امواج منظم و سریعی می‌کند که به نام دوک‌های خواب معروفند. دمای بدن شروع به کاهش و ضربان قلب شروع به کندشدن می‌کند. یک مرحلهٔ ناهشیار است که خواب رونده به راحتی یبدار می‌شود.

  • مرحلهٔ سوم:

عمیق‌ترین مرحلهٔ خواب non-REM است. پس از این مرحله قسمت دوم خواب REM آغاز می‌شود.امواج مغزیِ عمیق و کند به نام امواج دلتا در خلال مرحله ۳ خواب شروع به پدیدار شدن می‌کنند. مرحله ۳، دوره گذار بین خواب سبک و خواب بسیار عمیق است.

خواب REM در بزرگسالان حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد از کل خواب را تشکیل می‌دهد (حدود ۹۰ تا ۱۲۰ دقیقه در خوابِ شب). مقدار خواب REM در سنین مختلف متفاوت است. یک نوزاد بیشتر از ۸۰ درصد کل خوابش را در خواب REM است. رویا در مرحلهٔ REM رخ می‌دهد.

ضربان قلب و تنفس در خواب REM نامنظم است؛ مانند زمان بیداری. بزرگ شدن آلت جنسی مرد (NPT) در خواب REM رخ می‌دهد. پژوهش گران به فعالیت در ناحیه‌هایی از مغز که مربوط به کنترل بینایی، شنوایی، بویایی، لمسی و تعادل حرکات بدن پی برده‌اند. نکته قابل ذکر این است که فرایند خواب، این مراحل را به ترتیب پشت سر نمی‌گذارد. خواب از مرحله ۱ شروع می‌شود و سپس به مراحل ۲، ۳ و ۴ می‌رود. پس از مرحله ۴ و قبل از وارد شدن به مرحله ۵ یا همان خواب REM، مرحله ۳ و به دنبال آن مرحله ۲ خواب تکرار می‌شوند. پس از خاتمه خواب REM، بدن معمولاً به مرحله ۲ خواب باز می‌گردد. در طول شب، خواب انسان تقریباً ۴ یا ۵ بار بین این مراحل می‌چرخد. ما به طور میانگین ۹۰ دقیقه پس از به خواب رفتن وارد مرحله ۵ یا خواب REM می‌شویم. نخستین چرخه خواب REM ممکن است تنها زمان کوتاهی به طول بیانجامد امّا هر چرخه از چرخه قبل طولانی‌تر می‌شود به نحوی که خواب REM می‌تواند تا نزدیک به یک ساعت پایدار بماند.

خواب REM با کاهش سروتونین (Serotonin) در مغز همراه است. بنابراین خواب REM در افراد افسرده زودتر می‌رسد. سروتونین ماده‌ای است که در افراد افسرده کاهش یافته‌است.

 محرومیت از خواب

بیش‌ترین مدت بی خوابی انسان‌ها در جهان، ۳۳ سال معادل ۱۱۷۰۰ شب بوده‌است. جز این مورد استثنایی، هیچ شخص دیگری نتوانسته بیش از یازده روز را بدون خواب سپری کند. افرادی که از خواب محروم می‌مانند، دچار افسردگی می‌شوند. این افراد، هوشیاری‌شان را از دست می‌دهند و دچار توهم می‌شوند. حالت چهره شخص بی خواب، کشیده و بی حرکت می‌شود، ابروها چین می‌خورد، شخص با زحمت زیاد چشمانش را باز نگاه می‌دارد و دچار هذیان می‌شود. محرومیت از رویا، اغلب به پرخاشگری، بیمناکی، و یا افسردگی منجر می‌شود.

 مدت زمان خواب

مدت زمان بیداری در شخص بالغ، معادل چهار برابر مدت زمان بیداری یک کودک است. نوزاد، به طور متوسط در ازای هر یک ساعت بیداری، دو ساعت را در خواب می‌گذراند، حال آن که فرد بالغ در همان زمان نیم ساعت در خواب است. خواب افراد بالای 15 سال تا 30 سال بین 9 تا 10 ساعت است.

 تغییرات پیش از خواب

بعضی افراد به آسانی و به سرعت به خواب می‌روند و در برخی دیگر این امر تدریجی‌تر است. گروهی از افراد، حالت‌های حسی مختلفی تجربه می‌کنند یا دچار پرش اندام‌ها می‌شوند. پیش خواب شامل حالت‌هایی چون توهمات بینایی و شنوایی زودگذر یا تغییراتی در تصویر بدنی است که با احساس معلق بودن در فضا همراه است.

تغییرات در طول خواب

یکی از تغییرات در طول خواب بی حرکتی عمومی و شل شدن برخی ماهیچه‌هاست. در زمان خواب، انسان‌ها و حیوانات می‌توانند رویا ببینند. این رویاها بر اثر حرکات سریع چشم‌است. دست‌ها وپاها در زمان خواب حرکت می‌کنند. در خواب انسان‌ها معمولاً بین ۲۵ تا ۴۰ بار موقعیت خود را در طول شب تغییر می‌دهند. حرکات بدن در طول خواب ارتباطی با عمق خواب ندارد. در خواب جریان خون در ماهیچه‌ها کاهش می‌یابد، و بر جریان خون پوست افزوده می‌شود، پوست برافروخته می‌شود، و غدد عرقی پیوسته فعالیت می‌کنند. بدن در طول خواب حرارت را به سرعت از دست می‌دهد، تعداد ضربان‌های قلب و اندازه فشارخون کاهش می‌یابد، تنفس آهسته و عمیق تر می‌شود. شل شدن فک پایین، و ماهیچه‌های حلق سبب خرخر کردن می‌شود.

اختلالات خواب

اختلالات خواب در انسان‌ها عبارت‌اند از: خرخر، کم‌خوابی، پرخوابی، خوابگردی، فلج خواب، کابوس، هراس شبانه، خواب‌ترسی، دندان قرچه، شب‌ادراری و خواب‌های تجزیه‌ای. علاوه بر این‌ها، خواب می‌تواند با آشفتگی‌های ادراکی هنگام به خواب رفتن و بیدار شدن همراه باشد که آن را به ترتیب پیش خواب و پس خواب می‌نامند. این حالت‌ها بر اختلال در تصاویر، صداها و عواطف مشتمل است.این گونه اختلالات معمولاً در رشته خواب‌شناسی یا روان‌شناسی خواب، بررسی می‌شود.

 آشنایی با ساعت بدن

تمام موجودات زنده دارای یک سازوکار زمان سنجی یا «ساعت» هستند که دوره‌های فعالیت و استراحت آن‌ها را کنترل می‌کند. این ساعت‌ها که به نام «چرخه‌های زیستی» خوانده می‌شوند، به دوره فرایندهای فیزیولوژیک و بیولوژیکی که در یک جدول زمانی تقریباً ۲۴ ساعته نوسان دارند، اشاره می‌کنند. شما احتمالاً خودتان نیز متوجه این تغییرات در بدن خود شده‌اید، احساس انرژی وهوشیاری بیشتر در طول روز و خستگی و کمبود انرژی در ساعات شب. با وجودی که بسیاری از افراد به چرخه‌های زیستی به صورت یک فرایند منفرد می‌نگرند، امّا در واقع تعدادی ساعت مختلف در بدن وجود دارد که در طول روز نوسان می‌کنند. برای مثال، هوشیاری ذهنی دو نوبت در روز در ساعت‌های ۹ صبح و ۹ شب به نقطه اوج می‌رسد در حالی که این زمان‌ها برای قدرت بدنی ۱۱ صبح و ۷ بعدازظهر است.

چگونه بدن شما «ساعت را نگه می‌دارد؟» خوشه نازکی از حدود ۲۰ هزار نورون در هیپوتالاموس، چرخه‌های زیستی بدن شما را کنترل می‌کند. این مرکز کنترل که به نام هسته فوق کیاسمائی (SCN ) شناخته می‌شود، به عنوان مسئول تنظیم ضربان درونی بدن شما عمل می‌کند. هر چند سازوکار دقیق چگونگی عملکرد این فرایند هنوز روشن نیست، امّا نشانه‌های محیطی اهمیت دارند. تأثیر نور خورشید در زمانبندی خواب-بیداری روزانه شاید از همه چیز واضح‌تر باشد. نور خورشید چگونه بر چرخه‌های زیستی اثر می‌گذارد؟ هنگامی که از نور خورشید در ساعات پایانی روز کاسته می‌شود، سیستم بینایی به هسته فوق کیاسمائی علامت می‌فرستد. سپس SCN به غدّه صنوبری مغز علامت می‌دهد که تولید هورمون ملاتونین را افزایش دهد. این افزایش هورمون به کاهش فعالیت و احساس خواب آلودگی در شما کمک می‌کند.

وقتی نور خورشید نباشد چه اتفاقی می‌افتد؟ پژوهش‌های بسیاری در مورد این مساله صورت گرفته است که هنگامی که الگوهای طبیعی نور خورشید دچار وقفه شوند چه اتفاقی برای چرخه‌های زیستی می‌افتد. پژوهش‌های بالینی نشان داده‌اند که افرادی که به طور مادرزادی نابینا هستند به دلیل فقدان کامل نور محیطی، معمولاً در چرخه خواب-بیداری خود دچار مشکل می‌باشند. همچنین کسانی که شب کاری می‌کنند و یا زیاد مسافرت می‌کنند نیز با اختلالاتی در چرخه‌های زیستی خود روبرو هستند. در برخی مطالعاتی که در زمینه چرخه‌های زیستی به عمل آمده، عده‌ای را برای چند هفته و یا حتی چند ماه در واحدهای زیرزمینی نگاه داشته‌اند و متوجه شده‌اند که چرخه‌های زیستی این افراد به دلیل محرومیت از نور طبیعی، شروع به تغییر از ۲۴ ساعت به ۲۵ ساعت نموده است.

نکته‌هایی برای به خاطر سپردن

چرخه‌های زیستی شما به نور خورشید وابسته است. اختلال در این الگوها می‌تواند به مشکلاتی در خوابیدن بیانجامد بدون نور طبیعی، زمانبندی بدن افراد ۲۵ ساعته می‌شود. چرخه‌های زیستی بر روی دمای بدن، حساسیت نسبت به درد، هوشیاری ذهنی، قدرت جسمی و احساسات تاثیر می‌گذارد.

نظریه‌های خواب

به خواب رفتن انسان‌ها از زمان فلاسفه قدیم یونان موضوع تفکر و بررسی بوده است امّا تنها چند سالی است که پژوهشگران توانسته‌اند به راه‌هایی برای مطالعه این پدیده به شیوه‌ای سیستماتیک و عینی دست یابند. پیدایش فناوری‌های جدید مانند دستگاه نوار مغزی، دانشمندان را قادر ساخته است که الگوهای الکتریکی و فعالیت‌های مغز انسان در حال خواب را زیر نظر بگیرند. با وجودی که اکنون بررسی خواب و پدیده‌های مرتبط به آن امکانپذیر گشته است امّا همه پژوهشگران بر سر این که «چرا ما می‌خوابیم» اتفاق نظر ندارند. چند نظریه مختلف برای توضیح ضرورت خوابیدن و نیز عملکردها و هدف‌های آن ارائه گشته است که در اینجا با سه نظریه عمده در بین آن‌ها آشنا می‌شویم.

۱- نظریه جبران و ترمیم بر اساس نظریه جبران و ترمیم، خوابیدن برای تجدید قوا و احیای فرایندهای فیزیولوژیک که بدن و ذهن را سالم نگه می‌دارند و باعث عملکرد مناسب آن‌ها می‌شوند ضرورت اساسی دارد. بر طبق این نظریه، خواب NREM (مرحله خواب آرام که به نام حرکت غیرسریع چشم خوانده می‌شود) برای بازسازی و ترمیم فعالیت‌های فیزیولوژیک اهمیت دارد در حالی که خواب REM (مرحله پنجم خواب که به نام حرکت سریع چشم خوانده می‌شود) برای بازسازی فعالیت‌های ذهنی است. پشتیبان این نظریه، پژوهش‌هایی است که نشان می‌دهد دوره‌های خواب REM پس از مدتی کم‌خوابی و فعالیت جسمی شدید، افزایش می‌یابد. بدن در هنگام خواب، سرعت تقسیم سلولی و ترکیب پروتئینی را افزایش می‌دهد و این پدیده نیز به نوبه خود پشتیبان نظریه جبران وترمیم به هنگام خواب است.

۲- نظریه تکاملی بنابر نظریه تکاملی که به نام نظریه انطباقی خواب نیز خوانده می‌شود، دوره‌های فعالیت و سکون به عنوان وسیله‌ای برای ذخیره انرژی در سیر تکاملی به وجود آمده‌اند. براساس این نظریه، تمام موجودات زنده در زمان‌هایی که بیداری و هشیاری برای آن‌ها خطرناک و مخاطره‌آمیز بوده است خود را با خوابیدن انطباق داده‌اند. پشتیبان این نظریه، پژوهش‌های تطبیقی است که بر روی حیوانات مختلف صورت گرفته است. حیواناتی که شکارچیان طبیعی کمتری دارند، مانند خرس‌ها و شیرها، معمولاً روزانه بین ۱۲ تا ۱۵ ساعت می‌خوابند. امّا حیواناتی که شکارچیان طبیعی زیادی دارند، دارای دوره‌های خواب کوتاهی هستند و معمولاً روزانه بیش از ۴ تا ۵ ساعت نمی‌خوابند.

۳- نظریه تحکیم اطلاعات نظریه تحکیم اطلاعات بر پایه پژوهش‌های شناختی است و می‌گوید انسان‌ها برای پردازش اطلاعاتی که در طول روز به دست آورده‌اند می‌خوابند. بر اساس این نظریه، علاوه بر پردازش اطلاعات کسب شده در طول روز، خوابیدن به مغز اجازه می دهد که خود را برای روز بعد آماده کند. برخی پژوهش‌ها همچنین نشان داده است که خواب به تحکیم و پیونددادن چیزهایی که در طول روز فرا گرفته‌ایم و قرار دادن آن‌ها در حافظه دراز مدّت کمک می‌کند. پشتیبان این نظریه، مطالعاتی است که نشان می‌دهد کم خوابی، تأثیر جدّی بر روی توانایی به یاد آوری اطلاعات دارد.

  • * *

در حالی که پژوهش‌ها و شواهدی برای پشتیبانی از نظریه‌های مختلف خواب وجود دارد، هنوز هیچ پشتیبان روشن و قاطعی برای هیچیک از نظریه‌ها به دست نیامده است. هر کدام از این نظریه‌ها ممکن است برای تشریح و توضیح این که «چرا ما می‌خوابیم» به کار روند. خوابیدن بر روی بسیاری از فرایندهای فیزیولوژیک تأثیر می‌گذارد. بنابراین احتمال زیادی دارد که خوابیدن به دلایل و منظورهای مختلف و متعددی باشد.

مشکلات متداول خواب در نوجوانان

اغلب نوجوانان به مقدار کافی خواب ندارند. این امر معمولاً به خاطر این است که بار کاری آن‌ها زیاد است و آن‌ها برای این که به انجام همه برنامه‌هایشان برسند از خوابشان می‌زنند. امّا مشکلات خواب می‌تواند بعضی از نوجوانان را شب‌ها بیدار نگاه دارد علیرغم این که آن‌ها واقعاً می‌خواهند بخوابند. شب‌های کم خوابی (چه به علّت اختلال خواب و چه به علّت عدم تخصیص زمان کافی برای خواب)، در طول زمان رفته رفته به «نقص خواب» می‌انجامد. کسانی که دچار نقص خواب باشند قادر به تمرکز، مطالعه و کار مؤثر نیستند. آن‌ها همچنین در معرض خطر مشکلات هیجانی، نظیر افسردگی، قرار دارند.

در طول خواب چه اتفاقی می‌افتد؟

شما البته متوجه نمی‌شوید امّا هنگامی که خواب هستید، مغزتان همچنان فعال است. هنگامی که فردی به خواب می‌رود مغزش از ۵ مرحله عبور می‌کند. این مراحل که به مراحل ۱، ۲، ۳، ۴ و REM (حرکات سریع و پرشی کره چشم) موسومند، روی هم رفته یک چرخه خواب را تشکیل می‌دهند. یک چرخه خواب کامل در حدود ۹۰ تا ۱۰۰ دقیقه به طول می‌انجامد. بنابراین، درخلال یک خواب شبانه، هر فرد به طور میانگین در حدود ۴ تا ۵ چرخه خواب را طی می‌کند. مراحل ۱ و ۲، دوره‌های خواب سبک هستند و در خلال این دو مرحله، فرد می‌تواند به آسانی بیدار شود. در خلال این مراحل، حرکت چشم‌ها آرام می‌شود و نهایتاً متوقف می‌گردد، ضربان قلب و آهنگ تنفس آرام می‌گیرد، و دمای بدن کاهش می‌یابد. مراحل ۳ و ۴، مراحل خواب عمیقند. بیدار کردن فردی که در این دو مرحله قرار دارد مشکل‌تر است و هنگامی که فرد بیدار شود غالباً برای چند دقیقه احساس ضعف و بیحالی و گیجی می‌کند. مراحل ۳ و ۴، نیروبخش‌ترین و سرحال‌آورترین مراحل خوابند- همین نوع خواب است که ما به هنگام خستگی نیازمند آنیم. مرحله آخر در چرخه خواب REM نام دارد و این نام به خاطر حرکات سریع کره چشم که در این مرحله اتفاق می‌افتد، روی آن گذاشته شده است. در خلال خواب REM، برخی تغییرات فیزیکی اتفاق می‌افتد: تنفس سریع‌تر می‌شود، ضربان قلب تندتر می‌شود، و عضلات دست و پا بی‌حرکت می‌گردند. در این مرحله خواب است که فرد واضح‌ترین و روشن‌ترین خواب را می‌بیند.

چرا نوجوانان مشکل خواب دارند؟

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که نوجوانان به ‎۸/۵ تا ۹ ساعت خواب شبانه نیاز دارند. بنابراین اگر کسی می‌خواهد صبح ساعت ۶ برای رفتن به مدرسه از خواب بیدار شود باید شب‌ها ساعت ۹ به رختخواب رود. امّا مطالعات نشان می‌دهد که بسیاری از نوجوانان برای این قدر زود خوابیدن دچار مشکل هستند. نه به دلیل آن که نمی‌خواهند بخوابند بلکه به دلیل این که مغزشان به طور طبیعی سرگرم کار است و برای به رختخواب رفتن آمادگی ندارد. در دوران بلوغ، ساعت بیولوژیک بدن تغییر می‌کند و به نوجوان می‌گوید که شب‌ها دیرتر بخوابد و صبح‌ها دیرتر بلند شود. این تغییر ظاهراً به این دلیل است که هورمون ملاتونین در نوجوانان نسبت به کودکان و بزرگسالان در ساعات دیرتر شب تولید می‌شود و این امر، به خواب رفتن نوجوانان را دشوارتر می‌سازد. به این پدیده سندروم (نشانگان)تأخیر در مراحل خواب گفته می‌شود. این عارضه با این که بسیار شایع است امّا بر روی همه نوجوانان اثر نمی‌گذارد. البته تغییرات در ساعت بدن، تنها دلیل مشکل خواب در نوجوانان نیست. بسیاری از مردم مشکل بیخوابی دارند. متداول‌ترین دلیل بیخوابی استرس است امّا دلایل دیگری نظیر ناراحتی‌های جسمی (مثل سردرد، گرفتگی بینی به هنگام سرماخوردگی)، مشکلات هیجانی (مثل مشکلات خانوادگی یا ارتباطی)، و حتی محیط خواب (مثل گرم بودن یا سرد بودن یا پر سروصدا بودن اتاق خواب) نیز برای آن وجود دارد. همه افراد ممکن است گاهی دچار بیخوابی شوند. امّا اگر بیخوابی به مدّت یک ماه یا بیشتر ادامه یابد، پزشکان آن را مزمن قلمداد می‌کنند. بیخوابی مزمن ممکن است بر اثر مشکلاتی از قبیل افسردگی پدید آید. کسانی که دچار بیخوابی مزمن باشند باید از پزشک، روان درمانگر و یا مشاور کمک بگیرند. برای برخی افراد، نگرانی در مورد بیخوابی می‌تواند وضعیت بیخوابی‌شان را خراب‌تر کند. یک دوره کوتاه بیخوابی ممکن است با مضطرب شدن فرد درباره این که خوابش نمی‌برد یا نگرانی درباره احساس خستگی در روز بعد، به یک پدیده طولانی مدّت تبدیل شود. پزشکان به این پدیده بیخوابی روانی- فیزیولوژیکی می‌گویند.

 سندروم (نشانگان) پاهای بیقرار و اختلال حرکت دوره‌ای دست و پا

کسانی که دچار این وضعیت‌ها باشند، به دلیل حرکت‌های پا (و در موارد کمتری، بازو) از خواب می‌پرند و به دلیل کمبود خواب، خسته و تحریک‌پذیر باقی می‌مانند. در اختلال حرکت دوره‌ای دست و پا (PLMD)، این گونه حرکت‌ها غیرارادی است و فرد کنترلی بر روی آن‌ها ندارد و غالباً از آن‌ها آگاه نیست. امّا درسندروم (نشانگان) پاهای بیقرار (RLS)، فرد نوعی حس فیزیکی، مثل خارش، سوزش یا جزجز در پاهای خود دارد. تنها راهی که فرد می‌تواند از این حس‌های مزاحم خلاصی یابد با حرکت دادن پاها (و در موارد اندکی، بازوها) است. پزشکان می‌توانند PLMD و RLS را درمان کنند. RLS معمولاً با رفع کمبود آهن در بدن از بین می‌رود. در بعضی موارد نیز به نوع دیگری از دارو درمانی نیاز می‌باشد.

 آپنه بازدارنده خواب

این اختلال خواب باعث می‌شود که فرد در حین خواب موقتاً جریان تنفسش قطع گردد. یکی از دلایل شایع آپنه بازدارنده خواب، بزرگ شدن لوزه‌ها یا ورم لوزه‌هاست (بافت‌هایی که در مجرای ارتباط دهنده بینی و حلق قرار دارند.) داشتن اضافه وزن یا چاقی نیز می‌تواند باعث این نوع اختلال خواب گردد. کسانی که دچار آپنه بازدارنده خواب هستند معمولاً خروپف می‌کنند، مشکل تنفسی دارند و در طول خواب به شدّت عرق می‌کنند. به دلیل آن که این اختلال، مانع از خواب مداوم و کافی است، فردی که دچار آن باشد در طول روز به شدّت احساس خواب آلودگی و تحریک‌پذیری می‌کند. کسانی که نشانه‌های آپنه بازدارنده خواب، مثل خروپف بلند یا خواب آلودگی فزاینده در طول روز، داشته باشند باید توسط پزشک مورد معاینه و درمان قرار گیرند.

 برگشت (ریفلاکس)

بعضی افراد به بیماری برگشت اسید معده به مری (GERD) مبتلا هستند. این بیماری باعث نوعی حس سوزش و ناراحتی در بیمار می‌گردد که به «سوزش سر دل» یا ترش کردگی معروف است. عوارض GERD هنگامی که فرد دراز کشیده باشد ممکن است بدتر شود. حتی چنانچه فرد متوجه احساس سوزش سر دل به هنگام خواب نشود امّا ناراحتی‌هایی که توسط این بیماری ایجاد می‌شود می‌تواند با چرخه خواب تداخل نماید.

 کابوس

اغلب نوجوانان گاهی اوقات در خواب دچار کابوس می‌شوند امّا اگر تعداد دفعات کابوس دیدن زیاد باشد می‌تواند الگوهای خواب را به هم زند زیرا معمولاً باعث از خواب پریدن می‌گردد. برخی چیزها می‌تواند کابوس دیدن در خواب را تشدید کند که از آن جمله می‌توان به مصرف برخی داروها، الکل و مواد مخدّر اشاره کرد. و البته محرومیت از خواب کافی نیز خود می‌تواند عامل مهمی برای کابوس دیدن باشد. امّا شایع‌ترین عامل کابوس‌های شبانه، استرس یا اضطراب است. اگر کابوس‌ها شبانه با خواب شما تداخل دارد بهتر است با یک پزشک، روان‌درمانگر یا مشاور صحبت کنید.

راه رفتن در خواب

راه رفتن در خواب معمولاً برای نوجوانان به ندرت اتفاق می‌افتد. اغلب کسانی که در خواب راه می‌روند را کودکان تشکیل می‌دهند. راه رفتن در خواب ممکن است زمینه خانوادگی داشته باشد. این پدیده غالباً هنگامی که فرد بیمار است، تب دارد، خواب کافی نداشته و یا استرس داشته باشد روی می‌دهد. از آنجا که راه رفتن در خواب معمولاً برای یک فرد زیاد اتفاق نمی‌افتد، غالباً به عنوان یک مشکل جدّی در نظر گرفته نمی‌شود. کسانی که در خواب راه می‌روند معمولاً خودشان به بستر باز می‌گردند و معمولاً راه رفتن خود در خواب را به یاد نمی‌آورند. راه رفتن در خواب غالباً در خلال مراحل عمیق خواب، بین مراحل ۳ و۴ چرخه خواب، صورت می‌گیرد. گاهی اوقات، این گونه افراد به کمک برای باز کردن راه (کنار گذاشتن موانع) و بازگشتن به بستر نیازمند خواهند بود. نکته قابل توجه این است که بیدار کردن کسی که در حال راه‌روی در خواب است باعث ترساندن او می‌شود. بنابراین بهتر است این افراد را به آرامی به سمت بستر هدایت کرد.

چکار باید کرد؟

اگر شما به قدر کافی استراحت شبانه دارید ولی هنوز روزها احساس خستگی می‌کنید، بهتر است به پزشک مراجعه کنید. خستگی فزاینده و مفرط می‌تواند به دلیل انواع و اقسام مشکلات سلامتی، و نه تنها کمبود خواب، باشد. اگر پزشک به مشکل خواب مشکوک شود، سلامت کلّی و عادت‌های خواب شما را مورد نظر قرار خواهد داد. علاوه بر آزمایش‌های پزشکی، به سابقه پزشکی شما خواهد پرداخت و از شما سوالاتی درباره سابقه بیماری‌ها، داروهای مورد مصرف، بیماری‌های خانوادگی، حساسیت و از این قبیل خواهد پرسید. همچنین پزشک ممکن است به انجام آزمایش‌هایی بپردازد تا دریابد شرایطی مانند آپنه بازدارنده خواب با خواب شما تداخل دارد یا نه. مشکلات متفاوت خواب، درمان‌های متفاوتی دارند. برخی افراد با دارو و برخی با کمک روش‌های خاصی نظیر نوردرمانی (نشستن درمقابل یک منبع نور برای مدّت خاصی در هر روز) یا تمرین‌های دیگر، ساعت بدنشان قابل تنظیم مجدّد است. پزشکان معمولاً نوجوانان را تشویق می‌کنند که با تغییر سبک زندگی، به الگوها و عادت‌های بهتری برای خواب دست یابند. شما احتمالاً می‌دانید که مصرف کافئین می‌تواند شما را بیدار نگاه دارد امّا بسیاری از نوجوانان نمی‌دانند که انجام بازی‌های ویدیویی و تماشای تلویزیون قبل از خواب نیز می‌تواند همین اثر را داشته باشد.

سرطان مثانه

آنچه باید دربارۀ سرطان مثانه و مجاری ادراری بدانید

What You Need To Know About Bladder Cancer

در ایران سالانه، سرطان مثانه در بیش از 4000 مرد و نزدیک به 1000 زن تشخیص داده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. از نظر تعداد موارد جدید در هر سال، این نوع سرطان، سومین سرطان در میان مردان و نهمین سرطان در میان زنان است.

مثانه

مثانه، اندامی تو خالی در بخش پایینی شکم (Abdomen) است. این اندام، ادرار را که توسط کلیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها تولید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود ذخیره می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. ادرار، از هر دو کلیه و از طریق لوله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای به ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نام حالب (میز نای)، به مثانه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ريزد. یک لایۀ عضلانی خارجی، غشاي داخلی مثانه را پوشانده است و هنگامی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که مثانه پر باشد، با منقبض كردن آن عضلات امکان ادرار فراهم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. ادرار از طریق لولۀ دیگری به ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نام پیشابراه از مثانه خارج می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.

شناخت سرطان

سرطان، گروهی از بیماری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های به هم مرتبط است. همۀ سرطان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها ابتدا در سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها آغاز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها بافت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سازند، و بافت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها اندام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بدن را شکل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند.

در حالت عادی، سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها براساس نیاز بدن رشد یافته و تقسیم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. هنگامی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها رشد یافته و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌میرند، سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های جدید جایگزینشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند.

گاهی این فرایند منظم دچار اشکال می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های جدید وقتي‌ كه بدن به آنها نیاز ندارد تولید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند، و در زمانی‌که باید، نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌میرند. این سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اضافه، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند توده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای بافت مانند به نام غده یا تومور تشکیل دهند.

تومورها ممكن است خوش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خیم یا بدخیم باشند.

  • تومورهای خوش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خیم سرطانی نیستند. معمولاً پزشکان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند آنها را بردارند. سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تومورهای خوش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خیم به دیگر بخش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بدن سرایت نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. در بیش‌تر موارد، تومورهای خوش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خیم پس از برداشته شدن، باز نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردند. از همه مهم‌تر اینکه، تومورهای خوش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خیم به‌ندرت خطری برای زندگی افراد ایجاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند.
  • تومورهای بدخیم سرطانی هستند، و مي‌توانند خطرناك باشند. سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی ممكن است به بافت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و اندام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مجاور منتشر شده و آسیب برسانند. همچنین، سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی گاهي از یک تومور بدخیم جدا شده و وارد جریان خون یا سیستم لنفاوی مي‌شوند. اینگونه است که سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی از تومور اصلی (اولیه) گسترش‌یافته و در دیگر اندام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نیز تشکیل تومور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند. سرایت سرطان متاستاز نام دارد.

سه نوع سرطان مثانه وجود دارد که در غشاء مثانه آغاز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. این سرطان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها با توجه به نوع سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که به سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بدخیم تبدیل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند، نام‌گذاری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند:

  • ترانزیشنال سل کارسینوما (Transitional Cell Carcinoma): سرطانی است که در سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های موجود در درونی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین لایۀ مثانه آغاز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. این سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها قابلیت این را دارند که در صورت پر بودن مثانه، منبسط شده و در صورت خالی بودن آن، منقبض شوند. بیش‌تر موارد ابتلا به سرطان مثانه در سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های جابه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جا شونده آغاز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند.
  • کارسینومای سلول سنگفرشی (Squamous Cell Carcinoma): سرطانی است که در سلول سنگفرشی - سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی باریک و تخت که ممکن است پس از عفونت یا ناراحتی بلندمدت شکل بگیرند- آغاز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.
  • آدِنوکارسینوما (Adenocarcinoma): سرطانی است که در سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های غده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای (غدد مترشحه) - که ممکن است پس از یک عفونت یا ناراحتی بلندمدت شکل بگیرد – آغاز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.

سرطانی که تنها در سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های غشاء مثانه ایجاد شود، سرطان مثانۀ سطحی (Superficial) نامیده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. پزشکان ممکن است آن را کارسینومای در جا بنامند. این نوع سرطان مثانه، اغلب پس از درمان باز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردد. اگر چنین شود، سرطان به احتمال قوی به شکل یک «سرطان سطحی» دیگر در مثانه عود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند.

سرطانی که به شکل یک تومور سطحی آغاز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، ممکن است از درون غشاء مثانه، به دیوارۀ عضلانی آن سرایت کند. این وضعیت را با نام سرطان مهاجم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناسند. سرطان مهاجم ممكن است از دیواره به اندام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مجاور مانند رحم یا واژن (در زنان) یا غدۀ پروستات (در مردان) سرایت ‌کند. همچنین ممکن است به دیوارۀ شکمی نیز حمله کند.

در صورتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که سرطان مثانه در خارج از مثانه منتشر شود، اغلب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی را در غدد لنفاوی مجاور یافت. اگر سرطان به این غدد رسیده باشد، ممکن است به دیگر غدد لنفاوی یا اندام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها مانند، ریه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، کبد یا استخوان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نیز سرایت کرده باشند.

اگر سرطان از مکان اولیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش به دیگر بخش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بدن رخنه کند (متاستاز)، تومور ثانویه نیز دارای همان سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های غیرطبیعی تومور اولیه خواهد بود. برای مثال، اگر سرطان مثانه به ریه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها برسد، سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی موجود در ریه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در واقع سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطان مثانه هستند. نام این سرطان، سرطان مثانۀ متاستازی خواهد بود، نه سرطان ریه. و آن را به‌عنوان سرطان مثانه درمان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند، نه سرطان ریه. گاهی پزشکان تومور ثانویه را سرطان «دوردست» نیز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نامند.

سرطان مثانه: چه کسانی در خطرند؟

هیچ‌کس دلایل قطعی بروز سرطان مثانه را نمي‌داند لكن روشن است که این سرطان مسری نیست و هیچ‌کس نمی‌تواند از فردی دیگر سرطان بگیرد.

آنها که مبتلا به سرطان مثانه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند، به احتمال زیاد کسانی هستند که نسبت به دیگران بيش‌تر در معرض عوامل خطرزا قرار دارند. عامل خطرزا، پدیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایست که احتمال ابتلای فرد به بیماری را افزایش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد.

با اين‌حال، بیش‌تر كساني که در معرض عوامل خطرزای شناخته شده قرار دارند، به سرطان مثانه مبتلا نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند و بسیاری از افرادی که به این سرطان مبتلا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند در معرض هیچ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یک از این عوامل قرار ندارند. پزشکان به‌ندرت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند دلیل ابتلای یک فرد و عدم ابتلای دیگری به سرطان را توضیح دهند.

بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه، موارد زیر می تواند به‌عنوان عوامل خطرزای سرطان مثانه مطرح شود:

  • سن. احتمال ابتلا به سرطان مثانه، با افزایش سن بیش‌تر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. افراد زیر 40 سال به‌ندرت به این بیماری مبتلا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند.
  • دخانیات. استعمال دخانیات یک عامل خطرزای بسیار مهم و خطرناک است. سیگاری‌ها، دو یا سه برابر غيرسيگاري‌ها به سرطان مثانه مبتلا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. كساني که پیپ یا سیگار برگ مي‌كشند نیز بیش‌تر در معرض خطر ابتلا به سرطان مثانه قرار دارند.
  • شغل. برخی از کارگران به دلیل مواد سرطان‌زاي (کارسینوژن) (Carcinogen) موجود در محل کار خود، بیش‌تر در معرض خطر ابتلا به سرطان مثانه قرار دارند. کارگران صنایع لاستیک‌سازي، مواد شیمیایی و چرم در معرض خطر قرار دارند. آرایشگران، ماشین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کاران، کارگران صنایع فلزی، كساني که در چاپخانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها شاغلند، نقاشان، کارگران منسوجات و رانندگان کامیون نیز در معرض خطر قرار دارند.
  • عفونت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها. ابتلا به برخی انگل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها احتمال ابتلا به سرطان مثانه را افزایش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. این انگل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در مناطق حاره شیوع دارند.
  • درمان با سایکلوفوسفاماید (Cyclophosphamid) یا آرسنیک. این داروها كه در درمان سرطان و برخی بیماری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دیگر استفاده مي‌شوند خطر ابتلا به سرطان مثانه را افزایش می‌دهند.
  • نژاد. سفیدپوستان دو برابر سیاه‌پوستان و اسپانیایی تبارها به سرطان مثانه مبتلا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. کم‌ترین میزان ابتلا به سرطان در میان نژاد آسیایی ديده شده است.
  • مرد بودن (جنسیت). احتمال ابتلای مردان به سرطان مثانه دو یا سه برابر زنان است.
  • سابقۀ خانوادگی. احتمال ابتلا به سرطان مثانه در كساني که یک یا چند نفر از اعضای خانواده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان به سرطان مثانه مبتلا هستند، بیش‌تر از دیگران است. پژوهشگران در حال بررسی تغییرات در برخی ژن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خاص هستند که ممکن است خطر ابتلا به سرطان مثانه را افزایش دهند.
  • سابقۀ ابتلا به سرطان مثانه. احتمال ابتلا به سرطان مثانه در افرادی که در گذشته به این سرطان مبتلا بوده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، بیش‌تر از دیگران است.

کلر را به‌منظور ضدعفونی کردن، به آب آشامیدنی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افزایند، كه باکتری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي موجود در آب را از بین می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برد. ولي، گاهی در آب کلردار شده، ترکیبات جانبی کلر تشکیل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. پژوهشگران بیش از 25 سال است که مشغول بررسی ترکیبات جانبی کلردار هستند ولي تا به‌حال، دليلي مبنی بر اینکه آب کلردار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند موجب ابتلا به سرطان مثانه شود، به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دست نیامده است. پژوهشگران همچنان در حال بررسی این موضوع هستند.

نتیجۀ برخی بررسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد ساخارین – که یک شیرین‌کنندۀ مصنوعی است- موجب بروز سرطان مثانه در حیوانات شده است، لكن این پژوهش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها مدرکی دال بر اینکه ساخارین در انسان‌ها موجب ایجاد سرطان مثانه بشود، ارائه نداده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.

كساني که فکر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند ممکن است در معرض خطر ابتلا به سرطان مثانه قرار داشته باشند، باید با پزشک خود در مورد این موضوع مشورت کنند. ممکن است پزشک راه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌منظور کاهش خطر به آنها پیشنهاد کند و یک برنامۀ معاینات مناسب منظم نیز در نظر بگیرد.

علائم

علائم رایج سرطان مثانه عبارتند از:

  • وجود خون در ادرار (که باعث می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود رنگ ادرار کمی تیره و یا در مواقعی قرمز پررنگ شود).
  • درد در حین ادرار كردن.
  • تکرر ادرار یا احساس نیاز بي‌مورد به ادرار.

وجود این علائم، صددرصد به‌معنای وجود سرطان مثانه نیست. عفونت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، تومورهای خوش‌خیم، سنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مثانه، یا دیگر مشکلات نیز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند موجب بروز این علائم شوند. كساني که این علائم را دارند باید به پزشک مراجعه کنند تا وی بتواند مشکل را هر چه سریع‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر تشخیص داده و درمان کند. افرادی که علائم بالا را دارند می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند به پزشک خانوادگی خود یا یک اورولوژیست- (متخصص مجاري ادرار) - مراجعه کنند.

تشخیص

در صورتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که بیمار علائمی دال بر وجود سرطان مثانه بروز دهد، ممکن است پزشک نشانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های عمومی را بررسی کرده و برای وی آزمایش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایي تجویز کند. ممکن است برای بیمار یک یا چند فرایند زیر تجویز شود:

  • معاینۀ فیزیکی: پزشک شکم و لگن را به‌منظور بررسی وجود تومور مورد معاینه قرار مي‌دهد. اين معاینه ممکن است شامل بررسی مقعدی یا واژنی نیز شود.
  • آزمایش ادرار : نمونۀ ادرار به‌منظور بررسی وجود خون، سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی و دیگر نشانه‌های سرطان مورد آزمايش قرار مي‌گيرد.
  • عکس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برداری از کلیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و مثانه با ماده حاجب درون وریدی (Intravenous Pyelogram): رايدولوژيست، يك مادۀ رنگی درون رگ تزریق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. مادۀ رنگی در ادرار جمع شده و باعث وضوح بيش‌تر مثانه در عکس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برداری با اشعۀ ایکس مشخص مي‌شود.
  • سیستوسکوپی (Cytoscopy) : پزشک از لوله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای باریک و نورانی (سیستوسکوپ) به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌منظور معاینۀ مستقیم درون مثانه استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و جهت معاینۀ غشاء مثانه، سیستوسکوپ را از درون مجرای پیشاب وارد مثانه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. ممکن است لازم باشد بیمار برای انجام این آزمایش بیهوش(Anesthesia) شود.

پزشک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند به وسیلۀ سیستوسکوپ از بافت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نمونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برداری کند. سپس آسیب‌شناس آن نمونه را زیر میکروسکوپ معاینه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. برداشتن بافت، به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌منظور معاینه برای بررسی وجود سلول‌های سرطانی نمونه‌برداری نام دارد. در بسیاری از موارد، نمونه‌برداری تنها راه مطمئن برای مشخص کردن وجود سرطان است. در مورد تعداد اندکی از بیماران، پزشک طی فرایند نمونه‌برداری تمام ناحیۀ سرطانی را برمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دارد. در مورد این بیماران، تشخیص ودرمان سرطان مثانه در یک فرایند صورت می‌گیرد.

بیماری که لازم است نمونه‌برداری کند، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند سؤالات زیر را از پزشک بپرسد:

  • چرا از من نمونه‌برداری مي‌كنيد؟
  • این كار چقدر طول می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشد؟ و آیا درد دارد يا نه؟
  • چه زماني از نتایج آن آگاه خواهم شد؟
  • آیا نمونه‌برداری خطری هم دارد؟ احتمال عفونت و خونریزی پس از نمونه‌برداری چقدر است؟
  • در صورتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که به سرطان مبتلا شده باشم، چه کسی دربارۀ درمان با من صحبت خواهد کرد؟ و در چه زمانی؟

تعیین مرحلۀ سرطان (Staging)

در صورت تشخیص سرطان مثانه، پزشک لازم است به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌منظور تعیین بهترین روش درمانی، مرحله، یا میزان گسترش سرطان را بداند. تعیین مرحلۀ سرطان فرایندی دقیق است که به‌وسیلۀ آن می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان تعیین کرد که آیا سرطان به دیوارۀ مثانه حمله کرده است یا خیر، آیا گسترش یافته است یا خیر و در صورتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که جواب مثبت باشد، به کدام بخش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بدن رسوخ كرده است؟

ممکن است پزشک مرحلۀ سرطان را همزمان با تشخیص آن تعیین کند، و یا بدين‌منظور، برای بیمار آزمایش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بیش‌تری تجویز کند. این آزمایش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند شامل عکس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برداری – سی.تی.اسکن، عکس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برداری با تشدید مغناطیسی (ام.آر.آی)، سونوگرام، عکس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برداری از کلیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و مثانه با ماده حاجب درون وریدی، اسکن استخوان، یا عکس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برداری با اشعۀ ایکس از قفسۀ سینه - باشد. گاهی تعیین مرحلۀ سرطان تنها با انجام جراحی تکمیل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.

ویژگی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اصلی هر یک از مراحل سرطان مثانه به ترتیب زیر است:

  • مرحلۀ صفر: سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی تنها در سطح غشاء داخلی مثانه وجود دارند. پزشکان به این حالت، «سرطان سطحی» یا «کارسینومای درجا» می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند.
  • مرحلۀ I : سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی در عمق غشاء داخلی مثانه نفوذ كرده. اما این سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها هنوز به ماهیچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مثانه نرسيده‌اند.
  • مرحلۀ II : سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی به ماهیچۀ مثانه سرایت کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.
  • مرحلۀ III : سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی از دیوارۀ عضلانی مثانه به لایۀ بافت پیرامونی آن رسوخ کرده‌اند، و حتي به پروستات (در مردان) یا به رحم یا واژن (در زنان) سرایت کرده باشند.
  • مرحلۀ IV : سرطان به دیوارۀ شکم یا به دیوارۀ لگن نفوذ کرده است. در این مرحله، ممکن است سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی به غدد لنفاوی و دیگر بخش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بدن که از مثانه دور هستند، مانند ریه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، نيز منتشر شده باشند.

درمان

بسیاری از مبتلایان به سرطان مثانه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهند نقش مؤثري در تصمیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مربوط به مراقبت‌های پزشکی خود داشته باشند و هرچه بیش‌تر دربارۀ بیماری و گزینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های درمانیشان بدانند. لكن، شوک و استرسی که افراد پس از تشخیص سرطان تجربه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند، شرایطشان را براي تمركز بر روي تمام آنچه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهند از پزشک بپرسند، دشوار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. اغلب، تهیۀ فهرستی از پرسش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها پیش از ديدار با پزشك می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند مفید باشد. به‌منظور به‌خاطر سپردن صحبت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های پزشک، بیماران می‌توانند یاداشت بردارند یا حتي با اجازة او از دستگاه ضبط صوت استفاده کنند. برخی از بیماران مایلند در هنگام ملاقات با پزشک، یکی از اعضای خانواده یا دوستانشان نیز – به‌منظور شرکت در بحث، یاداشت‌برداری یا تنها جهت شنیدن مکالمات - آنها را همراهی کند.

گاهي پزشکان بیمار را به دیگر پزشکانی که در درمان سرطان تخصص دارند معرفی مي‌کنند، یا اینکه بیماران خودشان چنین درخواستی را مطرح مي‌كنند. معمولاً درمان ظرف چند هفته پس از تشخیص آغاز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، و بیماران فرصت دارند که با پزشک دربارۀ گزینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های درمانی صحبت کنند، نظر دوم بگیرند و اطلاعات خود را دربارۀ سرطان مثانه افزایش دهند.

گرفتن نظر دوم

بیمار ممکن است پیش از آغاز درمان، بخواهد دربارۀ تشخیص سرطان، مرحلۀ سرطان و برنامۀ درمانی نظر دومی را جویا شود. جمع‌آوری سوابق پزشکی و تعیین وقت برای ملاقات با پزشک دیگر شايد کمی زمان ببرد. در بیش‌تر موارد، یک تأخیر کوتاه موجب کاهش تأثیر درمان نخواهد شد.

برای یافتن پزشکی جهت گرفتن نظر دوم، چند روش وجود دارد:

  • ممکن است پزشک بیمار، وی را به یک یا چند متخصص معرفی کند. متخصصانی که سرطان مثانه را درمان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند شامل جراحان، اورولوژیست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، پزشکان سرطان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناس و اورولوژیست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناس (Urologic Oncologists) هستند. در مراکز سرطان، این پزشکان اغلب با یکدیگر در غالب یک گروه همکاری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند.

با مراجعه به پايگاه علمي، پزشكي و آموزشي مؤسسة تحقيقات، آموزش و پيشگيري سرطان مي‌توانيد اسامي مراكز درماني و نام پزشكان متخصص را در اين زمينه در سطح استان‌ها و شهرستان‌ها ملاحظه كنيد.

آمادگی برای درمان

پزشک با توجه به نیاز بیمار، یک برنامۀ درمانی برای وی درنظر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد. این روش درمانی به نوع سرطان مثانه، مرحلۀ آن و درجۀ تومور بستگی دارد. (درجۀ تومور میزان شباهت سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی به سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های طبیعی را به‌دست مي‌دهد. همچنین سرعت رشد سرطان را نیز مشخص می‌کند. سرطان‌هایی که درجۀ آنها پایین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر است، معمولاً نسبت به سرطان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که درجۀ بالا دارند، کندتر گسترش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یابند.) پزشک عوامل دیگر از جمله سن بیمار و سلامت عمومی وی را نیز در نظر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد.

بیمار پیش از آغاز درمان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند پرسش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های زیر را از پزشک خود بپرسد:

  • به کدام نو ع از سرطان مثانه مبتلا شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ام؟
  • سرطان در چه مرحله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایست؟ آیا گسترش یافته است؟
  • تومور چه درجه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای دارد؟
  • چه گزینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های درمانی دارم؟ شما کدام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یک را پیشنهاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنید؟ و چرا؟
  • فواید مورد انتظار هر یک از روش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های درمان چیست؟
  • خطرات و عوارض جانبی احتمالی هر یک از روش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های درمان چیست؟
  • هزینۀ احتمالی درمان چقدر خواهد بود؟ آیا بیمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ام این هزینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را پوشش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد؟
  • تأثیر این روش درمان بر فعالیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های عادی‌ام چگونه خواهد بود؟

لازم نیست افراد همۀ پرسش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایشان و پاسخ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های آنها را تنها در یک نوبت بپرسند و درک کنند. فرصت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دیگری نیز خواهد بود تا در آن از پزشک بخواهند مواردی را که برایشان روشن نیست توضیح داده، و یا اطلاعات بیش‌تری در اختیار آنها قرار دهد.

روش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های درمانی

مبتلایان به سرطان مثانه گزینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های درمانی زیادی دارند. ممکن است تحت جراحی، پرتودرمانی، شیمی درمانی یا درمان بیولوژیک قرار بگیرند. برخی از بیماران تحت ترکیبی از این روش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها قرار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرند.

بهترین منبع برای توصیف گزینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های درمانی و بحث دربارۀ نتایج مورد انتظار درمان، پزشک است.

بیمار شايد بخواهد دربارۀ شرکت در یک پژوهش بالینی – یک بررسی تحقیقاتی بر روی روش‌های درمانی جدید – با پزشک مشورت کند. پژوهش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بالینی گزینۀ مهمی برای مبتلايان به سرطان مثانه در تمام مراحل به شمار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود. بخش «انتظاراتی که از تحقیقات بر روی سرطان می‌رود» اطلاعات بیش‌تری دربارۀ پژوهش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بالینی ارائه مي‌كند.

جراحی. درمانی رایج برای سرطان مثانه به‌حساب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید. نوع جر احی تا حدود زیادی به مرحله و درجۀ تومور بستگی دارد. پزشک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند اطلاعاتي دربارة انواع جراحی و اینکه کدام‌یک برای بیمار مناسب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر است در اختيار او قرار دهد.

  • برش از طریق پیشابراه (Transurethral Resection): ممکن است پزشک سرطان مثانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای را كه زود تشخیص داده شده (سطحی) با روش برش از طریق پیشابراه (Tur) درمان کند. در روش برش از طريق پيشابراه(Tur)، پزشک یک سیستوسکوپ را از طریق پیشابراه وارد مثانه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند.

سپس از ابزاری که در انتهایش دارای یک حلقۀ سیمی است، برای برداشتن و سوزاندن تمام سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی باقی‌مانده به‌وسیلۀ جریان الکتریکی، استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. ممکن است لازم باشد برای انجام این عمل، بیمار در بیمارستان بستری شده و نیاز به بیهوشی داشته باشد. پس از اين عمل ممکن است بیمار تحت شیمی‌درمانی یا درمان بیولوژیک نیز قرار بگیرد.

  • مثانه‌برداری کامل (Radical Cystectomy): مثانه‌برداری کامل، رایج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین روش جراحی برای سرطان مثانه مهاجم به‌شمار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود. پزشک هنگامی از این نوع جراحی استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند که سرطان سطحی مثانه، بخش زیادی از مثانه را درگیر کرده باشد. مثانه‌برداری کامل، به‌معنای برداشتن تمام مثانه، غدد لنفاوی مجاور آن، بخشی از پیشابراه و اندام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نزدیکی است که احتمال می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی در آنها وجود داشته باشند. در مردان، اندام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نزدیک که آنها را برمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دارند عبارتند از پروستات، کیسه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های منی، و بخشی از مجرای انتقال منی (Vas Deferens). در زنان، رحم، تخمدان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، لوله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فالوپ و بخشی از واژن را برمی‌دارند.
  • مثانه‌برداری جزئی (Segmental Cystectomy): در برخی موارد، ممکن است پزشک در فرایندی به نام مثانه‌برداری جزئی، تنها بخشی از مثانه را بر دارد. او هنگامی از این روش استفاده می‌کند که سرطان بیمار دارای درجۀ پایین باشد، به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طوریکه دیوارۀ مثانه را تنها در یک ناحیه مورد حمله قرار داده باشد.

گاهی، كه سرطان به خارج از مثانه سرایت كرده و نتوان تمام نواحي سرطان‌زده را کاملاً برداشت، جراح فقط مثانه را برمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دارد اما تلاش نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند تمام نواحی سرطانی را با جراحی از بدن خارج کند. و یا حتي ممکن است جراح مثانه را برندارد، و راه دیگری برای خروج ادرار از بدن باز کند. در چنین مواردی هدف از جراحی، رهایی بیمار از سد شدن ادرار یا دیگر علائمی که بر اثر سرطان به‌وجود آمده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، است.

وقتي كه تمام مثانه برداشته مي‌شود، جراح راه دیگری برای جمع‌آوری ادرار ایجاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، مثلاً کیسه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای در خارج از بدن قرار مي‌دهند كه ادرار در آن جمع شود، یا اینکه جراح با استفاده از بخشی از روده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، کیسۀ کوچکی را درون بدن تعبیه کند. بخش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های «عوارض جانبی درمان» و «توانبخشي» اطلاعات بیش‌تری دربارۀ این فرایندها دربردارند.

سؤالاتی که بیمار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند دربارۀ جراحی از پزشک بپرسد:

  • چه نوع عمل جراحی بر روی من انجام خواهد گرفت؟
  • پس از آنچه حالی خواهم داشت؟
  • اگر دچار درد شدم، چه کاری براي تسكين آن خواهيد كرد؟
  • چه مدت باید در بیمارستان بستری باشم؟
  • آیا این عمل عوارض جانبی بلندمدت خواهد داشت؟
  • چه زمانی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانم به فعالیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های عادی زندگیم بپردازم؟
  • آیا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانم به شکل طبیعی ادرار کنم؟
  • آیا جراحی بر امور جنسیم تأثیر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذارد؟
  • چند وقت یک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بار باید برای انجام معاینه بروم؟

در پرتودرمانی (که رادیوتراپی هم نامیده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود) از اشعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های با انرژی بالا به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌منظور از بین بردن سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. همانند جراحی، پرتودرمانی نیز یک روش درمانی موضعی (Local Therapy) است. این روش تنها بر سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی موجود در ناحیۀ تحت درمان تأ‌ثیر می‌گذارد.

تعداد کمی از بیماران ممکن است پیش از جراحی و به‌منظور کوچک کردن تومور، تحت پرتودرمانی قرار بگیرند. دیگر بیماران پس از جراحی و به‌منظور از بین بردن سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی که ممکن است در ناحیۀ مزبور باقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مانده باشند، تحت پرتودرمانی قرار مي‌گيرند. گاهی، بیمارانی که نمی‌توانند تحت عمل جراحی قرار بگیرند، پرتودرمانی مي‌شوند.

پزشکان از دو گونه پرتودرمانی برای درمان سرطان مثانه استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند:

  • پرتودرمانی خارجی: در این روش یک دستگاه بزرگ، از خارج از بدن به ناحیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که تومور در آن قرار دارد، اشعه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تاباند. دورۀ درمانی بیش‌تر افرادی که تحت پرتودرمانی خارجی قرار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرند، پنج روز در هفته و به مدت پنج تا هفت هفته است، آن هم به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عنوان بیمار سرپایی. این زمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندی با توجه به پخش شدن میزان کلی پرتو در تمام بدن، به حفاظت از سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و بافت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سالم کمک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. در صورتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که به‌همراه پرتودرمانی خارجی، از پرتودرمانی القایی (داخلی) نیز استفاده شود، دورۀ درمان کوتاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر خواهد شد.
  • پرتودرمانی داخلی: در این روش، پزشک یک مخزن کوچک حاوی مواد رادیواکتیو را از طریق پیشابراه و یا شکافی (Incision) درون شکم، داخل مثانه قرار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. در این روش درمانی، بیمار باید چند روز در بیمارستان بستری باشد. برای محافظت از دیگران در برابر تشعشعات رادیواکتیو، ممکن است بیمار هنگامی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که مخزن درون مثانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش جای دارد، اجازۀ ملاقات نداشته باشد و یا تنها برای مدت کوتاهی اجازۀ ملاقات داشته باشد. پس از خارج كردن مخزن القایی، دیگر رادیواکتیوی در بدن باقی نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ماند.

برخی مبتلایان به سرطان مثانه هر دو نوع پرتودرمانی را دریافت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند.

پرسش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که بیمار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند از پزشک خود دربارۀ پرتودرمانی بپرسد:

  • چرا به این روش درمان نیاز دارم؟
  • پرتودرمانی چگونه انجام خواهد شد؟
  • آیا لازم است در بیمارستان بستری شوم؟ و برای چه مدتی؟
  • درمان چه زمانی آغاز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود؟ و چه زماني به پایان خواهد رسید؟
  • حالم در طول مدت درمان چگونه خواهد بود؟ آیا این روش عوارض جانبی هم دارد؟
  • در طول مدت درمان چگونه از خودم مراقبت کنم؟
  • چگونه متوجه میزان کارایی پرتودرمانی خواهیم شد؟
  • آیا در حین درمان قادر خواهم بود به فعالیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های عادی خود بپردازم؟
  • چند وقت یک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بار باید برای معاینه به پزشک مراجعه کنم؟

در شیمی‌درمانی از دارو برای از بین بردن سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. پزشک معمولاً از یک نوع دارو یا ترکیبی از چند دارو برای این منظور استفاده مي‌کند.

ممکن است پزشک برای بیمارانی که به سرطان مثانۀ سطحی مبتلا هستند، پس از برداشتن بافت‌های سرطانی با استفاده از تي.يو.آر (Tur)از شیمی‌درمانی درون - مثانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای (Intravesical) استفاده کند. این درمان، یک درمان موضعی است. پزشک لوله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای (سوند) را در پیشابراه قرار می‌دهد و داروهای مایع را از طریق سوند به داخل مثانه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریزد. داروها به مدت چند ساعت در مثانه باقی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ماند. تأثیر عمدۀ این داروها بر سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های موجود در مثانه است. معمولاً بیمار در این روش، هفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای یکبار و به مدت چند هفته تحت‌درمان قرار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد. اين روش گاهی تا یک سال و یک یا چند بار در ماه انجام می‌شود.

اگر سرطان به اعماق مثانه نفوذ کرده باشد یا به غدد لنفاوی یا دیگر اندام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها سرایت کرده باشد، داروها درون رگ بیمار تزریق مي‌شود. به این روش درمان، شیمی‌درمانی درون‌وریدی می‌گویند. این شیوه، یک روش درمانی فراگیر است، به این معنا که داروها از طریق جریان خون به تقریباً تمام بدن می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسند. داروها را معمولاً با فاصله زماني مشخص به بيمار تزريق مي كنند. در فاصله بين تزريق‌ها، بدن فرصت مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌يابد تا خود را بازسازي كند.

ممکن است بیمار تنها تحت شیمی‌درمانی قرار بگیرد و یا در کنار شیمی‌درمانی از جراحی، پرتودرمانی یا هر دوی این روش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نیز استفاده شود. معمولاً شیمی‌درمانی روشی است که در آن فرد به‌عنوان بیمار سرپایی، در بیمارستان، درمانگاه یا مطب پزشک تحت درمان قرار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد. با این‌حال، با توجه به نوع داروهای مورد استفاده و وضعیت سلامت عمومی بیمار، گاهي لازم است بیمار مدتی در بیمارستان بستری و تحت‌نظر باشد.

در درمان بیولوژیک (که به آن ایمیون‌تراپی نیز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند) از توانایی‌هاي طبیعی بدن (سیستم ایمنی) برای مبارزه با سرطان استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. در بیش‌تر مواقع از درمان بیولوژیک پس از Tur و به منظور درمان سرطان مثانۀ سطحی استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. این روش به جلوگیری از بازگشت سرطان کمک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند.

ممکن است پزشک از روش درمان بیولوژیکِ درون مثانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای با محلول bcg استفاده کند. محلول bcg حاوی باکتری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های زنده و ضعیف شده است. این باکتری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، سیستم ایمنی را تحریک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند تا سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی موجود در مثانه را از بین ببرد. پزشک جهت وارد کردن این محلول به مثانه، از سوند استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. بیمار باید حدود دو ساعت این محلول را درون مثانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش نگه دارد. درمان با استفاده از محلول بي.سي.جي (bcg) معمولاً یک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بار در هفته و به‌ مدت شش هفته انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.

پرسش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که بیمار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند از پزشک خود دربارۀ شیمی‌درمانی یا درمان بیولوژیک بپرسد:

  • چرا لازم است این روش درمانی را انجام دهم؟
  • از چه دارویی استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود؟ چگونه آن را دریافت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم؟ این دارو چه کار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند؟
  • آیا دچار عوارض جانبی خواهم شد؟ دربارۀ این عوارض جانبی چه کاری از دستم برمی‌آید؟
  • دورۀ این درمان چقدر خواهد بود؟
  • چند وقت یک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بار باید برای معاینات مراجعه کنم؟

عوارض جانبی درمان سرطان

از آنجا که درمان سرطان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند به سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و بافت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سالم نیز آسيب برساند، گاهی عوارض جانبی ناخواسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای نیز بروز مي‌كند. این عوارض جانبی به عوامل بسیاری، از جمله نوع و میزان گستردگی درمان، بستگی دارند. همچنين عوارض جانبی در افراد مختلف متفاوت است و حتی ممکن است برای یک فرد، از یک دورۀ درمان به دورۀ دیگر نیز تغییر کند. پزشکان و پرستاران عوارض جانبی احتمالی درمان، و اینکه چگونه به بیمار کمک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند تا با آنها برخورد کند را برای بیماران توضیح می‌دهند.

در پایگاه علمی،پزشکی و آموزشی مؤسسه تحقیقات آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii) مقاله مفیدی درباره روش‌های درمان سرطان و کنار آمدن ب عوارض جانبی آنها موجود است که می‌توانید به آنها مراجعه کنید.

جراحی

بیماران طی چند روز پس از Tur، ممكن است کمی خون در ادرار خود ملاحظه کنند و یا در هنگام ادرار دچار درد یا مشکلاتی شوند. گذشته از این مواردTur معمولاً مشکلات زیادی ایجاد نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند.

بیش‌تر بیماران طی چند روز اول پس از برداشتن مثانه احساس درد و ناراحتی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. با این‌حال، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان با دارو این درد را مهار کرد. بیماران باید بتوانند به‌راحتی دربارۀ روش مهار دردشان با پزشک یا پرستار صحبت کنند. همچنین، احساس خستگی و ضعف برای مدتی عادی محسوب می‌شود. مدت زمان بهبودی پس از جراحی برای هر فرد متفاوت است.

پس از مثانه‌برداری جزئی، ممکن است بیماران نتوانند به میزان سابق ادرار را در مثانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان نگه دارند، و لازم باشد دفعات بیش‌تری ادرار کنند. در بیش‌تر موارد، این مشکل موقتی است، اما برخی از بیماران دچار تغییراتی بلند مدت در میزان ادراری که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند در مثانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان نگه دارند، مي‌شوند.

در صورتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که جراح مثانه را کلاً بردارد، لازم است برای بیمار راهی جدید برای ذخیرۀ ادرار و ادرار کردن ایجاد شود. یک روش معمول این است که، جراح از قسمتی از رودۀ کوچک بیمار برای درست کردن لوله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای جدید برای عبور ادرار استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. جراح، یک سر این لوله را به پیشابراه و سر دیگرش را به مدخلی جدیدی که در دیوارۀ شکم ایجاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، وصل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. به این مدخل جدید، دهانه (Stoma) می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند. یک کیسۀ نازک به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌منظور جمع کردن ادرار روي دهانه نصب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، و با چسبی مخصوص در محل خود محکم مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. به عمل جراحی که جهت ایجاد روزنه انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، اوروستومی (Urostomy) یا اُستومی (Ostomy) می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند. بخش «توانبخشي پس از سرطان مثانه» اطلاعات بیش‌تری دربارۀ چگونگی مراقبت بیماران از دهانه را دربردارد.

در مورد برخی از بیماران، پزشک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند از قسمتی از رودۀ کوچک بیمار، محفظه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای برای جمع‌آوری ادرار را به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نام مخزن نگه‌دارنده (Continent Reservoir) در درون بدن وی درست کند. در این موارد، ادرار به‌جای اینکه در کیسه جمع شود، وارد محفظه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. جراح این محفظه را به پیشابراه یا به دهانه وصل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. اگر جراح این محفظه را به دهانه وصل کند، بیمار برای ادرار کردن از سوند استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند.

جراحی مربوط به سرطان مثانه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند روی زندگی جنسی بیمار اثر بگذارد. به دلیل اینکه جراح در مثانه‌برداری کامل در زنان، رحم و تخمدان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را برمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دارد و آنها دیگر قادر به بچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دار شدن نخواهد بود. همچنین بلافاصله پس از جراحی، یائسگی نیز آغاز مي‌شود.

گرگرفتگی و دیگر علائم یائسگیِ پس از جراحی، ممکن است شدیدتر از علائمی باشد که بر اثر یائسگیِ طبیعی روی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. بسیاری از زنان برای رهایی از این مشکلات، از هورمون درمانی جایگزین (Hrt) استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. اگر جراح در حین عمل مثانه‌برداری کلی، بخشی از واژن را نیز بردارد، عمل آمیزش جنسی نیز دشوار مي‌شود.


در گذشته، تقریباً تمام مردان پس از مثانه‌برداری کلی، به لحاظ جنسی ناتوان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شدند، اما پیشرفت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که در جراحی به‌دست آمده، این امکان را برای برخی از مردان فراهم کرده است که دچار این مشکل نشوند. در بدن مردانی که غدۀ پروستات و کیسه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های منی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان برداشته شده، دیگر مایع منی ساخته نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، بنابراین آنها دچار اُرگاسم خشک (Dry Orgasm) خواهند بود. مردانی که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهند پدر باشند، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند پیش از جراحی فرایند ذخیره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سازی اسپرم، و پس از آن بازیابی اسپرم را در نظر بگیرند.

طبیعی است که بیمار دربارۀ تأثیرات سرطان مثانه بر زندگی جنسی خود، نگران باشد، بخواهد دربارۀ عوارض جانبی احتمالی و مدت زمانی که تأثیرات این عوارض جانبی به طول می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انجامد با پزشك صحبت کند. دورنمای وضعیت بیمار هرچه باشد، اینکه بیمار و شریک زندگی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش دربارۀ احساسات خود صحبت کنند و به یکدیگر در یافتن راه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی برای ابراز صمیمیتشان در حین درمان و پس از آن کمک کنند، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند به آنها ياري رساند.

پرتودرمانی

عوارض جانبی پرتودرمانی عمدتاً به میزان پرتوی مورد استفاده در درمان و اینکه کدام قسمت از بدن تحت پرتودرمانی قرار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد، بستگی دارد. به احتمال زیاد بیماران در حین پرتودرمانی به‌شدت احساس خستگی خواهند کرد، به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خصوص در چند هفتۀ پس از به پایان رسیدن درمان. استراحت مهم است، اما پزشکان معمولاً به بیمارانشان توصیه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند که تا جایی که امکان دارد فعالیت کنند. عوارض جانبی پرتودرمانی عمدتاً به میزان پرتوی مورد استفاده در درمان و اینکه کدام قسمت از بدن تحت پرتودرمانی قرار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد، بستگی دارد. به احتمال زیاد بیماران در حین پرتودرمانی به‌شدت احساس خستگی خواهند کرد، به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خصوص در چند هفتۀ پس از به پایان رسیدن درمان. استراحت مهم است، اما پزشکان معمولاً به بیمارانشان توصیه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند که تا جایی که امکان دارد فعالیت کنند.

ممکن است پرتودرمانی خارجی موجب شود رنگ پوست در نواحی تحت تابش اشعه، به شکل بازگشت ناپذیری تیره یا «برنزه» شود. بیماران معمولاً در ناحیۀ تحت درمان دچار ریزش مو می‌شوند و پوستشان قرمز، خشک، حساس و دچار خارش مي‌شود. این مشکلات موقتی است، و پزشک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند برای مداواي آنها روش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی را توصیه کند.

پرتودرمانی در ناحیۀ شکم ممكن است موجب حالت تهوع، استفراغ، اسهال یا ناراحتی در حین تخليه ادرار شود. پزشک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند داروهایی را تجویز کند که شدت این عوارض را کاهش دهند.

پرتودرمانی در ناحیۀ شکم ممكن است موجب حالت تهوع، استفراغ، اسهال یا ناراحتی در حین تخليه ادرار شود. پزشک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند داروهایی را تجویز کند که شدت این عوارض را کاهش دهند. همچنین پرتودرمانی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند گلبول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سفید - یعنی سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که در برابر عفونت از بدن محافظت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند را كاهش دهد. در صورت پایین بودن میزان سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خونی، پزشک یا پرستار روش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی را برای پیشگیری از عفونت توصیه مي‌كنند. و نيز تا زمانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که تعداد سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خونی بیمار بهبود نیابد، پزشك ادامة پرتودرمانی را به تأخير مي‌اندازد، او مرتباً تعداد سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خونی بیمار را بررسی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و در صورت لزوم جدول زمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندی درمان را تغییر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد.

پرتودرمانی عليه سرطان مثانه، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند هم در مردان و هم در زنان مشکلات جنسی ایجاد کند. زنان دچار خشکی واژن مي‌شوند و مردان نیز در نعوظ مشكلاتي پيدا مي‌كنند.

با آنكه عوارض جانبی پرتودرمانی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند آزاردهنده باشد، پزشک معمولاً آنها را درمان یا مهار مي‌کند. همچنین دانستن اینکه در بیش‌تر موارد، عوارض جانبی این روش دائمی نیستند، تا حدودی به بيمار آرامش مي‌بخشد.

شیمی‌درمانی

عوارض جانبی شیمی‌درمانی عمدتاً به نوع و مقدار دارویی که بیمار دریافت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و نحوۀ دریافت آنها بستگی دارد. علاوه بر این، مانند دیگر روش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های درمانی، عوارض جانبی در افراد مختلف، متفاوت است.

داروهای ضد سرطانی که درون مثانه قرار داده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند موجب التهاب، کمی ناراحتی یا خونریزی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود که تا چند روز پس از پایان درمان نیز ادامه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یابد. برخی از داروها در صورتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که با پوست یا اندام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تناسلی تماس پیدا کنند، ممکن است موجب کهیر و جوش شوند.

شیمی‌درمانی فراگیر، بر تمام سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های موجود در سراسر بدن که به سرعت تقسیم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند، از جمله سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خونی تأثیر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذارد. سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خونی با عفونت مبارزه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند، به انعقاد خون کمک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند و به تمام بدن اکسیژن می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسانند. هنگامی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که داروهای ضدسرطان به سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خونی آسیب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسانند، بیمار با احتمال بیش‌تری به عفونت دچار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، به‌سادگی دچار کبودی یا خونریزی مي‌شود و نیز انرژی کم‌تری خواهد داشت. از طرفی سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های موجود در ریشۀ مو و در جهاز هاضمه نیز به سرعت تقسیم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. بنابراین، ممکن است بیماران دچار ریزش مو و یا دیگر عوارض جانبی مثل از دست دادن اشتها، حالت تهوع و استفراغ یا زخم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دهانی شوند. معمولاً، این عوارض جانبی در طول دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بهبودی بین درمان و یا پس از به پایان رسیدن آن، به تدریج از بین می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روند.

برخی داروهای مورد استفاده در درمان سرطان مثانه موجب آسیب رسیدن به کلیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها مي‌شوند. به‌منظور محافظت از کلیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، لازم است بیماران به میزان بسیار زیادی مایعات مصرف کنند. از اين‌رو پرستار پیش از درمان یا پس از آن از طریق رگ مایعات تزریق مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. همچنین، گاهي لازم است بیمار در حین درمان با این داروها نیز به میزان زیادی مایعات مصرف کند.

برخی داروهای خاص ضد سرطان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند موجب سوزن سوزن شدن انگشتان دست، زنگ زدن گوش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها یا از دست دادن شنوایی شوند. این مشکلات پس از به پایان رسیدن درمان به احتمال زياد متوقف مي‌شوند.

درمان بیولوژیک

درمان با محلول Bcg موجب التهاب مثانه مي‌شود. بیماران احساس نیاز فوری به ادرار کردن پيدا مي‌كنند و به‌خصوص ادرار کردن، ممكن است همراه با درد باشد. برخی بیماران در ادرارشان خون ديده مي‌شود، یا دچار حالت تهوع، تب با درجۀ پایین و یا لرز مي‌شوند.

تغذیه

بیماران بايد در حین درمان تغذیۀ خوب داشته باشند. آنها به میزان کافی کالری نیاز دارند تا بتوانند وزن مناسب داشته باشند و به پروتئین نیاز دارند تا بتوانند قدرتشان را حفظ کنند. تغذیۀ خوب اغلب به مبتلایان به سرطان کمک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند تا حال بهتر و انرژی بیش‌تری داشته باشند.

اما تغذیۀ خوب نيز گاهي دشوار است. معمولاً بیماران در صورت احساس ناراحتی یا خستگی، اشتهای غذا خوردن ندارند، و عوارض جانبی درمان، مانند کم‌اشتهایی، حالت تهوع یا استفراغ مشکل‌ساز مي‌شوند و گاهي طعم غذاها از نظر بیمار متفاوت جلوه مي‌كند.

پزشک، متخصص تغذیه یا دیگر ارائه دهندگان خدمات بهداشتي مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند راه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی برای یک رژیم غذایی مناسب پیشنهاد ‌کنند. بیماران و اعضای خانواده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند مقالة پايگاه علمي، پزشكي و آموزشي مؤسسة تحقيقات، آموزش و پيشگيري سرطان (www.ncii.ir) با عنوان «توصیه‌های تغذیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای برای مبتلایان به سرطان»، که حاوی تعداد زیادی توصیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مفید و دستور تهیه غذاهای متنوع است را مطالعه کنند.

توانبخشي

توانبخشي بخش مهمی از روند مراقبت از بيماران سرطاني محسوب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. تيم درماني تمام تلاش خود را انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد تا بیمار هرچه سریع‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر به فعالیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های معمول خود بازگردد.

لازم است بیمارانی که در شکمشان دهانه ایجاد شده است، نحوۀ مراقبت از آن را بیاموزند. پزشكان یا پرستاران می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند در این امر به بیماران یاری کنند. این متخصصان اغلب پیش از جراحی با بیماران ملاقات می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند تا به آنها بگویند انتظار چه چیزی را باید داشته باشند. آنها به بیماران می‌آموزند که پس از جراحی چگونه از خودشان و روزنۀ شکمشان مراقبت کنند. همچنین با بیماران دربارۀ روش زندگی، شامل مسائل احساسی- عاطفی، جسمانی و جنسی صحبت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. و در صورت لزوم اطلاعات مربوط به مراجع و گروه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های حمایتی را در اختیار بیماران قرار مي‌دهند.

پیگیری سلامت بیمار پس از درمان

پیگیری سلامت بیمار پس از درمان سرطان مثانه بسیار مهم است. سرطان مثانه ممكن است دوباره در مثانه یا محل دیگری از بدن بروز كند. بنابراین، بيماراني که به سرطان مثانه مبتلا بوده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند بايد با پزشك خود دربارۀ احتمال عود سرطان صحبت کنند.

اگر سرطان عود كند در صورتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که مثانه را برنداشته باشند، پزشک عمل مثانه‌برداری را انجام داده و هر تومور سطحی جدیدی را که ایجاد شده باشد، برمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دارد. از بیماران آزمایش ادرار به عمل مي‌آید تا وجود نشانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطان در آن بررسی شود. ممکن است پیگیری سلامت بیمار پس از درمان شامل آزمایش خون، عکس‌برداری با اشعۀ ایکس یا دیگر آزمایش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نیز بشود.

افراد نباید دربارۀ صحبت پیرامون پیگیری سلامتشان پس از درمان با پزشک درنگ کنند. با پیگیری مرتب وضع بیمار پس از درمان، پزشک متوجه هر تغییری خواهد شد و بنابراین هر مشکلی را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان هرچه سریع‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر درمان کرد. اگر سلامت افرادی که قبلاً به سرطان مثانه مبتلا شده باشند، بین دو جلسۀ معاینه دچار مشکل شود، باید این مشكلات را بلافاصله پس از بروز به پزشک خود اطلاع دهند.

حمایت از حقوق بيماران مبتلا به سرطان مثانه

کنار آمدن با یک بیماری جدی مثل سرطان کار آسانی نیست. برخی افراد متوجه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند که برای کنار آمدن با جنبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های عاطفی و عملی بیماریشان به کمک نیاز دارند. گروه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های حمایتی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند مفید واقع شوند. در این گروه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، بیماران و یا اعضای خانواده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایشان دور هم جمع می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند تا تجربه‌هايشان دربارۀ چگونگي کنار آمدن با سرطان و عوارض درمان آن را با یکدیگر در ميان بگذارند. بیماران مي‌توانند با یکی از اعضای گروه بهیاری خود دربارۀ یافتن یک گروه حمایتی مشورت کنند.

ممکن است نگرانی كساني که به سرطان مبتلا هستند مربوط به مراقبت از اعضای خانواده، حفظ شغلشان یا رسیدگی به امور روزمره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان باشد. مسایل مربوط به روش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های درمانی و مدیریت عوارض جانبی پس از آنها، بستری شدن در بیمارستان و مخارج آن نیز از جمله نگرانی‌های معمول این افراد است. پزشکان، پرستاران و دیگر اعضای گروه بهیاری به پرسش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های این بيماران دربارۀ درمان، اشتغال یا دیگر فعالیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها پاسخ می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند. گفت‌وگو با مددکار اجتماعی، مشاور یا یکی از معتمدین مذهبی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند برای كساني که مي‌خواهند دربارۀ احساسات یا نگرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایشان حرف بزنند، مفید باشد. اغلب، مددکار اجتماعی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند مراجعی را معرفی کند که بتوانند در امور توانبخشي، حمایت عاطفی، کمک‌های مالی، حمل ونقل یا مراقبت در منزل به مبتلایان به سرطان یا اعضای خانواده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان کمک کنند.

مقالات مربوط به چگونگي زندگی کردن با سرطان و نیز مراجع دیگر (ncii) در «منابع اطلاعاتی پايگاه علمي، پزشكي و آموزشي مؤسسة تحقيقات، آموزش و پيشگيري سرطان (www.ncii.ir) » آمده است و در دسترس است.

انتظاراتی که از تحقیقات بر روی سرطان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود

پزشکان در سراسر جهان در حال انجام پژوهش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بالینی متعدد و متنوعی هستند. پژوهش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بالینی، بررسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تحقیقاتی هستند که افراد به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌صورت داوطلبانه در آنها شرکت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. پزشکان در حال مطالعه بر روی روش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های جديد درمان سرطان مثانه و جلوگیری از بازگشت آن هستند. تاکنون پیشرفت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی در این زمینه به‌دست آمده است، و پژوهشگران در حال بررسی روش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مؤثرتری هستند.

بیمارانی که در پژوهش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بالینی شرکت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند، اولین كساني هستند که از مزایای روش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های درمانی جدیدی که در تحقیقات پیشین نتایج امیدوارکننده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای داشته‌اند، بهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مند مي‌شوند. همچنین این بيماران با یاری به پزشکان در به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دست آوردن اطلاعات بیش‌تر دربارۀ سرطان، کمک شایان توجهی به علوم پزشکی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. گرچه پژوهش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بالینی ممکن است با خطراتی همراه باشد، ولي پژوهشگران جهت محافظت از بیمارانشان، تمهیدات زیادی را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اندیشند.

بیمارانی که مایل به شرکت در بررسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بالینی هستند باید با پزشک خود مشورت کنند. همچنین مقالة پايگاه علمي، پزشكي و آموزشي مؤسسة تحقيقات، آموزش و پيشگيري سرطان با عنوان شرکت در بررسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تحقیقاتی مربوط به درمان سرطان در دسترس آنهاست. در این مقاله توضیح داده شده که پژوهش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بالینی چگونه انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند و خطرات و مزایای احتمالی آنها نیز شرح داده شده است. پايگاه علمي، پزشكي و آموزشي مؤسسه تحقيقات، آموزش و پيشگيري سرطان (www.ncii.ir) اطلاعات كلي مربوط به پژوهش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بالینی را در بر دارد.

پزشکان در حال بررسی جراحی، پرتودرمانی، شیمی‌درمانی، درمان بیولوژیک و ترکیبی از این روش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها هستند. روشی دیگر که در دست بررسی است، درمان فوتودینامیک
(Photodynamic Therapy) نام دارد، که در آن از داروهایی استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود که با قرار گرفتن در معرض نوری ویژه فعال می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. پس از آنکه سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی دارو را جذب کردند، پزشک نوری ویژه را با استفاده از سیستوسکوپ به درون مثانه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تاباند. با این کار، داروها فعال شده و سلول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرطانی را از بین می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برند.

پزشکان در حال بررسی این سؤال هستند که آیا با مصرف میزان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بالای ویتامین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها یا داروهایی خاص می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان از بازگشت سرطان مثانه پس از پایان درمان جلوگیری کرد یا خیر؟


درمان سرطان خون ALL بزرگسالان

Adult Acute Lymphoblastic Leukemia Treatment

اطلاعات عمومی دربارۀ سرطان خون ALL بزرگسالان

  • سرطان خون ALL بزرگسالان نوعی سرطان است که در آن مغز استخوان به تعداد بسیار زیاد، لنفوسیت (گونه‌ای گلبول‌ سفید خون) می‌سازد.
  • سابقۀ شیمی‌درمانی و قرار گرفتن در معرض تابش اشعه، خطر ابتلا به سرطان خون ALL را افزایش می‌دهد.
  • نشانه‌های احتمالی سرطان خون ALL بزرگسالان عبارت‌اند از تب، احساس خستگی و به‌آسانی دچار کبودی یا خونریزی شدن.
  • از آزمایش‌های مخصوص بررسی خون و مغز استخوان به‌منظور کشف و تشخیص سرطان خون ALL بزرگسالان استفاده می‌کنند.
  • برخی عوامل بر پیش‌آگهی سرطان (احتمال بهبودی) و گزینه‌های درمانی تأثیر می‌گذارند.

سرطان خون ALL بزرگسالان نوعی از سرطان است که در آن مغز استخوان به تعداد بسیار زیاد، لنفوسیت (گونه‌ای از گلبول‌های سفید خون) می‌سازد.

سرطان خون ALL بزرگسالان (که آن لوسمی لنفوسیتی حاد هم می‌گویند) سرطانی است مربوط به خون و مغز استخوان. معمولاً این نوع سرطان اگر زود درمان نشود، به سرعت وخیم‌تر می‌شود.

در حالت عادی، مغز استخوان سلول‌های بنیادی خون (سلول‌های نابالغ) را می‌سازد که به مرور به سلول‌های خونی بالغ تبدیل می‌شوند. سلول بنیادی خون احتمال دارد به سلول بنیادی مغز استخوانی یا سلول بنیادی لنفاوی تبدیل شود.

سلول بنیادی مغز استخوانی به یکی از این سه نوع سلول خونی بالغ تبدیل می‌شود:

  • گلبول‌های قرمز خون که به تمام بافت‌های بدن اکسیژن و مواد لازم دیگر را می‌رسانند.
  • پلاکت‌ها که با ایجاد لخته‌های خونی از خونریزی جلوگیری می‌کنند.
  • گرانولوسیت‌ها (Granulocytes ) - گلبول‌های سفید خون که با عفونت و بیماری مبارزه می‌کنند.

سلول بنیادی لنفاوی به سلول لنفوبلاست و سپس به یکی از سه گونۀ لنفوسیت (گلبول‌های سفید) تبدیل می‌شوند:

  • لنفوسیت‌ها B که پادتن‌هایی به‌منظور مبارزه با عفونت تولید می‌کنند.
  • لنفوسیت‌های T که در تولید پادتن‌هایی به‌منظور مبارزه با عفونت، به لنفوسیت‌های B کمک می‌کنند.
  • سلول‌های کشندۀ ذاتی(Natural Killer Cells) که به سلول‌های سرطانی و ویروس‌ها حمله می‌کنند.

در سرطان خون ALL، سلول‌های بنیادی بسیار زیادی تبدیل به لنفوبلاست‌ها یا لنفوسیت‌ها می‌شوند. به این سلول‌ها سلول‌های لوسمیک هم می‌گویند. این سلول‌های خونی سرطانی نمی‌توانند به خوبی با عفونت مبارزه کنند. همچنین، با افزایش سلول‌های خونی سرطانی در خون و مغز استخوان، فضای کم‌تری برای گلبول‌های سفید، گلبول‌های قرمز و پلاکت‌ها باقی می‌ماند. این امر موجب عفونت، کم‌خونی و به آسانی دچار خونریزی شدن می‌شود. همچنین سرطان به سیستم عصبی مرکزی (مغز و نخاع) نیز گسترش می‌یابد.

این مقاله ، دربارۀ سرطان خون ALL بزرگسالان است. برای کسب اطلاعات مربوط به گونه‌های دیگر سرطان خون، به این خلاصه‌ها مراجعه کنید:

  • درمان سرطان خونALL اطفال
  • درمان سرطان خون AML بزرگسالان
  • درمان سرطان خون AML و انواع دیگر بدخیم سرطان مغز استخوانی در اطفال
  • درمان سرطان خون CLL.
  • درمان سرطان خون هیری سل (Hairy Cell Leukemia Treatment).
  • درمان لوسمي سلول مويي

سابقۀ شیمی‌درمانی و قرار گرفتن در معرض تابش اشعه خطر ابتلا به سرطان خون ALL را افزایش می‌دهد.

به هر آنچه خطر ابتلا به بیماری را در انسان افزایش دهد، عامل خطرزا می‌گویند. داشتن عامل خطرزا به معنای ابتلا به سرطان نیست؛ نداشتن عوامل خطرزا نیز به معنای عدم ابتلا به سرطان نیست. افرادی که فکر می‌کنند در خطر ابتلا به سرطان هستند، باید با پزشک خود در این‌باره صحبت کنند. عوامل احتمالی بروز سرطان خون ALL عبارت‌اند از:

  • مرد بودن
  • سفیدپوست بودن
  • سن بالای 70 سال
  • سابقۀ شیمی‌درمانی یا پرتودرمانی
  • قرار گرفتن در معرض تابش اشعه‌های ناشی از انفجار بمب اتمی
  • داشتن اختلالات ژنتیکی خاص مانند سندروم داون

نشانه‌های احتمالی سرطان خون ALL بزرگسالان عبارت‌اند از تب، احساس خستگی و به‌آسانی دچار کبودی یا خونریزی شدن.

علائم اولیۀ سرطان خون ALL شبیه است به عوارض آنفولانزا یا بیماری‌های دیگر متداول . در صورت بروز هریک از این عوارض، پزشک را در جریان بگذارید:

  • ضعف یا احساس خستگی
  • تب
  • به آسانی دچار کبودی و خونریزی شدن
  • پتشی (Petechiae - لکه‌های مسطح و کوچک زیر پوست که از خونریزی ناشی می‌شوند).
  • تنگی نفس
  • کاهش وزن یا از دست دادن اشتها
  • درد استخوان‌ها یا معده
  • درد یا احساس پری یا سنگینی زیر دنده‌ها
  • توده‌های بدون درد در گردن،زیر بغل،شکم یا کشالۀ ران.

اینها و علائم دیگر از سرطان خون ALL بزرگسالان یا دلایل دیگری ناشی می‌شوند.

از آزمایش‌های مخصوص بررسی خون و مغز استخوان به‌منظور کشف و تشخیص سرطان خون ALL بزرگسالان استفاده می‌کنند.

از این آزمایش‌ها و فرایندها استفاده می‌کنند:

  • معاینۀ فیزیکی و سابقۀ پزشکی: معاینه‌ای است بدنی به منظور بررسی نشانه‌های سلامتی، که شامل جست‌وجوي نشانه‌های بیماری، مانند غده یا هر نشانۀ دیگری که به نظر غیرطبیعی می‌آید. سابقۀ عادت‌های مربوط به سلامتی، بیماری‌های گذشته و درمان‌های آنها را هم از بيمار می‌گیرند.
  • آزمایش شمارش کامل سلول‌های خونی (CBC): فرایندی که طی آن از خون نمونه‌ برمي‌دارند و این موارد را بررسی می‌کنند:
  • تعداد گلبول‌های قرمز، گلبول‌های سفید و پلاکت‌ها.
  • میزان هموگلوبین (پروتئینی که حاوی اکسیژن است) موجود در گلبول‌های قرمز.
  • درصد گلبول‌های قرمز تشکیلدهندۀ نمونه خون.

آزمایش شمارش کامل سلول‌های خونی (CBC): با سرنگ از رگ خون می‌گیرند. نمونه خون به آزمایشگاه ارسال می‌شود و تعداد گلبول‌های قرمز، گلبول‌های سفید و پلاکت‌های آن را شمارش می‌کنند. از آزمایش CBC به منظور تشخیص و بررسی موارد بسیار زیادی استفاده می‌کنند.

آزمایش خون محیطی (Peripheral Blood Smear): فرایندی که طی آن سلول‌های بلاست، تعداد و گونه‌های گلبول‌های سفید، تعداد پلاکت‌ها و تغییرات ظاهری را در سلول‌های خونی بررسی مي‌كنند.

آسپیراسیون و نمونه‌برداری مغز استخوان: برداشتن مغز استخوان، خون و قطعۀ کوچکی از استخوان، با استفاده از سرنگی در استخوان لگن یا استخوان جناغ سینه. آسیب‌شناس مغز استخوان، خون و استخوان را به منظور یافتن سلول‌های غیرطبیعی بررسی میکروسکوپی می‌کند.

آسپیراسیون و نمونه‌برداری مغز استخوان. پس از بی‌حس کردن ناحیه‌ای کوچک، سرنگ جمشیدی (سرنگی بلند و توخالی) را در استخوان لگن بیمار فرو مي‌كنند. نمونه‌هایی از خون، استخوان و مغز استخوان را به منظور بررسی میکروسکوپی برمی‌دارند.

تجزیه و تحلیل سیتوژنتیک (Cytogenetic Analysis): آزمایش آزمایشگاهی که طي آن سلول‌های موجود در نمونه‌ای از خون یا مغز استخوان را بررسی میکروسکوپی می‌کنند تا ببینند تغییرات خاصی در کروموزوم‌های موجود در لنفوسیت‌ها ایجاد شده است یا نه . مثلاٌ، گاهی،در سرطان خون ALL، بخشی از کروموزومی به کروموزوم دیگری می‌چسبد. به این کروموزوم، کروموزوم فیلادلفیا می‌گویند.

کروموزوم فیلادلفیا. قسمتی از کروموزوم 9 و قسمتی از کروموزوم 22 می‌شکنند و جایشان را با هم عوض می‌کنند. وقتي قسمت جدا شدۀ کروموزوم9 به کروموزم 22 می‌چسبد، ژن bcr-abl تشکیل می‌شود.به کروموزوم 22 تغییر یافته، کروموزوم فیلادلفیا می‌گویند.

ایمونوفنوتایپینگ (Immunophenotyping): آزمایشی که در آن سلول‌های موجود در خون یا مغز استخوان را بررسی میکروسکوپی می‌کنند تا مشخص شود لنفوسیت‌های بدخیم (سرطانی) شروع به ساختن لنفوسیت‌های B یا لنفوسیت‌های T کرده‌اند یا نه.

برخی عوامل بر پیش‌آگهی سرطان (احتمال بهبودی) و راه‌های درمانی تأثیر می‌گذارند.

پیش‌آگهی سرطان (احتمال بهبودی) و گزینه‌های درمانی به این عوامل بستگی دارند:

  • سن بیمار.
  • گسترش سرطان به مغز و استخوان
  • وجود کروموزوم‌ فیلادلفیا
  • سابقۀ درمان سرطان یا عود (بازگشت) سرطان

مراحل سرطان خون ALL بزرگسالان

نکات کلیدی این بخش

  • پس از تشخیص ALL بزرگسالان، بیمار را آزمایش‌ می‌کنند تا مشخص شود سرطان به سیستم عصبی مرکزی (مغز و نخاع) سرایت کرده است یا نه.
  • سرطان به سه شکل در بدن گسترش می‌یابد.
  • برای ALL بزرگسالان روش تشخيص مرحلۀ سرطان (Staging) متعارفی وجود ندارد.

پس از تشخیص سرطان خون ALL بزرگسالان، بیمار را آزمایش می‌کنند تا مشخص شود سرطان به سیستم عصبی مرکزی (مغز و نخاع) سرایت کرده یا نه .

میزان گسترش یا سرایت سرطان را معمولاً با مرحلۀ آن مشخص می‌کنند. به‌منظور تعیین برنامۀ درمانی، دانستن اینکه سرطان خون به بیرون خون و مغز استخوان نیز سرایت کرده است یا نه، اهمیت دارد. برای تعیین میزان گسترش سرطان خون می‌توان از آزمایش‌ها وفرایندهایی که در ادامه می‌آیند بهره گرفت:

  • عكس‌برداري از قفسۀ سینه با اشعۀ ایکس: عكس‌برداري از اندام‌ها و استخوان‌های قفسۀ سینه با استفاده از اشعۀ ایکس. اشعۀ ایکس، نوعی اشعة حاوی انرژی است که از بدن می‌گذرد و بر روی فیلم مخصوص، درون بدن را تصویر می‌کند.
  • پونکسیون لومبار (Lumbar Puncture): فرایندی که برای به‌دست آوردن مایع مغز نخاعی از ستون فقرات انجام می‌دهند. این کار را با فرو کردن سرنگی در ستون فقرات انجام می‌دهند. نام‌های دیگر این فرایند، LP یا کشیدن مایع مغزی نخاعی است.
  • سونوگرافی (Ultrasound): فرایندی که در آن امواج صوتی با انرژی بالا (فراصوتی) را به بافت‌ها یا اندام‌های درون شکم (Abdomen) گسیل می‌کنند و بازتاب (اکو)های آن را ضبط می‌کنند. این بازتاب‌ها تصویری را ایجاد می‌کنند که سونوگرام نام دارد. می‌توان این تصویر را چاپ و بررسی کرد.
  • سی.‌تی.اسکن (CAT Scan): فرایندی که در آن از زوایای مختلف مجموعه‌ای از تصاویر دقیق از شکم، تهیه می‌کنند. این تصاویر را کامپیوتری که به دستگاه اشعۀ ایکس متصل است ثبت می‌کند. معمولاً به‌منظور وضوح بیش‌تر تصویر اندام‌ها یا بافت‌ها، ماده‌ای رنگی در رگ بیمار تزریق می‌کنند یا به وی می‌خورانند. به این فرایند، توموگرافی کامپیوتری، توموگرافی محوری کامپیوتری هم می‌گویند.

سرطان به سه شکل در بدن گسترش می‌یابد.

وقتی سلول‌های سرطانی به بیرون از خون گسترش می‌یابند یک تومور توپر (Solid Tumor) ایجاد می‌کنند. به این فرایند متاستاز می‌گویند. دو راه گسترش سلول‌های سرطانی در بدن عبارت‌اند از:

  • از طریق خون. سلول‌های سرطانی از طریق خون پخش می‌شوند، به بافت‌های سخت درون بدن، مانند مغز یا قلب، حمله و توموری سخت ایجاد می‌کنند.
  • از طریق دستگاه لنفاوی. سلول‌های سرطانی به دستگاه لنفاوی حمله‌ور می‌شوند، به عروق لنفاوی (Lymph Vessels) نفوذ می‌کنند و در قسمت‌های دیگر بدن تومورهای سخت تشکیل می‌دهند.

جنس تومور جدید (متاستاتیک) ازجنس همان سلول‌های سرطانی اولیه است. مثلاً، اگر سلول‌های خونی سرطانی به مغز سرایت کنند، سلول‌های سرطانی موجود در مغز قطعاً از جنس سلول‌های سرطان خون خواهند بود. این بیماری، سرطان خون متاستاتیک است، و نه سرطان مغز.

برای سرطان خون ALL بزرگسالان روش مرحله‌بندی سرطان (Staging) متعارفی وجود ندارد.

سرطان را می‌توان به سه وضعیت درمان نشده، فروکش کرده یا عود کرده (راجعه) تقسیم کرد.

سرطان خون ALL درمان نشدۀ بزرگسالان

در این شرایط، سرطان خون ALL به تازگی مشخص شده و به‌جز تسکین علائمی از جمله تب، خونریزی یا درد، بیمار هیچ درمانی نگرفته است.

  • نتیجۀ آزمایش شمارش کامل سلول‌های خونی غیرطبیعی است.
  • بیش از 5% سلول‌های مغز استخوان بلاست هستند (سلول‌های خونی سرطانی).
  • علائم و نشانه‌های سرطان خون وجود دارد.

سرطان خون ALL فروکش کردۀ بزرگسالان

  • سرطان خون ALL درمان شده است.
  • نتیجۀ آزمایش شمارش کامل سلول‌های خونی طبیعی است.
  • کم‌تر از 5% از سلول‌های مغز استخوان بلاست هستند (سلول‌های خونی سرطانی).
  • نشانه یا علائم سرطان خون در مغز و نخاع یا جای دیگری از بدن مشاهده نمی‌شود.

سرطان خون ALL راجعۀ (عود كردة) بزرگسالان

سرطان خون ALL راجعۀ بزرگسالان، سرطانی است که پس از وضعیت بهبودی، عود کرده است (بازگشته است). معمولاً سرطان خون ALL در خون، مغز استخوان یا قسمت‌های دیگر بدن عود می‌کند.

راه‌های درمانی در یک نگاه

نکات کلیدی این بخش

  • برای مبتلایان به سرطان خون ALL بزرگسالان، شیوه‌های درمانی گوناگونی وجود دارد.
  • درمان سرطان خون ALL بزرگسالان معمولاً دو مرحله دارد.
  • از چهار شیوۀ درمان متعارف استفاده می‌کنند:
    • شیمی‌درمانی
    • پرتودرمانی
    • شیمی‌درمانی به همراه پیوند سلول‌های بنیادی
    • درمان بازدارندۀ تیروزین کیناز Tyrosine kinase inhibitor therapy
  • روش‌های جدید درمان در پژوهش‌های بالینی آزمایش می‌شوند.
  • درمان بیولوژیک
  • شاید بیماران بخواهند شرکت در یک پژوهش بالینی را تجربه کنند.
  • بیماران می‌توانند پیش از آغاز درمان سرطان، در حین آن، و یا پس از آن در پژوهش‌های بالینی شرکت کنند.
  • شاید آزمایش‌های پیگیری سلامتی بیمار پس از درمان، لازم شود.

برای مبتلایان به سرطان خون ALL بزرگسالان شیوه‌های درمانی گوناگونی وجود دارد.

شیوه‌های درمانی گوناگونی برای مبتلایان به سرطان خون ALL بزرگسالان وجود دارد. برخی از شیوه‌های درمانی، متعارف هستند (درمان‌های موجود)، و برخی دیگر در پژوهش‌های بالینی آزمایش می‌شوند. پژوهش بالینی ِ یک شیوة درمانی، یک بررسی تحقیقاتی است که جهت کمک به بهبود درمان‌های موجود یا کسب اطلاعاتی دربارۀ درمان‌های جدیدی برای مبتلایان به سرطان، انجام می‌شود. اگر پژوهش‌های بالینی نشان دهند که درمان جدیدی بهتر از درمان متعارف است، از آن پس آن درمان جدید تبدیل به درمان متعارف می‌شود. شاید بیماران بخواهند شرکت در پژوهش بالینی را بررسی کنند. شرکت در برخی از پژوهش‌های بالینی تنها برای بیمارانی مجاز است که درمان خود را آغاز نکرده باشند.

درمان سرطان خون ALL بزرگسالان معمولاً دو مرحله دارد.

درمان سرطان خون ALL بزرگسالان را در دو مرحله انجام می‌دهند:

  • درمان جهت فروکش کردن بیماری (Remission induction therapy): این اولین مرحلة درمان است. هدف این مرحله، از بین بردن سلول‌های سرطانی در خون و مغز استخوان است. با انجام این مرحله، سرطان وارد وضعیت بهبودی می‌شود.
  • درمان پس از فروکش کردن بیماری (Post-remission therapy): این دومین مرحلة درمان است؛ و وقتی آغاز می‌شود که سرطان خون در وضعیت فروکش قرار دارد. هدف درمان پس از فروکش کردن بیماری نابودی سلول‌های سرطانی باقیمانده ای است که فعلاً فعال نیستند، اما احتمالاً دوباره رشد می‌کنند و موجب بازگشت سرطان می‌شوند. نام دیگر این مرحله، درمان استمرار مرحلۀ فروکش است.

معمولاً در هر مرحله، درمانی با نام درمان حافظ ایمنی دستگاه عصبی مرکزی (Central nervous system sanctuary therapy) انجام می‌شود. از آنجا که معمولاً شیمی‌درمانی - که به‌صورت خوراکی یا تزریق وریدی انجام می‌شود - به سلول‌های خونی سرطانی موجود در دستگاه عصبی مرکزی (مغز و نخاع) نمي‌رسد، این سلول‌ها از سیستم عصبی مرکزی به‌عنوان «حافظ ایمنی» خود استفاده می‌کنند (در آن مخفی می‌شوند). با شیمی‌درمانی داخل شامه‌ای (Intrathecal chemotherapy) و پرتودرمانی می‌توان به سلول‌های خونی سرطانی در دستگاه عصبی مرکزی دست یافت و از این روش‌ها برای نابودی سلول‌های خونی سرطانی و پیشگیری از عود (بازگشت) سرطان استفاده کرد. نام دیگر درمان حافظ ایمنی دستگاه عصبی مرکزی، درمان پیشگیرانۀ (Prophylaxis) دستگاه عصبی مرکزی است.

از چهار شیوۀ درمان متعارف استفاده می‌کنند:

شیمی‌درمانی

شیمی‌درمانی یکی از شیوه‌های درمان سرطان است که در آن از دارو برای متوقف کردن رشد سلول‌های سرطانی - یا با نابودی این سلول‌ها یا با متوقف کردن روند تقسیم شدنشان استفاده می‌کنند. در صورتی‌که شیمی‌درمانی از طریق دهان یا تزریق در رگ یا عضله انجام شود، دارو وارد جریان خون می‌شود و به سلول‌های سرطانی در تمام بدن مي‌رسد (شیمی‌درمانی سیستمیک - Systematic Chemotherapy). در صورتی‌که شیمی‌درمانی مستقیماً در ستون فقرات (شیمی‌درمانی داخل شامه‌ای)، یک اندام، یا یکی از حفره‌های بدن مانند شکم (Abdomen) انجام شود، اثر عمدۀ دارو بر سلول‌های سرطانی آن ناحیه خواهد بود (درمان منطقه‌ای). شیمی‌درمانی ترکیبی درمانی است که در آن بیش‌تر از یک دارو استفاده می‌کنند. نوع شیمی‌درمانی، به نوع و مرحلة سرطان بستگی دارد.

از شیمی‌درمانی داخل شامه‌ای در محدودۀ مغز و نخاع برای درمان سرطان خون ALL بزرگسالان که گسترش یافته، یا احتمال گسترش یافتنش می‌رود استفاده می‌کنند. اگر از این نوع شیمی‌درمانی جهت پیشگیری از سرایت سرطان به مغز و نخاع استفاده شود، به آن درمان حافظ ایمنی دستگاه عصبی مرکزی یا درمان پیشگیرانة دستگاه عصبی مرکزی می‌گویند. شیمی‌درمانی داخل شامه‌ای را به همراه شیمی‌درمانی از طریق دهان یا رگ تجویز می‌کنند.

پرتودرمانی

پرتودرمانی یکی از روش‌های درمان سرطان است که در آن از اشعه‌های ایکس با انرژی بالا یا تشعشعات دیگر جهت نابودی سلول‌های سرطانی یا جلوگیری از رشد آنها استفاده می‌کنند. پرتودرمانی به دو شکل انجام می‌شود. در پرتودرمانی خارجی، برای تاباندن اشعه به محدوده‌ای که دچار سرطان است، از دستگاهی خارج از بدن استفاده می‌کنند. در پرتودرمانی داخلی از مواد رادیواکتیوی استفاده می‌کنند که داخل سرنگ‌ها، دانه‌ها (Seeds)، سیم‌ها یا سوندها جاسازی و مستقیماً در ناحیۀ آلوده به سرطان یا نواحی مجاور آن تعبيه مي‌كنند. از پرتودرمانی خارجی به‌منظور درمان مبتلایان به سرطان خون ALLبزرگسالان که سرطان به مغز و نخاعشان سرایت کرده است، یا احتمالاً در آینده سرایت خواهد کرد استفاده مي‌كنند. به این نوع پرتودرمانی درمان حافظ ایمنی دستگاه عصبی مرکزی یا درمان پیشگیرانۀ دستگاه عصبی مرکزی می‌گویند.

شیمی‌درمانی همراه با پیوند سلول‌های بنیادی

پیوند سلول‌های بنیادی، روشی است که در آن شیمی‌درمانی و جایگزینی سلول‌های خونساز، که بر اثر درمان سرطان از بین می‌روند، انجام می‌شود. سلول‌های بنیادی (سلول‌های خونی نابالغ) را از خون یا مغز استخوان بیمار یا فرد اهداکننده جدا، منجمد و ذخیره می‌کنند. پس از به پایان رسیدن شیمی‌درمانی، یخ این سلول‌های بنیادی را باز و آنها را به بیمار تزریق (Infusion) می‌کنند. این سلول‌های بنیادی تزریق شده تبدیل به سلول‌های خونی بدن بیمار می‌شوند (و آنها را ترمیم می‌کنند).

درمان بازدارندۀ تیروزین کیناز

از داروهای ضدسرطانی، به نام بازدارنده‌های تیرزین کیناز، به‌منظور درمان برخی از گونه‌های سرطان خون ALL بزرگسالان استفاده می‌کنند. این داروها آنزیم‌ تیروزین کیناز را - که موجب تبدیل بیش از حد (مورد نیاز بدن) سلول‌های بنیادی به گلبول‌های سفید می‌شود - از کار می‌اندازند. دو نمونه از داروهای مورد استفاده در این روش ایمانِیتیب مِسیلِات(Imanitib Mesylate) (گلیوِک Gleevec) و داساتینیب (dasatinib) نام دارند.

حدیث روز


امام علی عليه ‏السلام :

مَن تَلَذَّذَ بِمَعاصي اللّه‏ أورَثَهُ اللّه ‏ُذُلاًّ؛
هر كه از معصيت‏هاى خدا لذّت بَرَد، خداوند او را خوار گرداند.

غرر الحكم، ح8823

آپگار

 

معيار آپگار چيست ؟

استفاده از اين معيار، روش ساده و موثريست براي ارزيابي سلامت نوزاد و اينكه آيا نوزاد نياز به تمهيدات درماني سريع دارد يا خير. اين روش سريع، بدون درد و رضايت بخش است.

در حقيقت ماماي شما ارزيابي سريع خود را بدون اينكه شما متوجه باشيد انجام مي دهد. بيشتر نوزادان اين معيار سلامت را دارا هستند. اما اگر نوزادي نياز به اقدامات سريع طبي داشته باشد، با اين روش به بهترين نحو تحت درمان مي گيرد. اين روش رايج براي ارزيابي نوزاد توسط يك متخصص بيهوشي با همين نام، حدود نيم قرن پيش ابداع شد. ارزيابي به اين صورت انجام مي شود كه موارد زير در اولين دقيقه پس از تولد و سپس دقيقه پنجم در مورد نوزاد بررسي مي شود:

  • ضربان قلب (بالای ۱۰۰ ۲امتیاز-زیر۱۰۰ ۱امتیاز-نداشته باشد ۰)
  • تنفس
  • سفتي عضلات
  • رفلكس هاي نوزادي
  • رنگ پوست

مشخصه ۰ ۱ ۲
تعداد ضربان قلب فقدان کمتر از ۱۰۰ بیش از ۱۰۰

تعداد تنفس

فقدان آرام و نامنظم در حال گریه
تونیسیته عضلات فقدان قدری خمیدگی در اندام ها حرکات فعال
تحریک پذیری انعکاسی فقدان شکلک سرفه با عطسه
رنگ پوست فقدان بدن صورتی و اندام ها کبود کاملاُ صورتی

براي هر يك از موارد فوق امتيازي بين 0 تا 2 در نظر گرفته شده و سپس اين امتيازات جمع مي شوند. اگر حاصل جمع امتيازات بين 7 تا 10 باشد، به اين معنا است كه وضعيت عمومي نوزاد مناسب بوده و نيازي به اقدامات پزشكي سريع ندارد.

اين روش امتيازدهي چه معنايي دارد؟

امتياز ۱۰ (كه حداكثر امتياز محسوب مي شود) نغمه شادي براي والدين نوزاد است و نشان مي دهد كه نوزاد دچار اختلال حياتي جدي در طول زايمان نشده است. با اين حال امتياز ۸ يا ۹ نيز رضايت بخش است. يك زايمان سخت يا نوزاد نارس يا استفاده از داروهاي مسكن حين زايمان مي تواند به طور كاذب امتيازات را در معيار آپگار تغيير دهد. اما به طور معمول امتياز بين ۸ تا ۱۰ خوب يا عالي است و غالبا نيازي به اقدامات حمايتي ندارد.

امتياز بين ۷ تا۵ در موقعيت نسبتا عادي قرار دارد و ممكن است نياز به حمايت تنفسي پيدا كند. ماما ممكن است پوست نوزاد را ماساژ يا فشار دهد يا اكسيژن تجويز كند.

نوزاداني كه امتياز زير ۵ دارند در موقعيت بدي قرار مي گيرند و نياز به كمك سريع خواهند داشت. در اينصورت احتمالا نوزاد را در يك گهواره مخصوص قرار مي دهند كه داراي لامپ گرم كننده و اكسيژن است. اين اقدام نوزاد را گرم كرده و به تنفس وي كمك مي كند. متخصص اطفال نيز براي اقدامات درماني به بالين نوزاد فراخوانده مي شود.

آيا معيارهاي آپگار مشكلات آينده نوزاد را پيش بيني ميكند يا خير؟
خير …. البته كمي قبلتر متخصصين عقيده داشتند كه معيار هاي آپگار مشكلات طبي آينده را پيش بيني مي كند. يك نظريه اين بود كه نوزاداني كه امتياز آپگار آنها ۵ به پايين است در آينده به مشكلات مغزي و اعصاب دچار خواهند بود. مطالعات اخير ثابت كرده كه تنها معيار آپگار نمي تواند مشكلات طبي آينده را پيش بيني كند.

نكته مهم در استفاده از معيار آپگار، سادگي آن است بطوريكه روش محاسبه بسيار سريع و مطمئن و دقيق براي بررسي سلامت نوزاد در اولين لحظات پس از تولد است.

آيا معيارهاي آپگار مشكلات آينده نوزاد را پيش بيني ميكند يا خير؟

خير .... البته كمي قبلتر متخصصين عقيده داشتند كه معيار هاي آپگار مشكلات طبي آينده را پيش بيني مي كند. يك نظريه اين بود كه نوزاداني كه امتياز آپگار آنها 5 به پايين است در آينده به مشكلات مغزي و اعصاب دچار خواهند بود. مطالعات اخير ثابت كرده كه تنها معيار آپگار نمي تواند مشكلات طبي آينده را پيش بيني كند.

نكته مهم در استفاده از معيار آپگار، سادگي آن است بطوريكه روش محاسبه بسيار سريع و مطمئن و دقيق براي بررسي سلامت نوزاد در اولين لحظات پس از تولد است. نه بيشتر و نه كمتر ....

۱۰ کار مبتذل که هر روز شاهد آن هستیم!


۱- غیبت و دخالت در امور خصوصی و شخصی دیگران

یکی از سوژه های اصلی محاورات که به شدت بین مردم مرسوم شده است عمل زشت غیبت می باشد. این روزها زمانی که افراد همدیگر را ملاقات می کنند و یا در میهمانی ها حاظر میشوند عملاً حرفی جز غیبت کردن درمورد دیگران ندارند و با هیجان کامل به این کار مبادرت می کنند. برخی هم به خود اجازه میدهند در حریم خصوصی ترین مسائل دیگران وارد شوند و به امر و نهی و دخالتهای بی مورد بپردازند.

۲- عدم رعایت حق عابرین پیاده

در اکثر نقاط دنیا دیدن یک عابر پیاده در خیابان به معنای فرمان ایست و احتیاط برای راننده مقابل است در صورتیکه در ایران برخی رانندگان به محض دیدن عابر پیاده سرعت خود را بیشتر نموده و بدون لحاظ کردن مسائل ایمنی و حق تقدم با بی رحمی تمام و با ایجاد رعب و وحشت برای عابرین پیاده به مسیر خود ادامه میدهند.

۳- حفظ نشانه های نو بودن کالا

همسایه تان اتومبیلی نو خریداری کرده اما بعد از سپری شدن یک هفته هنوز برچسب شماره اولیه که بصورت تکه کاغذی روی شیشه جلو چسبیده است را جدا نکرده و حتی فومهایی که بصورت ضربه گیر در اطراف دربهای ماشین نصب شده است کماکان وجود دارند. دوستتان نیز بعد از گذشت یک هفته هنوز برچسب روی نمایشگر گوشی موبایل جدیدش را جدا نکرده!

۴- تنبلی و از زیر کار در رفتن

متوسط ساعت مفید کار در ایران کمتر از یک ساعت و سی دقیقه میباشد که دلیل آن نبودن فرهنگ کار، فقدان انگیزه، تنبلی و بی مسئولیتی افراد است. این امر باعث نارضایتی ارباب رجوع، پایین آمدن کارایی و بهره وری و در کل کاهش پیشرفت ملی خواهد شد. در اغلب شرکتها، ادارات و سازمانها اینگونه باب شده که کسی زرنگ و با ذکاوت است که تا حد امکان از انجام مسئولیتهایش شانه خالی کند و کم کاری را استراتژی اصلیش بداند و در عین حال حقوق و مزایایش را بصورت تمام و کمال دریافت نماید. کارمندان هیچ تلاشی در راستای بالابردن کیفیت و راندمان شرکت انجام نداده و در عین حال انتظار بالا رفتن درآمد خود را دارند. به ارباب رجوع کمتر احترام گذارده میشود و طلب کارانه با وی برخورد میشود.

۵- تجمل گرایی و مصرفی شدن

امروزه شاهد آن هستیم که جامعه با سرعتی باور نکردنی به سوی مصرفی شدن در حال حرکت است. افراد بجای سرمایه گذاری پول خود در مکان مناسب و برای تولید بیشتر و اشتغال زایی ملی، ترجیح میدهند با خرید اتومبیلهای گران و کالاهای لوکس مصرفی ظاهری معقول کسب نموده و اعتبار خود را در بین اطرافیانشان بالا ببرند. چشم و هم چشمی های فراوان، گرفتار وامها و قرضهای سنگین شدن و استرس از جمله پیامدهای این مسئله است. اکثر مردم خوشبختی را در تجملات و برتری مالی می دانند و بین نیازها و خواسته هایشان تمایزی قائل نمی شوند. مسابقات و رالی خرید امری ناپسند ولی متداول در جامعه ایرانی است.

۶- فقدان فرهنگ تشکر و احترام

از کوچه و خیابان گرفته تا دانشگاه و محل کار و اماکن عمومی، کمتر شاهد شنیده شدن جملاتی مانند ?از لطف شما ممنونم?، ?خواهش میکنم?، ?اختیار دارید?، ?تمنا می کنم?، ?بفرمایید?، ?بزرگوارید?، ? هستیم. بجای آن فضای زیرآب زنی، استفاده از الفاظ ناشایست، بی حرمتی به افراد مسن، به سخره گرفتن افراد، بالا بردن تن صدا،? امری متداول شده است. مردم باید بیاموزند احترام به دیگران، احترام به هویت ملی یک کشور محسوب میشود. اگر افراد یک مملکت به یکدیگر احترام نگذارند چگونه میتوانند انتظار کسب احترام از ملتهای دیگر را داشته باشند؟!

۷- عدم رعایت نظافت شخصی و شهری

احتیاج به توضیح ندارد که متاسفانه نظافت شخصی و اجتماعی از طرف برخی افراد جامعه رعایت نمیگردد. از طرز لباس پوشیدن تا بوی بدن و دهان و آرایش موها گرفته تا ریختن زباله در محیطهای شهری و تفریحی.

۸- درگیری در صف و نوبت

صف ها هرکجا و به هر علتی که تشکیل شوند معمولاً تبدیل به جولانگاه بی نظمی، درگیری، فحاشی و هتاکی عده ای از افراد به اصطلاح ?زرنگ? خواهند شد. حفظ نظم و ترتیب در صف نشان دهنده بالا بودن رتبه اجتماعی و فرهنگ کسانی است که در صف حضور دارند. متاسفانه شاهد آن هستیم که در برخی امور مذهبی و خیریه مانند سرو غذای نذری نیز چنین بی نظمی ها و زد و خوردهایی بوجود می آیند. احتمالاً باید برخورد کرده باشید در مجالس عروسی گاهی زمان سرو شام جمعیت با چه سرعتی به سمت میز سلف سرویس هجوم می آورند!

۹- پرورش اندام برای رعب و ترس

شاید دیده باشید پسرانی که با اندامهای پرورش یافته و عضلانی درحالی که بازو و سینه های خود را در معرض نمایش گذاشته اند با چهره ای مهاجم و آماده درگیری در همه جا پرسه می زنند! آنها با نگاه خود اطرافیانشان را به مبارزه می طلبند! چه نکوهیده است زمانی که برخی افراد انگیزه های اصلی ورزش و تناسب را فراموش کرده و صرفاً برای عرض اندام، قلدری و جلب توجه در سطح جامعه اقدام به حجیم کردن عضلات خود می کنند.

۱۰- اسراف، اسراف، اسراف!

اسراف یعنی زیاده روی در مصرف، بیهوده مصرف کردن، بیش از نیاز مصرف کردن، مصرف کنترل نشده، دور ریختن چیزی که میتوان از آن استفاده کرد. کافیست با محاسباتی ابتدایی متوجه شوید که میزان اسرافی که در کشور به عناوین مختلف همه روز در حال انجام است اگر جلوگیری می شد، چه میزان در صرفه جویی خانوادگی و ملی اثر می گذاشت و مشکلات چه تعداد از مردم حل می شد.

بیماری‌های‌ نقص‌ ایمنی‌

(نام لاتین: immunodeficiency diseases)



شرح بیماری
بیماری‌های‌ نقص‌ ایمنی‌ عبارت‌ است‌ از وجود نقص‌ در دستگاه‌ ایمنی‌ بدن‌. دستگاه‌ ایمنی‌ سالم‌ از بدن‌ در برابر میكرب‌ها (باكتری‌ها، ویروس‌ها و قارچ‌ها)، سرطان‌ (حفاظت‌ نسبی‌) و هرگونه‌ جسم‌ خارجی‌ كه‌ وارد بدن‌ می‌شود محافظت‌ به‌ عمل‌ می‌آورد. زمانی‌ كه‌ دستگاه‌ ایمنی‌ نتواند به‌ نقش‌ خود خوب‌ عمل‌ كند، بدن‌ مستعد عفونت‌ و سرطان‌ می‌شود. نقص‌ ایمنی‌ می‌تواند هم‌ در مردان‌ و هم‌ در زنان‌ و در تمام‌ سنین‌ رخ‌ دهد.
یك‌ نوع‌ نقص‌ ایمنی‌ (كه‌ بحث‌ آن‌ در سر فصل‌ دیگری‌ جداگانه‌ آمده‌ است‌) نشانگان‌ نقص‌ ایمنی‌ اكتسابی‌ (ایدز) است‌. نقص‌ ایمنی‌ در اثر داروها نیز می‌تواند به‌ وجود آید (داروهای‌ قوی‌ كه‌ برای‌ مهار دستگاه‌ ایمنی‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرند).


علایم‌ شایع‌

عفونت‌ها و بیماری‌های‌ شدید راجعه‌. شایع‌ترین‌ آنها عبارتند از:
عفونت‌های‌ گوشی‌ یا تنفسی‌، مثل‌ عفونت‌ گوش‌ میانی‌ و ذات‌الریه‌
عفونت‌های‌ قارچی‌، خصوصاً كاندیدیاز
سرطان‌، خصوصاً سرطان‌ خون‌ و لنفوم‌
اختلالات‌ خونریزی‌ دهنده‌
اگزما
مننژیت‌ یا آنسفالیت‌


علل‌

نقایص‌ مادرزادی‌ كه‌ باعث‌ عدم‌ تكامل‌ مناسب‌ یا اصولاً فقدان‌ دستگاه‌ ایمنی‌ می‌شوند.
در آوردن‌ طحال‌ قبل‌ از 2 سالگی‌
مصرف‌ داروهای‌ مهاركننده‌ ایمنی‌
اشعه‌ درمانی‌
بعضی‌ از انواع‌ سرطان‌، مثل‌ سرطان‌ بیماری‌ هوجكین‌
هیپوگاماگلوبینمی‌ (پایین‌ آمدن‌ سطح‌ ایمونوگلوبولین‌های‌ خون‌)
عفونت‌های‌ ویروسی‌


عوامل تشدید كننده بیماری

تغذیه‌ نامناسب‌
بی‌بند و باری‌ جنسی‌
تزریق‌ خون‌ یا مصرف‌ موادمخدر تزریقی‌
سابقه‌ خانوادگی‌ بیماری‌ كمبود ایمنی‌


پیشگیری‌

راه‌ خاصی‌ برای‌ پیشگیری‌ وجود ندارد. اگر سابقه‌ خانوادگی‌ بیماری‌ نقص‌ ایمنی‌ وجود داشته‌ باشد، پیش‌ از تشكیل‌ خانواده‌، برای‌ مشاوره‌ ژنتیكی‌ مراجعه‌ كنید. با بررسی‌ كشت‌ مایع‌ موجود در كیسه‌ آب‌ به‌ هنگام‌ حاملگی‌ ممكن‌ است‌ بتوان‌ بعضی‌ از این‌ اختلالات‌ را شناسایی‌ نمود.


عواقب‌ مورد انتظار

انواع‌ شدید نقص‌ ایمنی‌ معمولاً مرگبار هستند. انواع‌ خفیف‌ را می‌توان‌ با موفقیت‌ درمان‌ نمود.


عوارض‌ احتمالی‌

عفونت‌های‌ باكتریایی‌، ویروسی‌ یا قارچی‌ غیرقابل‌ كنترل‌ كه‌ به‌ درمان‌ جواب‌ نمی‌دهند.
سرطان‌
التهاب‌ عفونت‌ مفصل‌


درمان‌

اصول‌ كلی‌
بررسی‌های‌ تشخیصی‌ ممكن‌ است‌ شامل‌ موارد زیر باشند: آزمایش‌ خون‌ از نظر پادتن‌ها، بررسی‌ میكروسكوپی‌ خون‌ و سلول‌های‌ بافت‌، آزمون‌های‌ پوستی‌، عكس‌برداری‌ از قفسه‌ سینه‌ برای‌ بررسی‌ غده‌ تیموس‌، و بررسی‌های‌ رادیواكتیو در رابطه‌ با عملكرد دستگاه‌ ایمنی‌
درمان‌ به‌ پیچیدگی‌ نقص‌ ایمنی‌ بستگی‌ دارد. اهداف‌ درمان‌ اساساً عبارتند از حفظ‌ سلامت‌ درحد بهینه‌، پیشگیری‌ از بروز مشكلات‌ عاطفی‌ و كنترل‌ عفونت‌ها
از تماس‌ با افراد مبتلا به‌ بیماری‌های‌ مسری‌ باید خودداری‌ شود.
بدون‌ مشورت‌ با پزشك‌، هیچ‌ نوع‌ واكسنی‌ دریافت‌ نكنید.
ندرتاً عمل‌ جراحی‌ برای‌ پیوند مغز استخوان‌ یا غده‌ تیموس‌
بستری‌ كردن‌ برای‌ درمان‌ عفونت‌های‌ جدی‌


داروها

آنتی‌بیوتیك‌ها برای‌ مبارزه‌ با عفونت‌ها
تزریق‌ پادتن‌ها
تزریق‌ اجزای‌ خون‌
گاهی‌ تزریق‌ گاماگلوبولین‌


فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری

معمولاً به‌ هنگام‌ بیماری‌های‌ حاد استراحت‌ در رختخواب‌ لازم‌ است‌. به‌ جز آن‌، محدودیتی‌ برای‌ فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری وجود ندارد.


رژیم‌ غذایی‌

رژیم‌ خاصی‌ توصیه‌ نمی‌شود.


درچه شرایطی باید به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما یا یكی‌ از اعضای‌ خانواده‌تان‌ علایم‌ بیماری‌ نقص‌ ایمنی‌ رادارید.
اگر پس‌ از تشخیص‌، دچار علایم‌ عفونت‌ شده‌اید، مثل‌ لرز؛ تب‌؛ دردهای‌ عضلانی‌؛ سردرد؛ سرگیجه‌؛ و سرفه‌ همراه‌ با خلط‌ غلیظ‌، رنگی‌ یا خونی‌

نقص ایمنی متغیر شایع

نقص ایمنی متغیر شایع سندرومی است که با هیپوگاماگلوبولینمی (کاهش پادتن‌های درگردش خون)و عدم توانایی در تولید آنتی بادی‌های اختصاصی همراه با تعداد طبیعی سلولهای B محیطی مشخص می‌شود[۱]. برعکس بیماران کمبود آنتی بادی وابسته به جنس(XLA)، توزیع جنسی در CVID تقریبا مساوی است و مردان و زنان را بطور یکسان مبتلا می‌کند. بروز عفونت‌های مکرر در بیماران می‌تواند در هر سنی شروع شود ولی نخستین علایم بیشتر در دو محدوده سنی ۱-۵ و ۱۶-۲۰ سالگی تظاهر می‌کنند.

با وجود پیشرفت‌های ایجاد شده در زمینه شناخت ایمونوژنتیک بیماری‌های نقص اولیه ایمنی در سال‌های اخیر، هنوز نقص مولکولی و اساس ژنتیکی مشخصی برای بیماری CVID شرح داده نشده‌است. تشخیص CVID بر اساس معیارهای زیر صورت می‌گیرد:

۱- کاهش سطوح حداقل دو ایزوتیپ از ایمونوگلوبولین‌ها (IgA ,IgGو یاIgM) برابر یا بیشتر از دو انحراف معیار در مقایسه با سطوح ایمونوگلوبولین‌های افراد سالم هم سال.

۲- کنار گذاشتن سایر علل هیپو گاماگلوبولینمی با نقص مولکولی تعریف شده مانند آگاماگلوبولینمی وابسته به جنس و انواع سندرم‌های Hyper IgMّ. در سالهای اخیر تلاش در جهت شناخت و تعیین ژن مسوول بیماری CVID منجر به یافتن نواقص ژنی جدید در گروهی از بیماران CVID گردیده‌است.این بیماران درقالب بیماری‌های جدید و مجزا از CVID طبقه بندی گردیده‌اند.این ژن‌های جدید شامل ICOS،CD۱۹،BAFF-R، و TACI هستند.

بروز بیشتر موارد CVID به صورت اسپورادیک است ولی در ۱۰ تا ۲۰ درصد انتقال بیماری به صورت خانوادگی و با توارث بیشتر از نوع اتوزومال غالب است. گزارش‌های متعددی وجود دارد که ۱۵ درصد خویشاوندان بیماران مبتلا بهCVID دچار کمبود انتخابی IgA هستند که اساس ژنتیکی مشترک در این دو بیماری را مطرح می‌کند.

وِرد جادویی‌ (شعر طنز بسیار زیبا)

یک نفر دارد تَه ِ انبار شاعر می شود
ضمن ِ دل دادن به یک آچار شاعر می شود

یک نفر هم مثل ِ من در حال ِ رفتن روی ِ سِن
موقع ِ سوت و کف ِ حضّار، شاعر می شود


در خصوص ِ مولوی بعضی ادیبان گفته اند:
« او پس از یک عالمه اِصرار ، شاعر می شود »

چون که می داند ندارد آب و نانی شاعری!
عاقبت هم از سر ِ اجبار شاعر می شود

بس که اَخبار ِ طرب انگیز دارد مملکت
عاقبت گوینده ی اَخبار شاعر می شود

داخل ِ ایران اگر تعطیل گردد سینما
احتمالاً بعد از آن گلزار شاعر می شود


پخش می گردد کلیپی از زلیخا توی ِ شهر

بعد هم آقای ِ پوتیفار شاعر می شود

بی سحر هر کس بگیرد روزه در ماه ِ صیام
نیم ساعت مانده تا افطار، شاعر می شود

از مسیحایی دم ِ برخی پرستاران ِ ما
در اتاق ِ آی سی یو بیمار شاعر می شود

صد عوارض هست در بیکاری ِ نسل ِ جوان
اوّلیش این: آدم ِ بیکار شاعر می شود

روزگاری از محبّت خار ها گل می شدند
تازگی ها از محبّت، خار شاعر می شود

دائماً شعر از گل و بلبل سُراید، آن که او
داخل ِ شلوارک ِ گلدار شاعر می شود

دیده ای سردارها را در اُمور ِ مختلف
این یکی را هم ببین: سردار شاعر می شود!

ناشری که تا کنون یک بیت از او نشنیده ایم.
موقع ِ چاپ ِ همین اشعار، شاعر می شود

شعر ِ من یک وِرد ِ جادویی ست! می بینید که!؟
هر کسی آن را کند تکرار، شاعر می شود!

هیچ کاری نیست آسان تر ز ِ شاعر ساختن
بعد ِ "شا" یک دانه "عِر" بگذار، "شاعر" می شود

کلّه ی یک غیر ِ شاعر را فرو کن زیر ِ آب
وِل نکن! تا هفتصد بشمار! شاعر می شود


نقل از وبلاگ امیرسادات موسوی

بهترین دوست خداست...

بهترین دوست، خداست، او آن قدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنید دسته گلی تقدیم تان می کند و خوب تر از آن است که اگر دسته گلی به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد.

* اگر پیام خدا رو خوب دریافت نکردید، به «فرستنده ها» دست نزنید، «گیرنده ها» را تنظیم کنید.

* خداوند، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جست و جو کنیم.

* خود را ارزان نفروشیم، در فروشگاه بزرگ هستی روی قلب انسان نوشته اند: قیمت=خدا!

* این همه خود را تحقیر نکنید، خداوند پس از ساختن شما به خود تبریک گفت.

* وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است.

* یادمان باشد که خدا هیچ وقت ما را از یاد نبرده است.

* کسی که با خدا حرف نمی زند، صحبت کردن نمی داند.

* آنکه خدا را باور نکرده است، خود را انکار کرده است.

* کسی که با خدا قهر است، هرگز با خودش آشنی نمی کند.

* خدا بی گناه است در پروندۀ نگاه تان تجدید نظر کنید.

* ما خلیفۀ خداییم، مثل خدا باشیم، قابل دسترس در همه جا و همه گاه.

* آنکه خدا را از زندگیش سانسور کند همیشه دچار خود سانسوری خواهد بود.

* خدا از آن کس که روزهایش بیهوده می گذرد، نمی گذرد.

* بیهوده گفته اند تنها «صداست» که می ماند، تنها «خداست» که می ماند.

* روزی که خدا همه چیز را قسمت کرد، خود را به خوبان بخشید.

* برای اثبات کوری کافیست که انسان چشم های نگران خدا را نبیند.

* شکسته های دلت را به بازار خدا ببر، خدا، خود بهای شکسته دلان است.

* به چشم های خود دروغ نگوییم، خدا دیدنی است.

* چشم هایی که خدا را نبینند، دو گودال مخوفند که بر صورت انسان دهن باز کرده اند.

* امروز از دیروز به مرگ نزدیک تریم به خدا چطور؟

*اگر از خدا بپرسید کیستی؟ در جواب «ما» را معرفی خواهد کرد! ما بهترین معرف خداییم، آیا اگر از ما بپرسند کیستی؟ خدا را معرفی خواهیم کرد؟

* وقتی خدا هست هیچ دلیلی برای ناامیدی نیست.

* آسمان، چشم آبی خداست، نگران همیشۀ من و تو.

* خداوند سند آسمان را به نام کسانی که در زمین خانه ندارند امضا کرده است.

نجوا با خدا

گفتم: خسته‌ام.
گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید (زمر/53) ::.

گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره.
گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.


گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم.
گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16) ::.

گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!
گفتی: فاذکرونی اذکرکم
.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
.:: تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::.

گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟
گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الل
.:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::.

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره‌ کنی تمومه!
گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
.:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟
گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم
.:: خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.

گفتم: دلم گرفته.
گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا
.:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/58) ::.

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله.
گفتی: ان الله یحب المتوکلین
.:: خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره (آل عمران/159) ::.

گفتم: خیلی چاکریم!
ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:
و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره

.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می‌کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می‌کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنن (حج/11) ::.

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم.
گفتی: فانی قریب
.:: من که نزدیکم (بقره/186) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم.
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/205) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/22) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی.
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/90) ::.

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/104) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم.
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/2-3) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/53) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/135) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم: یا غافر الذنب، اغفر ذنوبی جمیعا
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/222) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک
گفتی: الیس الله بکاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/36) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/42-43) ::.

آلرژی ها و نوزادان

بسیاری از غذاهای روزمره که بسیاری از کودکان به راحتی استفاده میکنند ممکن است در کودکانی دیگر باعث واکنشهای شدیدی شود.بیشتر عدم تحمل غذاها در سنین نوزادی تا 5 سالگی شایع است.


یکی از غذاهایی که باعث واکنش شدید در کودکان میشود شیر گاو میباشد. تقریبا 2% از نوزادان به پروتئین شیر گاو آلرژی دارند.غذای دیگر تخم مرغ که شیوع آن 1.3 % است,سویا,بادام زمینی و بعضی دیگر از خشکبار و ماهی میباشند.گندم و دیگر دانه های حاوی گلوتن ممکن است باعث کولیاک در نوزادان مستعد بیماری شود.
میزان گزارش آلرژی به دانه های کنجد نیز رو به افزایش است.واکنش به آبمیوه مرکبات,مرغ,لبنیات و آبمیوه مانگونیز گزارش شده است.
کودکان مستعد آلرژی و عدم تحمل غذا کودکانی هستند که در فامیل سابقه ای از آلرژی وجود داشته است.


در این کودکان شیر مادر تا 6 ماهگی از ایجاد واکنشها جلوگیری کرده و از مادران خواسته میشود که از خوردن مواد آلرژی زا در زمان شیر دهی خودداری کنند.
در کودکان مستعد شروع غذای تکمیلی قبل از 6 ماهگی اصلا توصیه نمیشود. در این کودکان اگر از شیر مادر تغذیه نمیکنند شیرهای مخصوص وجود دارد.
به طور کلی باید از دادن غذاهایی که به عنوان غذاهای آلرژی زا شناخته شده اند تا قبل از 6 ماهگی و به گفته بعضی دیگر از متخصصان تا یکسالگی جلوگیری کرد.فرقی نمیکند که کودک جزء کودکان مستعد باشد و یا نباشد.

بالاترین غذاهای آلرژی زا
شیر گاو
تخم مرغ ها
سویا و بادام زمینی و دیگر خشکبار
ماهی

علایم آلرژی و عدم تحمل غذا شامل:حالت تهوع, دل درد, اسهال, اگزما, جوش, ورم اطراف دهان, آسم و مشکل تنفس.


آنافیلاکسی واکنش شدید و سخت آلرژیک را گویند که بسیار نادر است ولی متاسفانه وجود دارد.بادام زمینی یکی از چیزهایی است که ایجاد واکنش آنافیلاکسی میکند.حساسیت به این ماده در سال اول زندگی بروز میکند. یک از 200 بچه دارای حساسیت به بادام زمینی هستند.
بنابر این دادن بادام زمینی در کودکان زیر یک سال کاملا ممنوع میباشد.دیگر خشکبار نیز به علت خطر خفگی برای زیر یکسال ممنوع است.


اگر مشکوک شدید کودکتان به غذایی حساسیت دارد حتما دکترش را مطلع کنید.
خوشبختانه در صد زیادی نوزادان خطر آلرژی را با گذشت زمان به خوبی پشت سر گذاشته و به صورت طولانی مدت در نمیآید به طور مثال آلرژی به شیر و بادام زمینی. ولی گاهی عدم تحمل غذا مثل عدم تحمل به گلوتن مادام العمر است.

در بیش از 90% از کودکان آلرژی به شیر گاو تا سن 3 سالگی بر طرف میشود.
با وجود تمام مطالب گفته شده با این حال مادران باید غذاها ی مختلف را به کودک خود داده و او را با طعمها و مزه های مختلف عادت دهند و نباید از خطر آلرژی بترسند.در این سن کودک به غذاهای متنوع نیاز دارد و ندادن آنها ممکن است ایجاد بد غذایی و سوء تغذیه در کودک کند.

كم كاری مادرزادی تيروئيد

 

كم كاری مادرزادی تيروئيد يكی از علل مهم قابل پيشگيری عقب افتادگي ذهنی در نوزادان است. در صورت وجود كم كاری تيروئيد در جنين، اختلالاتی در ارگانهای مهم از جمله سيستم عصبی مركزی و اسكلتی ايجاد می شود. اما اغلب نوزادان در بدو تولد كاملا” طبيعی بنظر می رسند.
تا قبل از شروع برنامه هاي غربالگري، تشخيص زود هنگام بيماري بدليل كم و غير اختصاصي بودن علائم و نشانه هاي در روزهاي اول زندگي معمولا با تأخير صورت مي گيرد و اين موضوع با از دست دادن ضريب هـوشي به درجات مختلف در مبتلايان همراه مي باشد.
با توجه به پژوهشهاي انجام شده در اصفهان، تهران و شيراز، ميانگين بروز كم كاري مادرزادي تيروئيد در كشور ۱۰۰۰/۱ تخمين زده شد.
شيوع بالاي بيماري در كشور و عوارض جبران ناپذير مغزي بيماري مسئولين وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي را برآن داشت تا برنامه غربالگري هيپوتيروئيدي نوزادان را در سطح ملي برنامه ريزي نمايند.در سال هاي اخير، مداخله در هرسه سطح پيشگيري (اوليه، ثانويه و ثالثيه) از بيماري هاي غيرواگير جزو اولويت هاي بهداشتي كشور قرار گرفته است. بدين ترتيب ، اميد آن ميرود كه با انجام اين برنامه غربالگري در كشور، زيرساخت مناسبي جهت بررسي، شناسايي و درمان هيپوتيروئيدي نوزادان و بدنبال آن براي ساير بيماريهاي متابوليك نوزادان ايجاد گردد.

* علت پيشگيري و غربالگري هيپوتيروئيدي در نوزادان:
۱. ميزان بروز بيماري ۱ در ۴۰۰۰-۳۰۰۰ تولد است كه حاكي ازميزان بروز بالاي بيماري در جهان مي باشد.
۲. به دليل كم و غير اختصاصي بودن علائم و نشانه هاي هيپوتيروئيدي نوزادان در اوايل دوران شيرخوارگي و نوزادي، در اغلب موارد تشخيص بيماري با تأخير صورت مي گيرد.
۳. شناسايي و درمان با تأخير بيماري با عوارض جبران ناپذير مغزي بويژه كاهش شديد ضريب هوشي درمبتلايان همراه است.
۴. در صورت شناسايي و درمان بموقع بيماري، كه در برنامه هاي غربالگري كاملا ممكن است، از عوارض بيماري پيشگيري بعمل مي آيد.
۵. آزمون هاي غربالگري در دسترس مي باشند و از حساسيت و اختصاصيت بالايي برخوردار هستند.
۶. درمان بيماري براحتي امكان پذير است و نياز به اقدامات بيمارستاني و پر هزينه ندارد. درمان هيپوتيروئيدي نوزادان در صورتي كه بموقع آغاز شود، كاملا موثر است.
۷. مطالعات گسترده نشان می دهند كه غربالگري كم كاري مادرزادي تيروئيد، ايمن، موثر، و سودمند است. نسبت هزينه به سود اين برنامه از ۷ تا ۱۱ به ۱ در جهان و ۸/۷ به ۱ در كشور است.
علائم و نشانه هاي هيپوتيروئيدي نوزادان
معمولا” بيماريي است کم علامت و فقط در حدود ۵% موارد ابتلا در روز هاي اوليه پس از تولد داراي علائم و نشانگان بيماری هستند. اين علائم كم و غيراختصاصي هستند و معمولا” تشخيص باليني بيماري در روزهاي اوليه زندگي بندرت داده مي شود. بعبارت ديگر بر اساس يافته هاي باليني، تنها ۱۰% نوزادان در ماه اول، ۳۵% در سه ماه اول، ۷۰% در طول ۱ سال و ۱۰۰% در طول ۴-۳ سال زنـدگي شناسايي مي شوند.
* اهداف درماني
هورمون تيروئيد در نمو اوليه و عملكرد مغز نقش اساسي دارد. هورمون تيروئيد در تمام مراحل نمو مغزي تأثير اساسی دارد. بسياري از فرايندهاي نمو مغزي در دوران پس از تولد ادامه دارند و به طور كلي براي بدست آمدن ضريب هوشي نرمال مقادير كافي از هورمون تيروئيد تا ۳ سالگي مورد نياز است. يافته هاي مذكور بيانگر اين موضوع هستند كه كمبود هورمون تيروئيد در دوران پس از تولد با اختلالاتي در عملكرد مغزي مثل ارتباطات و انتقال نوروني همراه مي باشند. بدليل نقش هورمون تيروئيد در نمو مغزي در دوران ابتدايي پس از تولد، هر چه مدت زمان كمبود يد طولاني تر باشد، صدمه مغزي شديدتر و وسيع تر خواهد بود.
رشد و نمو فيزيكي نوزادان مبتلا به کم کاری تيروئيد معمولاً با درمان زود هنگام و كافي، طبيعی خواهد شد و نوزادان با تأخير بلوغ استخواني در زمان تشخيص بيماری در بدو تولد، در ۲-۱ سالگي سن استخواني طبيعی خواهند داشت.
ميزان ضريب هوشي و نمو مغزي و حركتي نيز در اكثر نوزادان با كم كاري تيروئيد درمان شده، طبيعي خواهد شد. اما در گروه كوچكي از نوزادان بيمار كه سطح سرمي خيلي پايين تيروكسين با تأخير سن استخواني در زمان تولد داشته اند، سطوح ضريب هوشي در حد پايين نرمال (Low Normal) و يا حتي كمتر از نرمال مشاهده مي شود. چنين نتايجي بيشتر در برنامه هاي غربالگري كه از دوز هاي نسبتا كم لووتيروكسين در درمان جايگزيني استفاده مي كنند يا درآنها درمان با تأخير شروع شده، مشاهده ميشود. چنين كاهشي، حـدودا ۵ امتياز به ازا تأخيريا عدم درمان در هر ماه خواهد بود.
بدين ترتيب، شروع درمان سريع از بروز صدمات مغزي در نوزاد مبتلا به كم كاري تيروئيد جلوگيری می کند. شروع درمان تا حدود دو هفته پس از تولد ايده آل مي باشد. اما مطالعات نشان داده اند که اگر درمان قبل از پايان سن ۴ هفته پس از تولد (۲۸ روزه گی) شروع شود، ضريب هوشی طبيعی خواهد بود.
* پيش آگهی:
با انجام برنامه های غربالگری نوزادان و تشخيص بموقع و درمان مناسب مبتلايان، پيش آگهی نوزادان مبتلا به کم کاری مادرزادی تيروئيد بطور چشمگيری بهبود يافته است. اما بدون درمان و يا درمان ديررس، عقب ماندگی ذهنی اجتناب ناپذير است.

كم كاري مادرزادي تيروئيد يكي از علل مهم قابل پيشگيري عقب افتادگي ذهني  درنوزادان است. در صورت وجود كم كاري تيروئيد در جنين، اختلالاتي در ارگانهاي مهم از جمله سيستم عصبي مركزي و اسكلتي ايجاد مي شود. اما اغلب نوزادان در بدو تولد كاملا” طبيعي بنظر مي رسند.
* چه موقع علائم بيماري در نوزاد ديده مي شود؟
در اکثر نوزادان مبتلا به اين بيماري، در روزهاي اول زندگي، علائم بارز بيماري وجود ندارد و با گذشت زمان علائم بيماری خود را نشان می دهند، که متاسفانه زمان از دست رفته و عوارض ايجاد شده اند.
* عوارض كم كاري مادرزادي تيروئيد كدامند؟
رشد و تکامل مغز تا حدود ۳ سالگی ادامه دارد. به همين دليل كم كاري مادرزادي تيروئيد باعث عوارض جبران ناپذيري بر رشد و تكامل مغز و اعصاب مرکزی مي شود.

رشد طولي و قد نوزاد نيز تحت تاثير اين بيماری قرار گرفته و کند خواهد شد. در نتيجه اين بيماري با عوارضي نظير: عقب ماندگي ذهني، كوتاهي قد و كاهش شنوائي همراه است. باتوجه به اينكه اين عوارض در صورت عدم تشخيص زودرس و عدم شروع درمان بموقع جبران ناپذير هستند.

لذا غربالگری نوزادان در سنين ۵-۳ روز بعد از تولد از اهميت بسيار زيادی بر خوردار است. درمان بموقع و صحيح از بروز عوارض اين بيماری جلو گيری می کند.

* براي جلوگيري از بروز عوارض كم كاري مادرزادي تيروئيد در نوزادان چه بايد كرد؟
كم كاري مادرزادي تيروئيد يكي از شايعترين علل قابل پيشگيري عقب ماندگي ذهني است و براي جلوگيري از بروز عوارض بيماری در نوزادان، بايد تشخيص در همان روزهاي اول زندگي داده شده و درمان در اسرع وقت، با قرص لوتيروکسين، آغاز گردد.
* آيا بروز اين بيماری در نوزاد با روش زندگی والدين ارتباط دارد؟
خير، هيج گونه ارتباطی بين روش زندگی والدين با بروز بيماری کم کاری مادر زادی تيروئيد در نوزادان مبتلا شناخته نشده است.
* چرا بايد همه نوزادان در روز ۵-۳ تولد برای بيماری کم کاری مادر زادی تيروئيد غربالگری شوند؟
بعلت اينکه بيماری کم کاری مادر زادی تبروئيد در اوايل تولد معمولآ بدون علامت است و از طرفی تشخيص ديررس و دير شروع کردن درمان (بعد از ۲۸ روز تولد) موجب بروز عوارضی چون عقب ماندگی ذهنی می شود. به همين دلايل، بايد تمام نوزادان در روزهای ۵-۳ تولد غربالگری شوند تا اگر به اين بيماری مبتلا هستند، با شروع درمان به موقع از عقب ماندگي ذهني پيشگيري شود.
* آيا عدم وجود سابقه بيماری کم کاری مادرزادی تيروئيد در خانواده، به اين معنی است که نوزاد نياز به غربالگری ندارد؟

عدم وجود سابقه بيماری کم کاری مادر زادی تيروئيد در خانواده، دليلی برای انجام ندادن غربالگری در نوزاد نيست و نبايد هيچ نوزادی را از غربالگری محروم کرد.
* آيا انجام غربالگری کم کاری مادرزادی تيروئيد با نمونه گيری از پاشنه پا، برای نوزاد خطری دارد؟
انجام غربالگری از پاشنه پا هيچگونه خطری برای نوزاد ندارد و کاملآ بی ضرر است.

* آيا درمان از بروز عقب ماندگي ذهني در نوزاد مبتلا جلوگيري مي كند؟
بله، خوشبختانه شروع درمان به موقع (قبل از ۲۸ روزه گي نوزاد),‏‏ از بروز عقب ماندگي ذهني در نوزاد مبتلا به بيماري كم كاري مادرزادي تيروئيد جلوگيري مي كند.
* آيا مصرف به موقع و درست دارو مي تواند از بروز عقب ماندگي ذهني در نوزاد مبتلا به كم كاري تيروئيد جلوگيري كند؟
بله، مصرف دارو بايد طبق دستور پزشك باشد و تمام توصيه هاي هنگام مصرف قرص رعايت شود.
توجه داشته باشد كه نبايد به توصيه اطرافيان مقدار قرص را تغيير داد.
پس با مصرف به موقع و درست قرص لووتيروكسين مي توان علاوه بر جلوگيري از عقب ماندگي ذهني از كوتاهي قد و عوارض ديگر اين بيماري جلوگيري كرد.

 

تغذیه با شیر مادر در نوزادان نارس و بيمار

 

وزن نرمال موقع تولد 5/2 تا 4 کیلو گرم بوده و به نوزادان کمتر از 2500 گرم موقع تولد، کم وزن یا LBW گفته می شود. يك نوزاد با وزن كم زمان تولد ممكن است زود به دنیا آمده باشد و به اصطلاح نارس باشد و يا اینکه تاخیر رشد داخل رحمی داشته و IUGR یا SGA ( كوچك براي سن حاملگي ) با شد و حتی ممکن است یک نوزاد کم وزن هم نارس باشد و هم تاخیر رشد داشته باشد. در بسياري از كشور ها 20-15 درصد از كل نوزادان در زمان تولد كم وزن هستند . در امریکا در سال 1997 ، 5/7% تولدها ، وزن کمتر از 5/2 کیلو داشته که 30% آنها به دلیل تاخیر رشد داخل رحمی و 70% آنها به دلیل نارسی بوده است . این در حالی است که در صورتی که آمار LBW به بالای 10% برسد درصد تاخیر رشد افزایش می یابد تا جایی که در کشورهای در حال توسعه ، تاخیر رشد علت 70% تولدهای کمتر از 5/2 است.

در هر صورت نوزادان LBW حتي بيش از كودكان بزرگتر به تغذيه با شير مادر نياز دارند ، بهترين شير براي نوزاد LBW شير مادر خودش است ، تركيب شير مادري كه نوزاد نارس به دنيا آورده ، مطابق با نيازهاي نوزاد نارس ساخته شده است ، بطوريكه حاوي پروتئين اضافي و عوامل ضد ميكروبي است .

تغذیه نوزاد نارس

معمولاً نوزادان نارس با سن حاملگي 32 هفته به بالا ( وزن >5/1 کیلو ) ، هنگام تغذيه با شير مادر (BMF ) قادر به هماهنگي رفلكس هاي مكيدن و بلع وتنفس مي باشد و امكان تغذيه دهاني آنها هست ( البته همين نوزادان اگر با شيشه تغذيه شوند مشكل در كنترل تنفس وحملات سيانوز پيدا مي كنند)

در يک نوزاد طبيعی معمولا 50 % شير سينه مادر در 2 دقيقه اول و90-80 % آن در 4 دقيقه اول شير دادن تخليه می شود اما نوزادان كمتر از32 هفته و يا كمتراز5/1 كيلو (VLBW) ، اغلب نيازمند تغذيه با سوند معده مي باشند. نوزادان خیلی کم وزن (VLBW)، در سال 1997 ، 4/1% کل تولدها را در امریکا تشکیل می داده اما عامل بیش از 50% مرگهای دوره نوزادی و 50% معلولیتهای این دوره بوده است لذا میزان VLBW( تولد < 5/1 کیلو ) ، معیار پیش بینی کننده دقیقی برای میزان مرگ و میر نوزادان است .

البته نوزادان بزرگتر نيز در حالتهاي خاص ممكن است نتوانند تغذيه دهاني انجام داده و محتاج تغذيه با سوند باشنددر نوزاداني كه باسوند تغذيه مي شوند نكات زير بايد مد نظرباشد :

1- گذاشتن سوند دهاني معدي (OG) در بچه هاي زير 2 كيلو بهتر از NGT ميباشد زيرا NG Tube در اين نوزادان باعث انسداد نسبي بيني و هايپوونتيلاسيون وكاهش تهويه دقيقه اي (minut ventil..)و افزايش مقاومت ريه مي گردد.

2- در نوزادان بالاي 2 kg ،NGT براحتي تحمل مي شود و تفاوتي با OGT ندارد.

3- فركانس ودفعات تغذيه در نوزادان ترم و سالم تغذيه مىتواند هر 3 - 4 h يكبار باشد اما در نوزادان پره ترم LBW هر h 3 ، ودر نوزادان پره ترم VLBW هر 2 h و در نوزادان پره ترم E LBW حتما هر 2 h بايد تغذيه صورت بگيرد .

4 - در نوزادان كمتر از 1Kg شروع تغذيه بايد با 1cc سرم قندي 5 %يا شير خشك مخصوص نوزادان نارس با 2/1 رقت ( و يا شير مادر ) باشد و درصورت تحمل ، مي توان هر 2hتغذيه با شير را تكرار نمود0

5 - نوزادان كمتر از 1/5Kg اغلب تغذيه دهاني را تحمل نمي كنند لذا تغذيه را با سوند معده OG.T. شروع كرده و روزانه حداكثر cc/K/d 20 آنرا افزايش مي دهيم تا به حد 150cc/k/d برسد.

6 - نوزاد نارس بزرگتر ازKg 1/5 اغلب تغذيه دهاني از سينه مادر را تحمل مي كنند اما ممكن است بعلت ضعيف بودن،ساكينگ كافي نداشته باشد لذا مي بايست علاوه بر تغذيه از سينه مادر،تغذيه مكمل Supplimentation با سوند معده نيز انجام شود.

7 - هر گاه نوزادي 120cc/k/d شير بخورد مي توان سرم او را قطع نمود.

مكمل هاي غذايي

در نوزادان رسيده و سالم ، شير مادر به تنهايي تا شش ماهگي كفايت می كند البته تجويز ويتامين D به مقدار 400 واحد روزانه ، از 2 هفتگي تا پايان يكسالگي توصيه مى شود. اما حتي در گرمترين مناطق ، نيازي به دادن آب به نوزاد نمى باشد و تغذيه با شير براي رفع تشنگي تا 6 ماهگي كافي است. و از 6 ماهگي به بعد ، بايد غذاي كمكي و قطره آهن به ميزان 2-1 ميلي گرم به ازاي هر كيلو ، تجويز و تا پايان 2 سالگي ادامه يابد .

قطره آهن در نوزادان نارس كمتر از 2 كيلو ، از پايان 2 ماهگي و در نوزادان كمتر از 1 كيلوگرم از پايان 1 ماهگي ، با دوز 4-3 ميلي گرم به ازاي هر كيلو ، توصيه مى شود .

همچنین باید توجه داشت که تركيب شير مادر ، در نوزادان خيلي نارس (VLBW ) تامين كننده همه نيازهاي شيرخوار نبوده و افزودن مايعات و یا پودرهاي تقويت كننده (fortifyer ) به شیر ، و يا تجويز مكملهايي نظير ويتامين A_D ، ويتامين E ، اسيد فوليك ، فسفر ، روغنهاي MCT و …. براي اين شيرخواران توصيه مى شود .

مقدار شير موردنياز كودكاني كه نمي‌توانند از پستان تغذيه شوند.

1- چه شيري به این نوزادان بدهيم:

انتخاب اول : شيردوشيده شده مادر درصورت امكان از مادر خود كودك يا ساير مادران

انتخاب دوم : شيرمصنوعي كه براساس دستور مربوطه تهيه شده باشد

انتخاب سوم : شيردام ، شير دام را با يك فنجان آب به اضافه 3 فنجان شيررقيق كنيد و يك قاشق مربا خوري شكر به هر فنجان اضافه كنيد.

2- مقدار شيري كه بايد بدهيم:

- نوزاداني كه وزن 5/2 كيلوگرم يا بيشتر دارند:

150 ميلي ليتر شير براي هر كيلوگرم وزن بدن در روز

اين شير را براي 8 وعده كه هر 3 ساعت داده مي‌شود، تقسيم كنيد.

- نوزاداني كه وزني كمتر از 5/2 كيلوگرم هنگام تولد دارند (LBW) :

با 60 ميلي ليتر براي هر كيلوگرم وزن بدن شروع كنيد. حجم كل را با افزودن روزي 20 ميلي ليتر براي هر كيلوگرم وزن بدن افزايش دهيد تا وقتي نوزاد كلا 200 ميلي ليتر براي هر كيلو وزن خود در روز شير دريافت كند.

اين مقدار شير را براي 12-8 وعده كه هر 3-2 ساعت داده مي شود، تقسيم كنيد. به شيردهي ادامه دهيد تا اين كه وزن نوزاد به 1800 گرم يا بيشتر برسد و تغذيه با شيرمادر بطور كامل انجام شود. دريافت شير 24 ساعته نوزاد را كنترل نمائيد. ميزان تغذيه هرشيرخواري متفاوت است.

- حجم شير براي كودكان سالم :

ميزان شيري كه كودك در هر وعده تغذيه مي گيرد، در روشهاي مختلف تغذيه كودك متفاوت است. به كودك اجازه دهيد خودش تعيين كند كه دريافت چه مقدار شير براي او كافي است. و هر مقدار تقاضا داشت به او شیر دهید.


راهنمای تفسير آزمايش ادرار

کليه، کارخانه تصفيه بدن است. هر ميلي‌متر از خون در روز چند بار از اين کارخانه عبور مي‌کند و فيلترهاي تصفيه کننده يا همان گلومرول‌هاي کليوي سموم، ذرات و املاح اضافه و مواد زايد حاصل از سوخت و ساز سلول‌ها را از خون جمع‌آوري مي‌کنند و خون تازه و تميز دوباره وارد چرخه گردش خون مي‌شود اما اين سموم چه مي‌شوند؟ قسمت اعظم اين مواد تصفيه شده مواد حاوي نيتروژني هستند که از متابوليسم مواد غذايي به وجود آمده‌اند. آب يا مايع اضافي خون، سديم و پتاسيم و مواد حاصل از تخريب اسيدهاي آمينه بعد از جمع‌آوري به داخل حالب ترشح مي‌شوند و حالب، مثل يک ناودان اين مايع را به منبعي منتقل مي‌کند تا بعد از رسيدن به مقدار مناسب تخليه شوند. اين منبع همان مثانه و مايع داخل آن هم همان ادرار است...

ستجو و تحقيق کارآگاهان و بازرسان را ديده‌ايد؟ وقتي بخواهند در مورد اتفاقاتي که داخل يک کارخانه و يا حتي يک خانه رخ مي‌دهد بررسي کنند، يکي از کارهاي آنها تحقيق و بررسي فضولات کارخانه و يا سطل آشغال خانه‌هاست. مواد دور ريختني، باقي‌مانده مواد غذايي، ضايعات توليد و چيزهايي مثل اينها مي‌تواند تا حدودي به کارشناسان بگويد که داخل کارخانه چه خبر است. آناليز ادرار در واقع مشابه همين کار است. تحليل و بررسي محتويات ادرار براي تعيين وضعيت بدن و علي‌الخصوص کليه‌ها و مجاري ادرار، از راه تفسير اين آزمايش انجام مي‌شود. هر کدام از شما ممکن است در طول زندگي‌تان مجبور شويد چند بار آزمايش ادرار بدهيد. خواندن مطلب زير به شما کمک مي‌کند تا حدودي از چگونگي تفسير اين آزمايش به ظاهر ساده سر در بياوريد.


شرح آزمايش

به طور کلي بيش از 100 تست آزمايشگاهي مختلف مي‌توان روي ادرار انجام داد که هر کدام از آنها به منظور خاص و براي تعيين علت‌هاي مختلف بيماري‌هاي گوناگون انجام مي‌شوند. بين اين تست‌ها مي‌توان آزمايش‌هاي بسيار اختصاصي را هم پيدا کرد که نيازمند دستگاه‌هاي پيشرفته و براي تعيين حالات بسيار خاصي از بعضي بيماري‌ها هستند اما آناليز ادرار يا آزمايش ادرار که ساده‌ترين نوع آزمايش است معمولا براي عفونت‌هاي دستگاه ادرار (کليه‌ها، حالب و مثانه)، تعيين وجود قند و ادرار در بيماران ديابتي، وجود سنگ کليه، فشار خون بالا و بعضي بيماري‌هاي کليوي و کبدي خاص انجام مي‌شود. در بسياري از بررسي‌هاي روتين هم آناليز ادرار براي تعيين سلامت عمومي بدن درخواست مي‌شود.


اجزاي مختلف تست ادرار

رنگ (color): رنگ ادرار يکي از اجزاي اصلي آناليز ادرار است و بسته به شرايط مختلف بدن تغيير مي‌کند. غلظت ادرار، ميزان مايع بدن، رنگدانه‌هاي موجود در ادرار که از تخريب گلبول‌هاي قرمز و رنگدانه‌اي به نام اوروکروم به وجود مي‌آيند و همچنين رژيم غذايي روي رنگ ادرار تاثير دارند. بعضي بيماري‌ها هم رنگ ادرار را تغيير مي‌دهند.

حالت طبيعي: طيف رنگ زرد کمرنگ تا پررنگ

حالت غيرطبيعي: ادرار قرمز رنگ مي‌تواند به خاطر وجود خون در آن باشد. رنگ نارنجي مي‌تواند به خاطر وجود ويتامين B اضافه در ادرار باشد. بعضي داروهاي خاص مثل ريفامپين هم مي‌توانند ادرار را نارنجي مي‌کنند. رنگ نارنجي تيره تا قهوه‌اي ممکن است علامت بيماري‌هاي کبدي مثل زردي و يا رابدوميوليز (تخريب سلول‌هاي عضلاني) باشد. مصرف لبو و چغندر به ادرار رنگ صورتي ملايم مي‌دهند. گاهي اوقات مصرف بعضي مواد خوراکي‌ حاوي رنگ‌هاي مصنوعي هم باعث تغيير رنگ ادرار مي‌شوند. ديابت هم مي‌تواند موجب تغيير رنگ ادرار شود. تعريق زياد و از دست دادن مايع هم باعث مي‌شود رنگ ادرار زرد تيره شود.

شفافيت (Clarity)

ادرار به طور طبيعي شفاف است و بايد بتوان از پشت شيشه‌ حاوي آن نوشته‌هاي يک متن را خواند اما مسايل مختلف باعث تغيير اين حالت مي‌شوند.

حالت طبيعي: شفاف

حالت غيرطبيعي: غيرشفاف

عفونت، چرک، باکتري‌هاي موجود در ادرار به خاطر عفونت‌ ادراري، کريستال‌ها، گلبول‌هاي قرمز خون، گلبول‌هاي سفيد، اسپرم، قارچ، موکوس و يا حتي عفونت‌هاي انگلي مي‌توانند باعث غيرشفاف شدن ادرار شوند البته بعضي مواقع در حالت‌هاي طبيعي و بدون بيماري‌ هم ممکن است ادرار غيرشفاف باشد. مصرف بعضي غذاهاي حاوي چربي زياد، فسفات يا اورات اين حالت را ايجاد مي‌کنند.


بو (odor)

تعيين بوي ادرار هم يکي از اجزاي تفسير اين آزمايش است. بوي طبيعي و معمول ادرار به خاطر وجود اسيد وولاتايل است و بوي شبيه به فندق دارد اما مواد غذايي مختلف و بعضي بيماري‌ها اين بو را تغيير مي‌دهند.

حالت غيرطبيعي: ادرار بيماران ديابتي معمولا بويي قوي و شيرين شبيه به بوي استن دارد. بوي شيرين و ميوه‌اي هم گاهي از ادرار اين بيماران به مشام مي‌رسد. بوي بسيار بد ادرار نشان‌دهنده عفونت مجاري ادراري و وجود چرک در ادرار است. افرادي که ادرارشان بوي مدفوع مي‌دهد ممکن است دچار فيستول روده به مثانه شده باشند. ادرار داراي بوي شربت افرا (بوي شبيه به چاي شيرين) در بيماران فنيل کتون اوري ديده مي‌شود. نارسايي کبدي هم باعث تغيير بوي ادرار مي‌شود.


وزن مخصوص ادرار (Specific Gravity)

وزن مخصوص ادرار که به شکل عدد بيان مي‌شود معمولا حاصل اندازه‌گيري اجزاي مختلف ادرار شامل مواد دفعي و املاح است. وزن مخصوص بالا نشان‌دهنده ادرار غليظي شده است. از اين عدد براي تعيين قدرت تغليظ و ترشح کليه‌ها استفاده مي‌شود.

حالت طبيعي: اعداد بين 005/1 و 03/1

حالت غيرطبيعي: بيماري‌هاي کليوي باعث کاهش وزن مخصوص ادرار مي‌شوند. همچنين مصرف بيش از اندازه مايع هم باعث کاهش اين عدد مي‌شود. غليظ شدن ادرار و کمبود مايع در بدن (هنگام روزه‌داري يا تعريق زياد) وزن مخصوص را افزايش مي‌دهد. عدد وزن مخصوص به تنهايي شاخص خوبي براي تعيين سلامت نيست و بايد حتما در کنار ديگر اجزاي آزمايش تفسير شود. تب، استفراغ و اسهال باعث بالا رفتن و کاهش دماي بدن، ادرار زياد و ديابت بي‌مزه باعث کاهش آن مي‌شود.


PH

مثل همه آزمايش‌هاي شيميايي، PH نشان‌دهنده اسيدي يا باز بودن ادرار است. بعضي اوقات ميزان اسيدي يا بازي بودن ادرار در روند درمان يک بيماري موثر است و پزشک ممکن است به شما آموزش دهد که ميزان PH ادرارتان را تغيير دهيد. ميزان دفع املاح در ادرار و وجود يون هيدروژن PH ادرار را تعيين مي‌کند. اسيدي يا باز بودن ادرار در شکل‌گيري بعضي سنگ هاي کليه هم موثر است.

حالت طبيعي: 6/4 تا 8

حالت غيرطبيعي: بعضي غذاها مثل مرکبات و يا لبنيات و همچنين بعضي داروها مثل آنتي‌اسيدهاي معده روي PH تاثير دارند. استفراغ، آلکالوز تنفسي، عفونت مجاري ادراري PH ادرار را بالا مي‌برد و در ديابت، اسهال، گرسنگي طولاني‌مدت و هنگام خواب PH پايين مي‌آيد و ادرار اسيدي مي‌شود.

پروتئين

(Prt يا Protein) پروتئين از آن چيزهايي است که به طور طبيعي نبايد در ادرار وجود داشته باشد و حضور آن در ادرار نشان‌دهنده يک حالت خاص و يا يک بيماري است.

حالت طبيعي: منفي يا Negative يا ميلي‌گرم80-50 در طول 24 ساعت يا کمتر از 250 ميلي‌گرم در 24 ساعت بعد از ورزش شديد

حالت غيرطبيعي: آسيب‌هاي کليوي، عفونت ادراري، فشارخون بالا، ديابت، بيماري لوپوس گلومر ولونفريت (يک بيماري کليوي) و سرطان باعث ورود پروتئين به ادرار مي‌شوند.

اگر چه بايد توجه داشت تب، ورزش شديد و بارداري هم در حالت‌هاي طبيعي حضور پروتئين در ادرار يا پروتئينوري را به دنبال دارند. به طور کلي وجود پروتئين در ادرار جزو آن مواردي است که نيازمند توجه ويژه پزشک است چون ممکن است مشکلات جدي‌تري را به دنبال داشته باشد. پروتئينوري اصلي‌ترين علامت بيماري کليوي است.


گلوکز (Glucose)

گلوکز، قندي است که در خون وجود دارد و غذاي اصلي سلول‌ها محسوب مي‌شود. به طور طبيعي مقادير بسيار اندکي از گلوکز در ادرار وجود دارد اما در شرايط عادي ادرار را عاري از گلوکز در نظر مي‌گيرند. در صورت جمع‌آوري 24 ساعته ادرار طبيعي ممکن است مقدار اين ماده کمتر از 5/0 گرم باشد.

حالت طبيعي: وجود ندارد

حالت غيرطبيعي: تغذيه وريدي (مثلا در مورد بيماران بستري در ICU) مي‌تواند باعث وجود گلوکز در ادرار شود. ديابت کنترل نشده هم باعث مي‌شود مقدار زيادي گلوکز در ادرار وارد شود. آسيب غدد فوق کليوي، آسيب کبدي، آسيب‌هاي مغزي، بعضي از مسموميت‌ها و بعضي از انواع مشکلات کليوي هم باعث گلوکزوري يا حضور گلوکز در ادرار مي‌شوند. اگر چه مثل پروتئينوري، اين حالت در زمان بارداري هم مي‌تواند به وجود بيايد که طبيعي محسوب مي‌شود.


کتون (Ketone)

وقتي چربي‌ها در بدن شکسته مي‌شوند و در جريان سوخت و ساز مصرف مي‌شوند کتون‌ها به وجود مي‌آيند. اين کتون‌ها در ادرار ترشح مي‌شوند. اما به طور طبيعي هيچ کتوني نبايد در ادرار ديده شود و حضور آنها نشان‌دهنده اين است که بدن به جاي مصرف گلوکز از چربي‌ها استفاده مي‌کند.

حالت طبيعي: وجود ندارد

حالت غيرطبيعي: ديابت کنترل نشده، رژيم بدون کربوهيدرات، گرسنگي شديد يا بيماري‌هايي مثل آنورکسيا و مصرف الکل باعث حضور کتون در ادرار مي‌شوند. مصرف بيش از حد آسپيرين، استفراغ طولاني‌مدت و بيماري‌هاي تب‌دار در کودکان هم حضور کتون در ادرار را به دنبال دارند.

کريستال (Crystals)

افراد سالم فقط مقدار بسيار کمي کريستال در ادرارشان وجود دارد. کريستال‌ها در واقع مقدمه تشکيل سنگ کليه‌اند و از روي هم قرار گرفتن آنها سنگ‌هاي کليوي تشکيل مي‌شوند. نوع کريستال‌هاي ادرار با توجه به بيماري و PH ادرار فرق مي‌کند.

حالت طبيعي: کم يا وجود ندارد

حالت غيرطبيعي: سنگ کليه، عفونت‌هاي ادراري و بعضي داروها باعث رسوب املاح و تشکيل کريستال‌ها مي‌شود.


گلبول‌ سفيد و قرمز

(WBC, RBC)

گلبول‌هاي خوني به طور طبيعي در ادرار وجود ندارند. حضور آنها نشان‌دهنده هماچوري يا خون در ادرار است که به خاطر بيماري‌هاي مختلف به وجود مي‌آيد. وجود گلبول‌ سفيد هم نشان‌دهنده عفونت ادراري است.

حالت طبيعي: وجود ندارد يا حداکثرش بين 0 تا 4 گلبو‌ل‌سفيد و کمتر از دو عدد گلبول قرمز

حالت‌هاي غيرطبيعي: التهاب، عفونت، سنگ کليه، تومور کليوي و مثانه، ضربه به کليه يا آسيب مجاري ادراري باعث وجود RBC در ادرار مي‌شوند. WBCها يا گلبو‌هاي سفيد هم موقع عفونت، بيماري لوپوس، عفونت ادراري و تومور مثانه در ادرار افزايش مي‌يابند.

به غير از موارد فوق، اجزاي ديگري هم در آزمايش ادرار بررسي مي‌شوند Castها که انواع مختلف دارند و در بيماري‌هاي مختلف به وجود مي‌آيند. باکتري‌ها که حضور آنها هم با منفي، کم يا زياد مشخص مي‌شود و نشان‌دهنده عفونت ادرار است و در صورت لزوم براي تشخيص‌ نوع اين باکتري‌ها بايد آزمايش ديگري انجام داد که کشت ادرار مي‌باشد.

چه کساني مي‌خورد؟

توضيحات فوق تا حدودي معني‌ کلمات موجود در جواب برگه آزمايش ادرار را مشخص مي‌کند اما فراموش نکنيد تفسير اين آزمايش فقط با دانستن جواب اين اجزا و معني انگليسي آنها کافي نيست. تفسير اين‌‌ آزمايش و تعيين علت بيماري‌هاي احتمالي حتما بايد با آزمايشات و معاينات مختلف ديگر توسط پزشک همراه باشد و آناليز ادرار فقط مقدمه‌اي براي تعيين بيماري‌ها است.

آزمايش‌هاي خانگي ادرار

بعضي از آزمايش‌هاي ادرار را مي‌توان در خانه انجام داد. اساس اکثر اين آزمايشات براساس خاصيت کروماتوگرافي يا صعود و تغيير رنگ مواد خاص موجود در يک مايع روي نوار آزمايش است. به همين دليل رقيق بودن ادرار ممکن است باعث نتايج منفي کاذب شود. براي ديابتي‌ها هم نوارهاي آزمايشي براي تعيين وجود گلوکز يا کتون در ادرار وجود دارد.

با توجه به پيشرفت اين کيت‌ها و افزايش دقت آنها مي‌توان تا حدود زيادي به خصوص در موارد مثبت به اين آزمايش‌ها اعتماد کرد اما به هر حال آزمايش آناليز ادرار براي تعيين پاسخ دقيق از همه اين کيت‌ها دقيق‌تر است.

چه نکاتي را بايد قبل از آزمايش ادرار در نظر بگيريم؟
آزمايش ادرار بهتراست صبح‌ها انجام شود. از مصرف بعضي غذاهاي خاص مثل لبو و چغندر، آسپارتات و هويج و شاه‌توت خودداري کنيد. ايستادن زياد قبل از انجام آزمايش و يا فعاليت شديد مي‌تواند نتايج آزمايش را تغيير دهد. خانم‌ها اگر در زمان قاعدگي قرار دارند، بهتر است آزمايش انجام ندهند يا به پزشک اطلاع دهند. نيم تا يک ساعت قبل از انجام آزمايش مقداري آب بنوشيد. مصرف بعضي داروهاي خاص مثل اريترومايسين و کوتريموکسازول يا ويتامين C هم رنگ ادرار را تغيير مي‌دهد. داروهاي مصرفي خود را در صورت امکان و با مشورت پزشک قطع کنيد يا به پزشک معالج اطلاع دهيد. نمونه ادرار بايد از وسط جريان ادرار تهيه شود. قبل از مصرف دستان خود را بشوييد تا نمونه‌گيري تميز انجام شود. به هيچ وجه داخل ظرف نمونه‌گيري را لمس نکنيد. آلت تناسلي را تميز کنيد (خانم‌ها بايد اين کار را از جلو به عقب انجام دهند تا باکتري‌هاي مدفوع محل دفع ادرار را آلوده نکند) شروع به ادرار کردن کنيد و بعد از چند لحظه نمونه را از وسط جريان جمع کنيد. بعد از جمع‌آوري لبه ظرف را لمس نکنيد و در آن را بگذاريد و به مسوول آزمايشگاه بدهيد. توجه داشته باشيد که نمونه‌گيري بايد بدون قطع شدن جريان ادرار انجام شود

ليستي از مواد مخدر بهمراه توضيح اجمالي از آنها

معرفي انواع مواد مخدر

ترياک

ترياك ، اين ماده قدرتمند دارويي و عجيب همانقدر كه مي تواند باعث ايجاد بيماري ، اعتياد ، فلاكت و بدبختي باشد به همان اندازه و حتي به مراتب بيشتر از آن قدرت شفا بخش و زندگي بخش دارد.

هروئين

هرويين اصل يا لابراتواري كه هنوز هم به صورت قاچاق توليد مي‌شود پودري سفيدرنگ است اما هرويين‌هايي كه به هرويين خياباني شهرت دارند كرم رنگ و بعضاً قهوه‌اي روشن هستند. اين ماده به صورت مصرف كشيدني با زرورق ، استنشاقي و تزريق وريدي مصرف مي‌شود.

مورفين

مورفين از ترياک استخراج ميشود و يا مستقيما از ساقه خشخاش بدست مي آيد و به صورت پودري کريستالي به رنگ قهوه اي روشن و يا سفيد مي باشد.

کدئين

كدئين به عنوان يك مخدر آگونيست كه اغلب بصورت كريستالهاي سفيد رنگ مشاهده مي‌شود و به عنوان يك آرام كننده و ضد درد جزو مواد ناركوتيك و از مشتقات ترياك به شمار مي‌رود.

حشيش

يكي از مواد مخدري كه از زمان‌هاي بسيار قديم تا به امروز به منظور خروج از حالت تعادل طبيعي مورد استفاده بشر بوده و هست، حشيش مي‌باشد. اين ماده، از درختچه‌اي به نام شاهدانه و يا كانابيس به‌دست مي‌ايد. اين گروه از مواد به نامهاي مختلفي مانند "ماري جوانا"، "علف"، "گراس"، "بنگ" و غيره وجود دارند. ماري جوانا شايع ترين ماده مورد سوء مصرف در جوامع غربي است.

الکل

الكل خالص، مايعي شفاف است و معمولا داراي 96 تا 97 درجه الكل خالص است. به اين معني كه در 100 حجم آن، 97 حجم الكل و 3 حجم آب و ديگر ناخالصي ها وجود دارد. الكل اتانول از دير زماني شناخته شده و در طبيعت تقريبا در همه جا يافت مي شود.

متادون

متادون اولين‌بار در زمان جنگ جهاني دوم در كشور آلمان ساخته شد. زماني كه عرضة ترياك در اروپا به دليل آغاز جنگ جهاني دوم متوقف شد مصرف كنندگان ترياك دراروپا و خصوصاً در آلمان كه تعدادشان كم نبود با مشكل جدي مواجه شدند.

قرص ها و داروهاي روانگردان

اعتياد به قرص و داروهاي روان گردان و شيميايي از زماني شروع شد كه از اين داروها به عنوان داروي ترك يا درمان اعتياد به مواد مخدر سنتي نظير ترياك و همچنين هرويين استفاده شد.

داروهاي خواب آور

برخي از دارو هائي كه براي درمان بيماري هاي اعصاب و روان تجويز مي گردند در ادامه مصرف نا بجا بسيار خطرناك و اعتياد آور هستند كه در دو گروه عمده تقسيم مي شوند كه اغلب براي درمان بي خوابي ،افسردگي تجويز شده اند.

داروهاي مسكن مخدر

امروزه دارو هاي مخدر مصنوعي و گوناگوني ساخته مي شود كه هيچ گونه پايه طبيعي نداشته و صرفاً در آزمايشگاه بر پايه و همانند سازي ساختمان مولكول هاي تركيبات ترياك ساخته مي شود مانند پتدين و متادون كه به اشكال مختلف قرص ، آمپول تزريقي و شربت خوراكي وجود دارند .

ترامادول

داروئي ضد درد با اثر مركزي با نام ترامادول ، تدامول ، بايومادول ، ... چند سالي است وارد فارماكوپه داروئي ايران شده است كه از دسته داروهاي مسكن مخدر يا اپوئيد هاي مصنوعي مي باشد .

ديفنوكسيلات

عمده مصرف كنندگان ديفنوكسيلات را افرادي تشكيل مي دهندكه قصد ترك يا درمان مواد مخدر را داشته و به توصيه ديگران و يا خود سرانه براي از بين بردن علائم ناشي از قطع مواد به مصرف اين قرص روي آورده اند.

کراک

كراك يك ماده مخدر است كه خواستگاه نوع اصل آن آمريكاي جنوبي و لاتين است و از تغييراتي كه بر روي برگ گياه كوك كه كوكايين از آن استحصال مي شود بدست مي‌آيد.

از آنجايي كه هرويين به عنوان ماده اوليه و پايه در ساخت كراك مورد استفاده قرار مي گيرد و خود يك ماده اسيدي قدرتمند مي باشد و در تهيه كراك اسيدهايي همچون آمونياك و اسيدهاي دست ساز ديگر و قرص هاي روان گردان ، معجون مخرب و ويرانگري را به وجود آورده است كه ديگر نمي توان نام ماده مخدر به آن اطلاق كرد و بهتر است در يك كلمه آن را ماده مخرب ناميد.

کراکي که در ايران رايج است از مشتقات هروئين است و در صورتي که بصورت علمي توليد شود از تصفيه هروئين به دست مي آيد .

کوکائين

کوکائين يکي از بزرگترين مشکلات جوامع امروزي است. افراد معتاد به مصرف کوکائين حاضر به انجام هر کاري براي دستيابي به مواد هستند. اين معضل به تمام سطوح جامعه ار طبقه متمول گرفته تا فقرا و حتي طبقه متوسط نفوذ کرده است.

تمجيزك ، نورجيزك

يكي از داروهاي ترك اعتياد كه امروزه در سطحي وسيع مورد استفاده مصرف‌كنندگان موادمخدر به منظور ترك اعتياد قرار گرفته و مي‌گيرد ، تمجيزک است.

از هر 10 كيلو ترياك بطور متوسط يك كيلو مرفين استخراج مي گردد . ماده موثر در آمپول هاي نورجيزك 23 برابر قوي تر از مرفين است ، بطوريكه شخص پس از چند بار مصرف مكرر به آن وابسته شده و مجبور است هر چند ساعت مصرف خود را تكرار كند و در صورت قطع هيچ ماده ديگري جايگزين علائم خماري آن نمي باشد.

مواد مخدر توهم زا

توهم زاها مجموعه نا هماهنگ و گسترده اي از مواد مخدر را تشكيل مي دهند و بصورت كلي به دو دسته طبيعي و غيرطبيعي تقسيم مي شوند.

شيشه

انواع موادمخدر كه امروزه از مواد نسبتاً پر مصرف مي باشد ، آيس ، شيشه يا كريستال است.

کريستال دى متامفتامين هيدروکلريد يا به زبان عاميانه کريستال يک ماده قدرتمند، اعتيادآور، مخدر محرک و به شکل ترکيبى و مصنوعى است.

متا آمفتامين

اين دارو جز و دسته داروهاي محرك است نامهاي تجارتي آن شامل:ICE،obetrol ،Dexedrine،Desoxyn و Biphetamine است.

ال اس دي LSD

ال. اس. دي (d-lysergic acid diethylamide) با نام هاي اسيد، حبه قرص، سفر، نقطه هاي ريز، شيشه پنجره، آسمان آبي، كاغذ خشك كن .

اكستازي

MDMA (3,4-methylenedioxymethamphetamine) جزو داروهاي شيميايي است كه داراي خواص و اثر محرك زايي و توهم زايي است. در حقيقت MDMA جزو توهم زاهاي محرك است.

اکستازي باعث افزايش انرژي و توهم در فرد مي شود.مصرف کنندگان مي گويند که بعد از مصرف دوست دارند به ديگران نزديک شده و با آنها تماس داشته باشند.

ريتالين

قرص هاي ريتالين در وهله اول براي درمان اختلال﴿ ADHD (Attention-deficit hyperactivity disorder كودكان بكار مي‌رود و يا عبارتي پرحركتي در بچه‌ها.

فن سيكليدين

Pcp خالص پودر كريستالي سفيد رنگي است كه به راحتي در آب قابل حل مي باشد اما امروزه تركيب آن با مواد ديگر باعث تغيير رنگ از آجري تا قهوه اي و تغيير شكل از پودر به آدامس شده است .

مسكالين

مسكالين از روده جذب خون مي شود . نيمه عمر آن حدود 2 ساعت و مدت اثر آن 8 تا 9 ساعت است .

كتامين

كتامين اخيراً به عنوان داروي كلوپ ها مشهور شده است چرا كه در شب نشيني هاي كلوپ مصرف زيادي دارد .

پان پراگ

پان پراگ، ماده مخدري است که به تازگي در قالب آدامس وارد ايران شده است.

آزمايش تريپل مارکر براي تشخيص سلامت جنين پيش از تولد(تريپل مارکر)

Triple Screening Test:

آزمايش خون بر روي يك زن باردار جهت اندازه گيري سطوح AFP, ßhcG,UE3 با در نظر گرفتن سن مادر و هفته بارداري مي باشد كه در نهايت با استفاده از نرم افزار مخصوص مي توان ميزان Relative Risk را محاسبه نمود.

AFP :

آلفافيتو پروتئين يك گليكوپروتئين است كه توسط كيسه زرده و كبد جنين توليد مي شود.

beta HCG :

گونادوتروپين كوريون انساني گليكوپروتئيني است كه توسط كوريون و جفت سنتز شده و شامل دو جزء آلفا و بتا مي باشد ، فعاليت ويژه اين پروتئين توسط جزء بتا مشخص مي شود.

UE3 :

استريول غير كونژوگه كه توسط جفت از سوبستراهاي Cholestrol و Pregnenolone سنتز مي شود.

هدف آزمايش تريپل مارکر يا سه گانه:

فراهم نمودن يك تست غربالي با حساسيت بالا براي تشخيص سندروم داون و مواردي چون نقص لوله عصبي (NTD) ، سندرون ترنر و تريزومي كروموزوم 18

روش آزمايش:

با استفاده از 5 سي سي خون مادر در هفته هاي 14 تا 20 بارداري به وسيله آزمايشات ايمونواسي

مزاياي استفاده از Triple Screening Test :

1. امكان تشخيص سندروم داون تا 80%

2. عدم نياز به استفاده از روشهاي تهاجمي مانند آمنيوسنتز و CVS

3. بدليل ساده و بي خطر بودن اين روش ، امكان انجام آزمايش براي مادران ، در تمام سنين وجود دارد (75% نوزادان مبتلا به سندروم داون از مادران زير 35 سال متولد مي شوند).

4. پايين بودن هزينه آزمايش

AFP

UE3

ßhcG

سندروم داون

NTD

كاربردي ندارد

كاربردي ندارد

تريزومي 18

سندرون ترنر

با استفاده از روش غربالگري شاخصهاي سه گانه سرم مادري ، تمام زنان باردار مي توانند براي برآورد خطر داشتن جنين مبتلا به سندروم داون مورد بررسي قرار گيرندو تنها زناني كه در محدوده خطر بالا قرار دارند از روشهاي تهاجمي مانند آمنيوسنتز و CVS براي تشخيص قطعي ناهنجاري كروموزومي استفاده نمايند.

آزمايشات مفيد در دوران پيش از ازدواج - پيش از بارداري و حين بارداري

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA

آزمايشات مفيد براي پيش از ازدواج ( براي زوجين )

1) تستVDRL براي اطمينان از عدم ابتلا به سيفيليس

2) تست هپاتيت B

3) تستCBC

4) تست گروه خون

5) تست عدم اعتياد

6) تستHIV براي اطمينان از عدم ابتلا به ايدز

7) مشاوره ژنتيک براي همه زوجين مفيدست ولي براي ازدواجهاي فاميلي واجبست

آزمايشات مفيد براي پيش از بارداري

1) تست VDRL براي اطمينان از عدم ابتلا به سيفيليس

2) تست هپاتيت B

3) تست CBC

4) تست گروه خون

5) تست عدم اعتياد

6) تست HIV براي اطمينان از عدم ابتلا به ايدز

7) تست سرخجه

آزمايشات مفيد براي حين بارداري

1) تست VDRL براي اطمينان از عدم ابتلا به سيفيليس

2) تست هپاتيت B

3) تست CBC

4) تست گروه خون

5) تست عدم اعتياد

6) تست HIV براي اطمينان از عدم ابتلا به ايدز

7) آزمايشات غربالگري تعيين سلامت جنين : اين تستها جديد بوده و امکان بررسيهاي قابل اعتمادي در مورد برخي بيماريهاي ژنتيکي را پيش از تولد جنين بوجود آورده است.

8) غربالگري ديابت حاملگي

9) غربالگري وجود برخي عوامل عفوني در خون مادر که براي جنين مضرست مانند توکسوپلاسما – سرخجه– سيتومگالو ويروس – تبخال

10) غربالگري آنتي بادي برعليه Rh

11) غربالگري عفونت هاي واژن

12) آزمايش کامل ادرار

انجام تست کواد مارکر(The Quadruple test )

 

انجام تست کواد مارکر(The Quadruple test )

به منظورغربالگري قبل از تولد سندرم داون و نقص لوله هاي عصبي باز

اطلاعات کامل جهت اعضاي تيم پزشکي

سندرم داون (تريزومي 21 )

سندرم داون که ناشي از يک کپي اضافي از کروموزم 21 در سلولهاي جنيني مي باشد، يکي از مهمترين علل ناتواني ذهني شديد در بچه هابوده،ودر صورت عدم انجام غربالگري پيش از تولد، در حدود1به500 نوزاد مبتلا به سندرم داون ممکن است بدنيا بيايند.

افراد مبتلا به سندرم داون درجات متفاوتي از ناتواني ذهني را داشته که غالباً اين ناتواني شديد مي باشد. بعضي از اين افراد زندگي نيمه مستقلي را داشته ، در حاليکه بقيه آنها زندگي کاملاً وابسته اي خواهند داشت . در حدود 40% بارداري هاي همراه با سندرم داون بين هفته هاي 11 تا آخر بارداري منجر به سقط مي گردند. اما 9 مورد از 10 نوزاد مبتلا،دوران جنيني راسپري نموده و تا سال اول نيز زنده خواهند ماند. در حدود 40 % نوزادان مبتلا به سندرم داون نقائص شديد قلبي نيز خواهند داشت. طول عمر متوسط مورد انتظار يک شخص مبتلا به سندرم داون در حدود شصت سال مي باشد.

نقايص لوله عصبي باز [1]( NTD )

نقايص لوله عصبي باز يکي از متداولترين ترين ناهنجاريهاي جدي مادرزادي مي باشد ، که در صورت عدم انجام غربالگري پيش از تولد در حدود يک مورد ازهر 650 نوزاد متولد شده مبتلابه آن بدنيا خواهند آمد. آنسفالي[2] يکي از انواع نقص لوله عصبي بازبوده که در زمان تولد يا طي چند ساعت بعد از آن منجر به مرگ نوزاد خواهد شد، نوزادان مبتلا به اسپينا بيفيدا[3] که نوع ديگري از نقص لوله عصبي باز ميباشد،اغلب معلوليت شديدي داشته و نياز به چندين مرحله جراحي و بستري شدن دارندوناتواني تيپيک آنهاشامل ضعف و فلج پاها ، بي اختياري ادرارو مدفوع ، هيدروسفالي ( آب آوردگي مغز) واغلب ناتواني يادگيري مي باشد.

سندرم ادوارد (تريزومي 18)

سندرم ادوارد نادر بوده و معمولاً ناهنجاري کشنده اي است که از حضور يک کروموزم اضافي در کروموزم شماره 18 سلولهاي در حال توسعه جنين ناشي شود. در صورت عدم انجام غربالگري در حدود يکي از هفت هزار نوزاد متولد شده مبتلا به سندرم ادوارد بدنيا خواهد آمد.

زمان انجام تست کوادراپل

بمنظور غربالگري سندرم داون ،نمونه گيري بايستي بين هفته هاي 22-14 بارداري و بمنظور غربالگري نقص لوله هاي عصبي بين هفته هاي 22-15انجام شده که بهترين زمان انجام آن بمنظور غربالگري نقص لوله عصبي باز ، مابين هفته هاي 18-16 بويژه هفته16بارداري است.ضمنايک سونوگرافي سه يا چهار بعدي نيز براي تخمين سن بارداري براساس اندازه گيريCRL (فاصله تاج تااستخوان دنبالچه ) بايستي قبل از انجام تست بمنظور کارآيي بهتر انجام گيرد .

تفسير تست کوادراپل

با انجام اين آزمايش خانمها در دو گروه قرار مي گيرند:

1. گروه غربالي مثبت با ريسک بالاي ابتلا

2. گروه غربالي منفي با ريسک پايين ابتلا

گروه غربال مثبت

الف – غربال مثبت از نظرسندرم داون :

خانمي غربال شده مثبت تلقي ميشود که ريسک ابتلا او به سندرم داون براساس سن مادر ، سطوح سرمي[4]PAPP-A، Free bHCG،[5] AFP ،[6] uE3و inhibin-A و نيز اندازه گيري[7] NT 1 به 250 يا بيشتر باشد، که در حدود 1 به 20 مورد از خانمهاي غربال شده در اين گروه قرار خواهند گرفت.

ب- غربال مثبت از نظر نقص لوله عصبي باز :

اگر سطح سرمي AFPبرابر يا بيشتر از 5/2 برابر سطح ميانه طبيعي[8] (MoM 5/2) باشد ، نتيجه غربال مثبت بوده ، و در حدود يک نفر از صد خانم در اين گروه قرار خواهند گرفت .

گروه غربال منفي

يک نتيجه غربال منفي از نظر سندرم داون بدين معناست که ريسک ابتلا کمتر از Cut offاختصاصي ريسک ابتلا باشد و يک نتيجه غربالي منفي احتمال ابتلا به سندرم داون را شامل نمي گردد. ويک نتيجه غربال منفي از نظر نقائص عصبي لوله باز بدين معناست ک سطح سرمي AFPکمتر از 5/2 برابر سطح ميانه طبيعي (MoM 5/2) باشد و يک نتيجه غربالي منفي احتمال ابتلا به نقائص عصبي لوله باز را شامل نمي گردد. تست کوادراپل همچنين قادر به تعيين بارداريهاي با ريسک بالاي ابتلا به سندرم ادوارد مي باشد. که در اين مورد ريسک ابتلا بالاتر از آنچه گزارش گرديده مي باشد.

کارايي آزمايش

کارآيي يک آزمايش غربالگري معمولاً بر مبناي درصد تعيين يا [9]DRکه حساسيت کلينيکي نيز ناميده مي شودو درصد نتايج مثبت کاذب يا[10] (FPR )وارزش پيش بيني يک نتيجه مثبت يا[11] (OAPR)که نسبت مثبت حقيقي به مثبت کاذب مي باشد،تعريف ميگردد. درصد تعييين (DR) متناسب است با بارداري هاي مبتلا با نتايج غربالي مثبت و درصد نتايج مثبت کاذب (FPR ) متناسب با بارداريهاي غير مبتلااما بانتايج غربالي مثبت مي باشد.

در سندرم داون با 87% DR=،درصد مثبت کاذب5/3% و OAPR=1:15 بدين معني است که در بين خانمهاي با نتايج مثبت غربالي ، يک مورد از 15 بارداري مبتلا خواهد شد.

محاسبه ريسک ابتلا به سندرم داون

براي اين منظور سن مادر و مقادير مارکرها در محاسبه منظور مي گردد

سن مادر

همانطوريکه در جدول ذيل نشان داده شده است ، هر چه سن مادر بالاتر باشد، ريسک ابتلا به سندرم داون بيشتر خواهد شد. ريسک اختصاصي سن مادر ، ريسک پيش زمينه بوده که براي محاسبه نتيجه غربالي خانمي که مارکرهاي غربالگري او اندازه گيري شده بکار ميرود.

نکته مهمي که بايستي دررابطه باسن مادروانجام آزمونهاي غربالگري درنظرداشت ، اينست که باوجوديکه سن مادردرهنگام بارداري ارتباط مستقيمي بااحتمال ابتلاي جنين با سندرم داون دارد؛اما بيش از80% نوزادان مبتلا ازمادران زير35 سال بدنيا ميايند ، که بعلت فراواني بارداريهادراين سنين ميباشد.اين نکته ازآن جهت داراي اهميت است که براي تشخيص قبل ازتولد سندرم داون ، صرفا نميتوان برخانمهاي بالاي 35 سال تمرکزنمود.بلکه بايستي روشهاي غربالگري رابراي کليه خانمهاي باردارانجام داد.

Maternal Risk of

Age at Down's

EDD* Syndrome+

Maternal Risk of

Age at Down's

EDD* Syndrome+

Maternal Risk of

Age at Down's

EDD* Syndrome+

40 1:85

41 1:70

42 1:55

43 1:45

44 1:40

45 1:35

46 1:30

47 1:30

48 1:30

49 1:25

30 1:940

31 1:820

32 1:700

33 1:570

34 1:460

35 1:350

36 1:270

37 1:200

38 1:150

39 1:110

20 1:1450

21 1:1450

22 1:1450

23 1:1400

24 1:1400

25 1:1350

26 1:1350

27 1:1200

28 1:1150

29 1:1050







تاثير سن مادري بر کارايي غربالگري

احتمال اينکه نتيجه غربالگري و ريسک ابتلا به سندرم داون يک خانم مسن مثبت باشد، نسبت به يک خانم جوانتر بيشتر است. به همين علت آزمون احتمال تعيين بارداري مبتلا به سندرم داون را در خانم مسن نسبت به خانم جوان را خواهد داشت .که اين مساله در جدول ذيل نشان داده شده است. لذا هر چه سن مادر دقيقتر باشد، تخمين ريسک ابتلاي بارداري همراه با مارکرهاي سرمي دقيقتر خواهد بود.

Proportion of Down's

Syndrome pregnancies

Detected(%)

Probability of a

Screen-positive

result

Maternal

Age group

(years)

76

77

81

89

95

97

1 in 70

1 in 60

1 in 35

1 in 12

1 in 5

1 in 3

Under 25

25-29

30-34

35-39

40-44

45 and over

87

1 in 25

All

ريسک ابتلا به سندرم داون مرتبط با سطح مارکرها مي باشد.

در سه ماهه دوم بارداري سطح AFP و uE3 مادري در بارداريهاي مبتلا به سندرم داون بطور متوسط پايين بوده بطوريکه در حدود سه چهارم آنها غير مبتلا مي باشند. در حاليکه سطح inhibin- A و free bHCGبطور متوسط بالا بوده که در حدود دو برابر آنها غير مبتلا مي باشند. غلظت اين مارکرها با افزايش سن بارداري تغيير يافته ، بطوريکه در سه ماهه دوم سطح سرميAFPو uE3 افزايش ، سطح Free bHCG کاهش وسطح inhibin- A قبل ا زهفته 17 کاهش وبعد از آن افزايش مييابد. همچنين نتايج اندازه گيري سطح سرمي اين مارکرها ، ممکنست بين آزمايشگاههاي مختلف ، متفاوت باشد . لذا بمنظور کاهش اثراين تغييرات در محاسبه بايستي غلظت سرمي هر مارکر بصورت مضربي از ميانه [12] MOMبراي بارداريهاي طبيعي باسن يکسان بيان گردد؛که ازرابطه ذيل محاسبه ميگردد :

ميانه سن بارداري /ميزان بدست آمده بيمار=MoM

همانطوريکه در شکل نشان داده شده اگر يک MoMمارکر فرضي در هفته دهم 25 Iu/ml ، در هفته دوازدهم 50 Iu/ml و در هفته چهاردهم 100 Iu/ml باشد و سطح مارکر خانمي در هفته دهم 50 Iu/ml باشد ، ميانه او دوبرابر و يا MoMاو دو خواهد بود. همچنين اگر سطح مارکر او در هفته چهاردهم 50 Iu/ml باشد، ميانه او نصف شده و يا MoMبرابر 0.5 خواهد بود.


مارکرها

دو نکته مهم را بايستي در مورد MoM در نظر داشت . يکي اينکه MoM بدست آمده از نتايج آزمايش بيمار ، MoMخام بوده و لذا بايد با در نظر گرفتن عوامل مداخله گر نظير وزن مادري ، نژاد ، بارداري ازطريقIVF ، ديابت قندي وابسته به انسولين يا IDDM،مصرف سيگارو بارداري دوقلويي اصلاح شوند . بنابراين بايستي از MoM تصحيح شده در محاسبات آماري استفاده نمود . نکته بسيار مهم ديگر اينکه ، محاسبه MoM يک بيمار بايستي با استفاده از ميانه هاي جامعه مورد مطالعه انجام پذيرفته و لذا اگر از ميانه هاي جوامع ديگر استفاده شوند ، ريسک صحيحي براي سندرم داون حاصل نخواهد شد . بدين منظور نرم افزارهاي ويژه اي طراحي شده اند ، که ريسک بيمار را با در نظر گرفتن دو نکته مهم اشاره شده در فوق ، بصورت عددي و منحني هاي خاص ارائه مينمايند .

منحني هاي ذيل همپوشاني توزيع فراواني نسبي مارکرهاي AFP، uE3 ،inhibin-A و free bHCG را در حاملگي هاي مبتلا به سندرم داون و نيز غير مبتلا نشان مي دهد.

نقاط تقاطع منحني مقاديري هستند که درآن نقاط ريسک ابتلا به سندرم داون مشابه با پيش زمينه ريسک در جمعيت مي باشد.

از اين منحني ها مي توان مشاهده نمود که مقادير AFP و uE3 بترتيب پايينتر از 0.86 MoMو 0.83 MoM و مقادير inhibin-A و free bHCG بترتيب بالاتراز1.54 MoM و 1.67 MoM است، که نشان دهنده تمايل افزايش ريسک ابتلا به سندرم داون بالاتر از ريسک پيش زمينه مي باشد، در حاليکه مقادير در خلاف جهت تمايل به کاهش ريسک دارند.

سن بارداري

خطادرتخمين سن بارداري، باعث کسب مقاديرغلط MoMچهارمارکرسرمي مي شودوچون مقادير MoMدرمحاسبه ريسک ابتلابه سندرم داون بکارميرود ، لذاهرچه تخمين سن بارداري دقيقتر باشد، تخمين ريسک ابتلابه بارداري همراه با مارکرهاي سرمي نيزدقيقتر خواهد بود.

عوامل مداخله گر در آزمايش

شامل وزن مادري ، گروه نژادي يا بومي ، بارداري در شرايط آزمايشگاهي يا IVF[13] ، ديابت قندي وابسته به انسولين يا[14] IDDMو مصرف سيگارميباشد،بطوريکه :

· سطوح چهارمارکرسرمي در خانمهاي سنگين وزن کاهش و در خانمهاي لاغر افزايش مي يابد.

· سطوح AFPحدود 20% و Free bHCG در حدود 10% در زنان آفريقايي –کارائيبي بالاتر از زنان سفيد پوست مي باشد.

· در زنانيکه از طريق IVFباردار شده اند ، سطح free bHCG در حدود 10% بالاتر و سطح UE3 در حدود 10% پائينتراز زنانيکه از روش IVF استفاده نکرده اند، ميباشد.

· سطوح AFPو UE3 در زنانيکه مبتلا به ديابت وابسته به انسولين هستند ، به ترتيب در حدود 8% و 6% پائينتر ميباشد .

· در زنان سيگاري سطح Free bHCG تمايل به کاهش درحدود 20% و سطح Inhibin-A تمايل به افزايش درحدود60% دارد.

لذابايستي تنظيمات اختصاصي مقادير MoMبراي اين فاکتورها انجام شود .

دوقلوها

سطوح مارکرهاي سرمي در بارداريهاي دوقلويي افزايش مي يابد و لذا بايستي تنظيماتي بدين منظور انجام گيرد.

مشکلي که در غربالگري بارداريهاي دوقلويي وجود دارد ، اينست که ممکن است يکي از آنها مبتلا بوده و ديگري سالم باشد و به علت وجود دو جنين ، نمونه برداري از پرزهاي جنيني و آمنيوسنتز قدري مشکلتر مي گردد.در اين حالت مي تواند سقط جنين انتخابي انجام پذيرد، که البته مي تواند خطرات قابل توجهي به جنين سالم داشته باشدولذا مي تواند دليلي بر اين باشد که مادراز انجام تست غربالگري اجتناب نمايد.

نمونه برداري از پرزهاي جنيني يا CVS

اين روش يک روش جايگزين آمنيوسنتز بوده وشامل نمونه گيري از بافت جفت مي باشد که از طريق وارد نمودن سوزن به ديواره شکمي ويا بوسيله ابزار مخصوص از طريق گردن رحم انجام ميگيرد. و مشابه آمنيوسنتز از تکنيک QF-PCR در جهت تشخيص سريعتر سندرم داون ، تريزومي 18 و 13 و نيز گاهي اوقات ناهنجاريهاي کروموزم جنسي استفاده مي شود که در بعضي موارد مي توان آزمايش را برروي تمام کروموزمها اجرا نموده و نتايج آن در طي دو هفته آماده خواهند شد. شانس کمي در حدود 1 مورد از 100 مورد وجود دارد که تشخيص قطعي از CVSحاصل نشود که در اينصورت بايستي مبادرت به انجام آمنيوسنتز شود

سونوگرافي دقيق سه يا چهار بعدي

هنگامي که نتيجه مثبت جهت آزمايش نقص لوله هاي عصبي باز گزارش ميشود،سونوگرافي جز به جز درخواست ميشود که توسط آن تقريباً تمام موارد آنسفالي و اسپينابيفيداقابل تشخيص خواهند بود.

بارداريهاي پيشين مبتلا به سندرم داون

اگر در بارداري قبلي سندرم داون گزارش شده باشد، نتيجه بدون توجه به سطوح مارکرهاي غربالگري به عنوان غربال مثبت طبقه بندي شده و لذا بايستي آزمايشات بيشتري انجام گيرد.ريسک ابتلا زمانيکه بارداري قبلي همراه با سندرم داون بوده،محاسبه مي شود که سن مادر نيز در رد ريسک ابتلا و نيز تغيير ريسک موثر است.

محاسبه غربالگري در بارداري پيشين

اگر خانمي در بارداري پيشين به عنوان غربال مثبت در نظر گرفته شده باشد، سطوح مارکرهاي غربالگري در آن بارداري به منظور تنظيم سطوح مارکرهاي غربالگري در بارداري اخيرنيز بکار خواهند رفت. که البته اين مساله به علت اينکه مارکرهاي سرمي را بين دوبارداري مشخص مي نمايد، مفيد خواهد بود .به عنوان مثال اگر سطح Free b-HCGدر اولين بارداري بالا باشد ، در بارداري بعدي نيز بالا خواهد بود. همچنين خانمي با نتيجه مثبت کاذب در اولين بارداري احتمالاً در بارداري بعدي نيز نتايج مثبت کاذب خواهد داشت. لذا تنظيم سطوح مارکرهاي سرمي دربارداري قبلي مشکل نتايج مثبت کاذب را در بارداري هاي مختلف حل خواهد نمود.

آزمايشات تشخيصي

اين تستها شامل آمنيوسنتزو نمونه برداري از پرزهاي جنيني يا[15] CVS مي باشد.

آمنيوسنتز

آمنيوسنتز بايستي در حدود هفته هاي 16-15 بارداري انجام پذيرد. با استفاده از اولتراسوند نمونه گيري از مايع جنيني به وسيله سوزني که درون ديواره شکمي وارد مي شود، انجام گرفته و سلولهاي نمونه براي تشخيص سندرم داون بکار مي روند. احتمال عدم موفقيت در اخذ نتيجه نيز مشابه CVS بوده و در حدود 1% مي باشد. سندرم داون ، تريزومي 13 و 18 و نيز کروموزمهاي جنسي را مي توان با استفاده از تکنيک تلفيقي واکنش زنجيره اي پليمراز – فلوئورسانس کمي (QF[16]-PCR ) تشخيص داده که در اينصورت تشخيص سريعتر و در طي 48 ساعت ميسر خواهد شد . در حاليکه در روشهاي ديگر ابتدا بايستي سلولها قبل از آزمايش رشد يافته و لذا نتايج نهايي 10 روزپس از انجام CVS و 3-2 هفته پس از آمينوسنتز آماده خواهند شد.


تفاوت BUN و Urea

آيا تستهاي BUN و Urea با هم تفاوتي دارند؟!

آزمايشUrea وBUN درواقع يک آزمايش بوده و مترادف يکديگرند.تنها تفاوت آنها اينستکه در آزمايش اوره ،مستقيما اوره خون اندازه گيري ميشود ولي در آزمايش BUN ، جرم اتمي نيتروژن هاي موجود در ملکول اوره سنجيده ميگردد.

فرمول ملکولي اوره بصورت CO(NH2)2 با وزن ملکولي 60 گرم بر مول ميباشد. از انجايي که هر ملکول اوره داراي دو اتم نيتروژن بوده و جرم اتمي هر نيتروژن هم برابر 14 است ، بنابراين جرم مجموع نيتروژنهاي هر ملکول اوره 28= 2 ضربدر 14 ميباشد.ازتقسيم وزن ملکولي اوره به جرم اتمي نيتروژنهاي هر ملکول اوره ، عدد 14/2 = 28 /60 بدست ميايد که با توجه به اين فرمول ، ميزان اوره و يا BUN قابل تبديل بهم هستند.

ضريب تبديل اوره به BUN برابر 476/0 و ضريب تبديل BUN به اوره برابر 14/2 ميباشد. در گذشته کيتهاي آزمايشگاهي که براي اوره ساخته شده بود از خون کامل استفاده ميکردند وبهمين جهت تداخلات زيادي در اين کيتها وجود داشت در حاليکه کيتهاي BUN از سرم يا پلاسما براي سنجش استفاده ميکردند و نتايج تستها بر اساس BUN دقيقتر بود و بهمين جهت ، پزشکان نتايج BUN را ترجيح ميدادند و فقط کافي بود مقدار BUN را در ضريب 14/2 ضرب ميکردند ولي امروزه درکيتهاي اوره اين مشکل حل شده و مستقيما تست اوره بر روي سرم و يا پلاسما انجام ميگردد وديگر تداخلاتي وجود ندارد.با اين وجود چون نسبت BUN به کراتينين براي تفسير عملکرد کليه ها مورد توجه پزشکان است هنوز گزارش BUN شکل روتين تري نسبت به اوره دارد.البته خيلي از آزمايشگاهها با انجام يکي از دو تست BUN و يا اوره با اعمال ضرايب فوق الذکر هر دو آناليت را همزمان گزارش ميدهند.

انواع کم خونی


عارضه كم خوني زماني بروز مي‌كند كه خون فاقد هموگلوبين كافي است. هموگلوبين به گلبول‌هاي قرمز خون در حمل اكسيژن از ريه‌ها به تمام اندام‌هاي بدن كمك مي‌كند.
كم خوني انواع مختلفي دارد كه هر كدام به دلايل مختلف بروز مي‌كنند و به اختصار در ذيل معرفي شده‌اند:
1 - كم خوني ناشي از فقر آهن (IDA): اين نوع كم خوني از شايعترين انواع اين بيماري است. فقر آهن زماني بروز مي‌كند كه بدن فاقد آهن كافي است.
بدن براي ساختن هموگلوبين به آهن نياز دارد. اين حالت معمولا در اثر از دست دادن خون به دليل مشكلاتي همچون عادت ماهانه طولاني و سنگين، زخم‌هاي داخلي، پوليپ‌هاي روده يا سرطان روده بروز مي‌كند.
همچنين، رژيم غذايي فاقد آهن كافي مي‌تواند منجر به بروز اين حالت شود. در دوره بارداري نيز عدم وجود آهن كافي براي مادر و جنين موجب كم خوني از نوع فقر آهن مي‌شود.
بدن مي‌تواند با مصرف مود غذايي مانند گوشت گاو، صدف‌هاي خوراكي، اسفناج، عدس، سيب زميني كباب شده با پوست و تخمه گل آفتابگردان، آهن مورد نياز خود را به دست آورد.
2- كم خوني مگالوبلاستيك يا فقر ويتامين: اين نوع كم خوني معمولا در اثر كمبود فوليك اسيد يا ويتامين B-12 بروز مي‌كند. اين ويتامين‌ها به بدن در سالم نگهداشتن خون يا سيستم عصبي كمك مي‌كنند. در اين نوع كم خوني، بدن گلبول‌هاي قرمز خوني توليد مي‌كند كه نمي‌توانند اكسيژن را به خوبي تحويل دهند.
قرص‌هاي مكمل حاوي فوليك اسيد مي‌توانند اين نوع كم خوني را درمان كنند. فوليك اسيد را همچنين مي‌توان از مصرف دانه‌ها و بنشن‌ها، مركبات و آب ميوه‌ها، سبوس گندم و ساير غلات، سبزيجات برگ پهن و سبز تيره، گوشت طيور، صدف و كبد به دست آورد.
گاهي اوقات ممكن است يك متخصص نتواند تشخيص دهد كه علت اين بيماري كمبود ويتامين B-12 است. اين حالت معمولا در افراد مبتلا به كم خوني وخيم بروز مي‌كند كه در حقيقت نوعي بيماري خود ايمني است. عدم دريافت ويتامين B-12 كافي مي‌تواند موجب كرخي و بي‌حسي دست‌ها و پاها، مشكلات در راه رفتن، از دست دادن حافظه و مشكلات بينايي شود. نوع درمان بستگي به عامل مولد بيماري دارد، اما به هر حال مصرف ويتامين B-12 ضروري است.
3- بيماري‌هاي نهفته: بيماري‌هاي خاصي وجود دارند كه مي‌توانند به توانايي بدن در توليد گلبول‌هاي قرمز خوني آسيب برسانند. براي مثال، افراد مبتلا به بيماري‌هاي كليوي به ويژه بيماراني كه دياليز مي‌شوند در معرض ابتلا به كم خوني قرار دارند. كليه‌هاي اين بيماران قادر به ترشح هورمونهاي كافي براي توليد گلبول‌هاي خوني نبوده و در هنگام دياليز نيز آهن از دست مي‌دهند.
4- بيماري‌هاي خوني ارثي: اگر در خانواده سابقه بيماري خوني وجود داشته باشد، احتمال ابتلا به آن در افراد ديگر نيز افزايش مي‌يابد. يكي از امراض خوني ارثي كم خوني گلبول‌هاي داسي شكل است. به جاي توليد گلبول‌هاي قرمز خوني طبيعي كه به راحتي درون رگ‌هاي خوني حركت مي‌كنند، گلبول‌هاي داسي شكل حركت سختي داشته و داراي لبه‌هاي خميده هستند. اين گلبول‌ها نمي‌توانند در رگ‌هاي خوني ظريف به آساني حركت كنند و در نتيجه مسير رسيدن خون به اعضاي بدن را مسدود مي‌كنند. بدن گلبول‌هاي قرمز داسي شكل را نابود مي‌كند، اما نمي‌تواند با سرعت كافي انواع طبيعي و سالم جديدي را توليد كند. اين امر موجب بروز كم خوني مي‌شود نوع ديگري از كم خوني ارثي تالاسمي است. تالاسمي زماني بروز مي‌كند كه بدن ژن‌هاي ويژه‌اي را از دست مي‌دهد و يا ژن‌هاي غير طبيعي مختلف از والدين به كودك ارث مي‌رسد كه به نحوه توليد هموگلوبين تاثير منفي مي‌گذارند.
5- كم خوني آپلاستيك: نوع نادري از كم خوني است و زماني بروز مي‌كند كه بدن به اندازه كافي گلبول قرمز توليد نمي‌كند. از آنجا كه اين امر بر گلبول‌هاي سفيد نيز تاثير مي‌گذارد، از اين خطر بالاي بروز عفونت‌ها و خونريزي‌هاي غير قابل توقف مي‌شود. اين حالت دلايل مختلفي دارد كه عبارتند از: الف - روش‌هاي درماني سرطان‌ها (پرتودرماني و شيمي درماني)
ب- قرار گرفتن در معرض مواد شيميايي سمي (مانند مواد مورد استفاده در برخي حشره‌كش‌ها، رنگ و پاك كننده‌ها و شوينده‌هاي خانگي)
پ ـ برخي داروها (مانند داروهاي مخصوص درمان روماتيسم مفصلي)
ت- بيماري‌هاي خود ايمني (مانند لوپوس)
ث - عفونت‌هاي ويروسي كه بر تراكم استخواني تاثير مي‌گذارد.
نوع درمان بستگي به ميزان حاد بودن كم خوني دارد. اين بيماري را مي‌توان با تعويض خون، مصرف دارو و يا پيوند مغز استخوان درمان كرد. كم خوني براي پيشرفت در بدن به گذر زمان احتياج دارد. در آغاز ممكن است هيچ علايمي بروز نكند و يا علايم بيماري بسيار خفيف باشد، اما با پيشرفت بيماري مي‌توان شاهد علايمي چون خستگي، ضعف، عدم توانايي در كار و تحصيل، كاهش دماي بدن، پريدگي رنگ پوست، ضربان قلب سريع، كوتاهي تنفس‌ها، درد سينه، سرگيجه، تحريك پذيري، كرخي و سردي دست‌ها و پاها و سردرد بود. تشخيص اين بيماري با انجام يك آزمايش خون امكانپذير است. در صورت مثبت بودن جواب آزمايش و ابتلا به كم خوني انجام آزمايشات ديگري نيز براي تشخيص نوع آن ضروري است. انتخاب نوع درمان كم خوني بستگي به علت بروز آن دارد. براي مثال، نحوه درمان كم خوني گلبول‌هاي داسي شكل با نحوه درمان كم خوني ناشي از رژيم غذايي فاقد آهن يا فوليك اسيد متفاوت است. از اين رو براي كشف بهترين روش معالجه بايد به متخصص مربوطه مراجعه كرد.
به روش‌هاي گوناگون مي‌توان مانع از بروز برخي انواع كم خوني شد كه مجموعه‌اي از آنها در زير آمده است؛
1- مصرف غذاهاي حاوي آهن زياد از جمله گوشت قرمز، ماهي، مرغ، تخم‌مرغ، ميوه‌هاي خشك شده، عدس و لوبيا، سبزيجات سبز برگ پهن مانند اسفناج، كلم و يا غله‌هاي حاوي آهن غني شده.
2- مصرف مواد خوراكي كه جذب آهن را در بدن افزايش مي‌دهد مانند آب پرتغال، توت فرنگي، كلم و يا ساير ميوه‌ها و سبزيجات حاوي ويتامين C.
3- خودداري از نوشيدن قهوه و چاي همراه با وعده‌هاي غذايي چرا كه اين نوشيدني‌ها جذب آهن در بدن را دشوار مي‌كند.
4- كلسيم جذب آهن را مشكل مي‌كند لذا براي به كار گرفتن بهترين روش براي مصرف كلسيم به ميزان مناسب و كافي با پزشك متخصص بايد مشورت كرد.
5- اطمينان از مصرف كافي فوليك اسيد و ويتامين B-12 در رژيم غذايي
6- مشاوره با پزشك براي خوردن قرص‌هاي مكمل آهن چرا كه مصرف اين قرص بدون مشورت با فرد متخصص صحيح نيست. اين قرص‌ها در دو نوع فروس و فريك ارايه مي‌شوند. جذب فروس در بدن بهتر صورت مي‌گيرد اما اثرات جانبي مانند تهوع، استفراغ و اسهال در پي دارد با اين حال اين اثرات جانبي را مي‌توان با كمك برخي اقدامات كاهش داد، از آن جمله اينكه ابتدا با نيمي از دوز تجويز شده شروع كرد و به تدريج آن را به دوز كامل رساند. قرص را در دوزهاي تقسيم شده مصرف كرد. قرص را همراه با غذا مصرف كرد و اگر نوعي از قرص آهن مشكلاتي ايجاد مي‌كند با متخصص مربوطه براي مصرف نوع ديگر مشورت كرد.
7- زناني كه باردار نبوده اما در سن بارداري قرار دارند بايد هر 5 تا 10 سال يكبار آزمايش كم خوني بدهند. اين امر حتي در شرايط سلامت بايد صورت گيرد. انجام اين آزمايش‌ها بايد از زمان نوجواني آغاز شود.
8- همچنين زناني كه باردار نيستند و در سن بارداري قرار دارند در صورت داشتن علايمي چون عادت ماهانه شديد و طولاني، مصرف آهن كم و يا تشخيص قبلي ابتلا به كم خوني بايد هر سال آزمايش خون بدهند. اكثر افراد از طريق يك رژيم غذايي سالم و منظم مي‌توانند از غذاهاي سرشار از آهن استفاده كنند اما برخي افراد نمي‌تواند آهن كافي بدست آورند كه مهمترين اين افراد دختران نوجوان و زنان در سن بارداري هستند كه يا در هر عادت ماهانه خون زيادي را از دست مي‌دهند يا بيش از يك بچه دارند و يا از IUD استفاده مي‌كند.
كودكان نوپا و زنان باردار نيز در اين گروه هستند. اين افراد بايد به طور دوره‌اي آزمايش كم خوني بدهند و در صورت فقر آهن حتما بايد با مشورت پزشك از مكمل‌هاي آهن استفاده كند كه نحوه درمان مشكل آنها بر عهده پزشك است.

تفسیر نتایج آزمایش خون

قند و چربی های خون

برای اغلب ما این اتفاق افتاده است که نسبت به تفسیر نتایج آزمایش خون خود یا نزدیکان مان حساس شده باشیم، البته اغلب نتایج آزمایشات خون همراه با مقادیر مرجع و رفرانس هستند که کار را بسیار راحت نموده است.
با وجود این، در بعضی موارد، علامت هایی اختصاری و یا در برخی موارد اطلاعات مختصر ما در مورد نقش بعضی مواد شیمیایی در بدن، ممکن است ما را گیج کنند که البته همین اتفاق، ما را به دانستن سریع تر نتیجه آزمایش حساس تر می کند.
در اغلب موارد، به دنبال بروز مشکل یا بیماری مکلف به انجام تست خون می شویم، اما در موارد بسیاری هم تغییراتی در اجزاء خونی ما رخ می دهد که بدون انجام آزمایش هیچ موقع متوجه آن نمی شویم و این تغییرات در درازمدت بر روی سلامتی ما اثر سوء خود را نشان می دهند.

امروزه، نتایج آزمایشات خون در قسمت های هماتولوژی، بیوشیمی، ایمونولوژی و ارزیابی هورمون ها به تفکیک ارائه می شوند. می توان گفت بیشترین تأثیر تغذیه در قسمت بیوشیمی خون قابل مشاهده است، چون مواردی نظیر قند خون، چربی خون، اوره و... در این بخش اندازه گیری می شوند.

در این مقاله سعی شده است اطلاعات مختصری راجع به اجزاء تفکیک شده در قسمت بیوشیمی خون آورده شود. این توضیحات فقط به عنوان یک راهنمای اولیه ارائه می شوند تا شما با مکانیسم عمل مواد شیمیایی حمل شده در خون بیشتر آشنا شوید. هر گونه تفسیر دقیق نیاز به تداخل و دقت پزشک مورد نظر دارد و خارج از حوصله این بحث است.

گلوکز یا قند خون (Fasting Blood Sugar = FBS):

 


این ماده منبع اصلی تأمین انرژی در تمام موجودات زنده است. برای اندازه گیری قند خون فرد حتما باید ناشتا باشد، به همین دلیل واژه Fasting به کار می رود، یعنی بعد از مدت کوتاهی گرسنگی قند خون اندازه گیری شده است. این مدت حدود 10 تا 12 ساعت می باشد.
اگر سطح قند خون فردی بعد از 12 ساعت ناشتا بیشتر از 105 میلی گرم در دسی لیتر باشد، نشان دهنده استعداد ابتلاء وی به دیابت در طی ده سال آینده است.
میزان نرمال قند خون بین حداقل 65 تا 70 و حداکثر 100 تا 110 در محدوده بالا می باشد، البته افزایش خفیف قند خون ممکن است در اثر دریافت اخیر فرد باشد، اما اگر در آزمایشات مکرر میزان آن تغییری نکرد، فرد نیاز به توصیه های رژیمی برای پیش گیری از ابتلا به دیابت در آینده دارد.

کلسترول (chol):
ماده چرب زرد رنگی است که در خون جریان دارد و افزایش سطح آن با افزایش ریسک بیماری های قلبی رابطه مستقیم دارد.
وجود کلسترول برای بدن حیاتی است، زیرا اعمال مهی در بدن انجام می دهد، مثلا برای عملکرد فیبرهای عصبی، تشکیل نمک های صفراوی، حفظ ساختمان غشاء سلول ها و به عنوان پیش ساز هورمون های جنسی در بدن کاربرد دارد.
میزان بالای آن در آزمایش نشان دهنده افزایش مصرف قند و کربوهیدرات و چربی در رژیم است و سطوح پایین آن نشان دهنده چربی کم در رژیم، سوء تغذیه و ... می باشد.
تقریبا 40 درصد کلسترول از منابع غذایی تأمین می گردد(بقیه توسط خود بدن ساخته می شود)، بنابراین با رژیم کم کلسترول می توان آن را به راحتی تنظیم نمود.
بیشتر منشا کلسترول رژیم، چربی های اشباع موجود در محصولات گوشتی حیوانی و فرآورده های لبنی پُرچرب هستند.
کلسترول خود شامل دو نوع HDL و LDL است.

LDL:


LDL به نام " کلسترول بد " هم خوانده می شود و در واقع برای بدن ضروری است، چون کلسترول ساخته شده در کبد را برای نیازهای ساختمانی سلول حمل می نماید. اما مقادیر اضافی آن در دیواره رگ های و بافت ها رسوب می کند.
توصیه پزشکان کاهش سطح LDL به کمتر از 130 میلی گرم در دسی لیتر است که البته در افرادی که دچار بیماری های قلبی هستند، بهتر است حتی به کمتر از 100 میلی گرم در دسی لیتر هم برسد.
HDL:
HDL به " کلسترول خوب " معروف است، زیرا وظیفه آن برداشت کلسترول اضافی از دیواره رگ ها و انتقال آن به کبد برای دفع کلسترول می باشد.
میزان کم HDL در آزمایش، نشان دهنده دریافت رژیم غنی از کربوهیدرات تصفیه شده است. میزان HDL حدود 20 درصد کل کلسترول است. در بعضی آزمایشات نسبت کلسترول به HDL نیز آورده می شود که بهتر است کمتر از 5 باشد. مناسب ترین میزان آن در مردان بزرگسال بیشتر از 40 و در زنان بزرگسال بیشتر از 50 است. هر چقدر این مقادیر بیشتر باشند از نظر سلامتی مناسب تر است.
در واقع نسبت LDL به HDL ارزش تشخیصی زیادی دارد و بهتر است این نسبت کمتر از 3 باشد. در افرادی که این نسبت در آن ها بین 3 تا 6 قرار دارد، جزو گروه ریسک متوسط هستند و اگر این نسبت بیشتر از 6 باشد، در گروه پُر خطر برای ابتلا به بیماری های قلبی قرار می گیرند.

چربی خون( TG = تری گلیسیرید):
تری گلیسیریدها در واقع دسته ای از چربی های بدن هستند که به عنوان سوخت و تامین انرژی برای متابولیسم بدن به کار می روند.
افزایش سطح آن ها در خون معمولاً نشانه دریافت زیاد کربوهیدرات است و کاهش آن در هیپوتیروئیدی، سوء تغذیه و سوء جذب مشاهده می شود و در مقایسه با کلسترول، ارتباط ضعیف تری با بیماری های قلبی دارد.
سطح آن به دریافت اخیر غذایی بسیار حساس است(خوردن غذای سبک قبل از آزمایش و حتی الامکان مصرف آن عصر روز قبل به طوری که 12 ساعت ناشنا رعایت شود، یکی از همین دلایل است).
میزان مناسب تری گلیسیرید، معمولاً زیر 150 تا 200 بوده و در شرایط سنی مختلف متفاوت است. اگر میزان اندازه گیری شده، ضمن رعایت رژیم غذایی مناسب، بالاتر از 200 بود، توصیه جدی به انجام تمرینات ورزشی منظم روزانه می شود.
اختصارات آزمایش خون
سلام بر دوستان و با نام خدا
فکر کنم کسی نیست که تا به حال به آزمایش خون نرفته باشد چون همانطور که در پستهای قبلی به اهمیت و ضروریت این تست پرداختیم ، تست خون یکی از مهمترین آزمایشات در آزمایشگاه های طبی است و ارزش تشخیصی بسیار بالایی دارد .
اما برای اینکه به اختصارات و اطلاعات لازم از برگه آزمایش دست یابیم نیازمند یکسری تخصص و اطلاعات داریم تا از وضعیت بدنی خون آگاه شویم . ما در این پست به شما کمک می کنیم تا اختصارات آزمایشی را به طور خلاصه فراگیرید و خودتان بدون کمک کسی جواب تست های خونی خود را تفسیر کنید . امیدوارم که مفید واقع شود .
• برای آگاهی از رنج نرمال هر یک از اندیکس ها به اینجا بروید .
• اندیکسهای زیر ، در همه آزمایشات خون (هماتولوژی) وجود دارند و اگر نیاز به توضیح و یا معرفی اندیکس دیگری است کامنت کنین تا اضافه شود .
• برای مشاهده سلول های نرمال در زیر میکروسکوپ به اینجا بروید .


در گذشته اندیکسهای خونی توسط تکنسین انجام میشد ولی رفته رفته به علت نیاز به آزمایش خون ، افزایش جمعیت ، اساسی شدن آزمایش خون برای بسیاری از بیماری ها ، افزایش هزینه و وقت زمانی که توسط تکنسین تست انجام میشد و ........ روش دستی ، جای خود را به دستگاه های پیشرفته و مجهز داد . امروزه در بسیاری از آزمایشگاه ها و بیمارستان های کشور این دستگاه ها نصب و مورد استفاده قرار می گیرد .با همه گستردگی این دستگاه ها باز هم انسان از این پروسه خارج نشده است و کالیبراسیون دستگا ه ها توسط تکنسین انجام می شود .

هماتوکریت - Hematocrit
شاید مهمترین و معروفترین اندیکس خونی باشد که در بین عموم هم رایج است . هماتوکریت درصد گلبولهای قرمز به حجم کلی خون است . واحد هماتوکریت لیتر در لیتر است ولی معمولا به صورت درصد بیان می شود . مقادیر مرجع معمولی برای مردان 41 الی 51 و برای زنان 36 الی 45 است . معمولا کمتر از این مقدار را آنمی و بیشتر از آن را پلی سایتمی می نامند . مقادیر هماتوکریت به سن و جنس و شرایط جغرافیایی بستگی شدیدی دارد به طوری که در ارتفاع زیاد هماتوکریت زیاد (به علت اکسیژن کم) است و یا در افراد سیگاری مقدار هماتوکریت زیاد است . در اطفال زیر ده سال 35 درصد و در نوزادان ممکن است تا 60 درصد هم باشد . پس هماتوکریت نشان دهنده مقادیر کل گلبولهای قرمز خون شما نسبت به کل خون است (کل خون انسان 6 لیتر است ) .

اندیکس های گلبول های قرمز
گلبولهای قرمز دارای ساختار مشخص مقعر و بیضی شکل خاصی دارند هر گونه تغییر در اندازه ، رنگ و شکل ظاهری این سلولها نشان دهنده نوعی نا هنجاری در بدن است . اما برای شناسایی این نا هنجاری ها باید اندیکس های خونی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد . اندیکسهای خونی شامل یکسری اطلاعات از شکل ، اندازه ، رنگ و .. گلبولهای قرمز هستند که توسط دستگاه و فرمولهای ویژه اندازه گیری می شوند . هر گونه تغییر از مقادیر نرمال نشان دهنده تغییر در ساختمان و یا منشا گلبولهای قرمز است . این اندیکس ها توسط هماتوکریت ، غلظت هموگلوبین و تعداد گلبولهای قرمز به دست می آید .

Mean Cell Volume (MCV) | میانگین حجم سلولی
MCV حجم متوسط گلبولهای قرمز است و از هماتوکریت و شمارش گلبولهای قرمز به دست می آید . واحد آن فمتولیتر است . در تالاسمی مقدار این اندیکس کاهش میابد .


MCH = Mean Cell Hemoglobin | محتوای متوسط وزن هموگلوبین
MCH محتوای متوسط وزن هموگلوبین گویچه قرمز است و با استفاده از غلظت هموگلوبین تقسیم بر شمارش گلبولهای قرمز به دست می آید . 45 درصد خون ما از سلولها خونی تشکیل شده است و 55 درصد از پلاسما . از این 45 درصد ، 33 درصد سلولها خونی شامل گلبولهای قرمز است و 33 درصد هر گلبول قرمز از هموگلوبین تشکیل شده است .

Mean Cell Hemoglobin Concentration (MCHC) | میانگین غلظت هموگلوبین سلولی
MCHC غلظت متوسط هموگلوبین در حجم معینی از گلبولهای قرمز است . و با تقسیم هموگلوبین بر هماتوکریت به دست می آید مقدار نرمال ان 33 گرم در دسی لیتر است .

Red Cell Distribution Width (RDW) | پهنای یا عرض گسترش گلبولهای قرمز
این یکی از اندیکس های تازه به دوران رسیده است و چند مدتی است که در تستها درج می شود . تا به حال خودم هم تو این مشکل داشتم . همانوطر که گفتیم گلبولهای قرمز اندازه های تقریبا یکسانی دارند . هر گونه تغییر در اندازه انها را انیزوسیتوز می گویند و این اندیکس نشان دهنده مقدار انیزوسیتوزی گلبولهای قرمز است . مثلا در کمبود اهن نزدیک 18 است . امیدوارم که مفهمو را رسانده باشم .با توجه به اطلاعاتی که دوست عزیر آقای فریبرز در اختیار ما قرار دادند مقادیر RDV از روابط زیر به دست می آید :
RDW=SD/MCV * 100

SD= اندازه بزرگترين RBC - اندازه كوچكترين RBC (بر حسب FL)

اندیکس های مربوط به شمارش سلولهای خونی
مواردی که در بخش قبلی مطرح شد مربوط به گلبولهای قرمز خون بود . ولی در یک جواب آزمایش شمارش سایر سلولها هم انجام و گزارش می شود که کمک فراوانی در شناسایی و تشخیص بیماری می کند . برای نمونه در انمی تعداد گلبولهای قرمز کاهش می یابد و یا در عفونت مقادیر نوتروفیل ها افزایش می یابد . در عفونت و یا لوسمی مقادیر لوکوسیتها (گلبولهای سفید ) افزایش میابد . و یا در ترومبوسایتوپنی مقادیر پلاکت کاهش میابد .
• گلبولهای قرمز
این سلول ها کوچک (8 میکرومتر ) جز کوچکترین سلولهای بدن هستند و 25% کل سلولهای بدن را شامل می شوند . افزایش و کاهش انها نشان دهنده پلی سایتمی و یا انمی است

• گلبولهای سفید
گلبولهای سفید نقش دفاعی در بدن را بر عهده دارند . در برگه آزمایش تعداد نوتروفیلها ، بازوفیلها و ائوزینو فیلها و مونوسیت ها ذکر می شود . 60 – 70 درصد گلبولهای سفید از نوتروفیل ها تشکیل شده است . افزایش انها می تواند نشان دهنده لوسمی یا سرطان خون باشد .

• پلاکت ها
مقادیر پلاکتی هم جزئی دیگر از برگه آزمایش است . پلاکتها وظیفه انعقاد خون را بر عهده دارند .

ESR
مقدار رسوب گلبولهای قرمز است و یک آزمایش عمومی برای بسیاری از ناهنجاری ها است . عوامل مختلفی بر ESR تاثیر دارند . مثلا فیبرینوژن پلاسما و گلوبولین ها و کلسترول درجه رسوب را زیاد و آلبومین پلاسما و لیسیتین درجه رسوب را کاهش می دهد . تغییرات مرفولوژی هم بر ان اثر میگذارد .

حکایتی زیبا از سعدی رحمت الله علیه

 انسانهایی که دغدغه ی کمک به دیگران را دارند در مقابل کسانی که فقط به فکر خودشان هستند و معمولا از جامعه گریزان بوده وگوشه نشینی اختیار میکنند و چه بسا انسانهای بی ازاری بوده و حتی بعضی صاحب کمالات بوده و در برخی سلوک طی طریق مینمایند. سعدی پس از مقایسه ی ایشان قضاوت را بعهده ی خواننده گذاشته است . پارسایی که از دنیا به کهنه گلیمی بسنده کرده و در خلوتی یا کوه و بیابانی همه عمر به عبادت و پرهیز مشغول است یا دانشمندی که در جامعه به تعلیم و تعلم پرداخته و در دستگیری از همنوعان خویش می کوشد!

فقیهی پدر را گفت هیچ ازین سخنان رنگین دلاویز متکلمان در من اثر نمی‌کند به حکم آن که نمی‌بینم مر ایشان را فعلی موافق گفتار


ترک دنیا به مردم آموزند

خویشتن سیم و غلّه اندوزند

عالمی را که گفت باشد و بس

هر چه گوید نگیرد اندر کس

عالم آن کس بود که بد نکند

نه بگوید به خلق و خود نکند

اَتَأمُرونَ الناسَ بِالبِرِّ وَ تَنْسَونَ اَنفُسَکُم

عالم که کامرانی و تن پروری کند

او خویشتن گمست که را رهبری کند

پدر گفت ای پسر به مجرد خیال باطل نشاید روی از تربیت ناصحان بگردانیدن و علما را به ضلالت منسوب کردن و در طلب عالم معصوم از فواید علم محروم ماندن همچو نابینایی که شبی در وحل افتاده بود و می‌گفت آخر یکی از مسلمانان چراغی فرا راه من دارید زنی فارجه بشنید و گفت تو که چراغ نبینی به چراغ چه بینی. همچنین مجلس وعظ چو کلبه بزّازست آنجا تا نقدی ندهی بضاعتی نستانی و اینجا تا ارادتی نیاری سعادتی نبری

گفت عالم به گوش جان بشنو

ور نماند بگفتنش کردار

باطلست آن چه مدّعی گوید

خفته را خفته کی کند بیدار

مرد باید که گیرد اندر گوش

ور نوشته است پند بر دیوار

صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه

بشکست عهد صحبت اهل طریق را

گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود

تا اختیار کردی از آن این فریق را

گفت آن گلیم خویش بدر می‌برد ز موج

وین جهد می‌کند که بگیرد غریق را

کم گوی و گزیده گوی چون دُر

با این‌که سخن به لطف آب‌ست                              کم‌گفتن هر سخن صوابست

آب ارچه همه زلال خیزد                                          از خوردن پر، ملال خیزد

کم گوی و گزیده گوی چون دُر                                    تا ز اندک تو جهان شود پُر

لاف از سخن چو در توان زد                                        آن خشت بود که پر توان زد

چه بخـوریم که خوش به حـالمان شود ؟


اگر حسابی اعصاب‌تان به هم ریخته، موز بخورید

زمانی كه دیدید دكمه‌های لباس‌تان درست بسته نمی‌شوند، بروید سراغ موز. تحقیقات نشان داده یك موز متوسط 105 كالری و فقط 14 گرم قند دارد. همین مقدار شما را سیر كرده و قند خون را به شكل ملایمی بالا می‌برد. در ضمن همین موز 30 درصد ویتامین B6 مورد نیاز روزانه را تامین می‌كند. این ویتامین باعث می‌شود مقدار سروتونین تولید شده مغز اندكی افزایش یافته و توان مقابله با شرایط دشوار و اضطراب‌ها را در شما افزایش می‌دهد.

اگر می‌خواهید کلیه تان سنگ نسازد، زرد‌آلود بخورید

هشت عدد زرد‌آلوی خشك حاوی 2 گرم فیبر و فقط 3 میلی‌گرم سدیم و 325 میلی‌گرم پتاسیم است كه همه این‌ها كمك می‌كنند مواد معدنی در ادرار تجمع پیدا نكرده و از تشكیل سنگ‌های اگزالات كلسیم جلوگیری شود. این سنگ‌ها شایع‌ترین نوع سنگ‌های كلیوی هستند. برای در امان ماندن از سنگ كلیه به‌خصوص اگر سابقه‌اش را دارید بقیه میان وعده‌ها را حذف كنید و برگه زردآلو بخورید.

اگر فشار خون‌تان بالاست، كشمش بخورید

60 عدد كشمش تقریبا می‌شود یك مشت پر كه حاوی یك گرم فیبر و 212 میلی‌گرم پتاسیم است كه هر دو برای كنترل فشار خون بالا در قالب یك رژیم غذایی توصیه می‌شوند. مطالعات متعددی نشان داده كه پلی‌فنل‌های موجود در مواد‌غذایی مشتق از خانواده انگور مثل همین كشمش و آب انگور در حفظ سلامت قلبی عروقی تاثیر بسزایی دارند که كاهش فشار خون از آن جمله است.

اگر از سروصدای معده رنج می‌برید، ماست بخورید

یك فنجان و نیم ماست طبیعی (كم‌چرب/پروبیوتیك) غذا را به شكل موثری از دستگاه گوارش عبور می‌دهد. از سوی دیگر ماست‌های پروبیونیك قابلیت هضم غذا به‌ویژه لبنیات و حبوبات را در روده‌ها بهبود می‌بخشند. همان‌طور كه می‌دانید این غذاها عامل ایجاد گاز در دستگاه گوارشی هستند و در نتیجه با خوردن ماست از این مزاحمت دور می‌مانید.

اگر بیش از حد سرفه می‌كنید، عسل بخورید

در مطالعه‌ای كه توسط دانشمندان آمریكایی انجام گرفته، مشخص شده 2 قاشق چای‌خوری عسل قهوه‌ای و غلیظ بسیار موثرتر از داروهای بدون نسخه ضد‌سرفه، شدت و دفعات سرفه‌های شدید را در كودكان كاهش می‌دهد. آنتی‌اكسیدان‌های موجود در عسل و عوامل ضد‌میكروبی موجود در آن التهاب بافت‌های گلو را كاهش داده و بیمار را آرام می‌كند. البته به شرطی كه عسل واقعا طبیعی باشد!

اگر همیشه احساس خستگی می‌كنید، فلفل دلمه‌ای قرمز بخورید

فلفل دلمه‌ای قرمز غنی از ویتامین C است. مطالعات نشان داده، ویتامین C بهترین ماده برای مقابله با استرس‌هایی است كه به واسطه رادیكال‌های آزاد ایجاد می‌شوند. از سوی دیگر ویتامین C در عین برطرف كردن خستگی، نقشی اساسی در سوخت و ساز آهن برعهده دارد كه به بدن كمك می‌كند اكسیژن بیشتری وارد جریان خون شود. كمبود اكسیژن یكی از اصلی‌ترین دلایل خستگی و ضعف بدنی است.

اگر می‌ترسید سرطان معده بگیرید، كلم بخورید

مطالعه‌ای كه در سال 2002 در دانشگاه جانز‌هاپكینز صورت گرفته نشان داده، یك تركیب بسیار قدرتمند موجود در كلم به نام سولفورافان، هلیكو‌باكتر پیلوری(باكتری عامل زخم معده و روده) را پیش از ورود به دستگاه گوارش تحت‌تاثیر خود قرار می‌دهد و از كار می‌اندازد و حتی شاید در پیشگیری از ایجاد سرطان‌های دستگاه گوارش هم موثر باشد. یك فنجان پر از كلم 34 كالری دارد و 3 گرم فیبر و 75 درصد از نیاز روزانه به ویتامین C را تامین می‌كند.

اگر مشكل سخت دارید، انجیر بخورید

4 عدد انجیر خشك 3 گرم فیبر دارد كه باعث تنظیم حركات روده بزرگ و دفع بهتر می‌شود. خوردن این میوه باعث پیشگیری از عود مجدد هموروئید می‌شود. همچنین این مقدار انجیر 5 درصد پتاسیم و 10 درصد منگنز مورد نیاز روزانه را تامین می‌كند.

اگر دارای مشکلات شكمی هستید، ریحان بخورید

مطالعات نشان داده، ماده شیمیایی اوژنول موجود در ریحان باعث از بین رفتن و پیشگیری دل درد، حالت تهوع، كرامپ‌های شكمی یا اسهال می‌شود. علت این موضوع از بین رفتن برخی از باكتری‌ها از جمله سالمونلا و لیستریا توسط اوژنول است. اوژنول یك ماده ضد‌اسپاسم است كه می‌تواند باعث بهبود كرامپ‌های شكمی شود. هر طور كه دوست دارید ریحان را بخورید.

اگر دچار كم‌خوابی هستید، گوشت بوقلمون بخورید

حدود 85 گرم گوشت بوقلمون تقریبا حاوی كل تریپتوفان مورد نیاز روزانه بدن است. اسید آمینه تریپتوفان ماده‌ای ضروری است كه باعث تولید سروتونین و ملاتونین می‌شود كه هر دوی این‌ها باعث تنظیم خواب می‌شوند. مطالعات نشان داده افرادی كه از بی‌خوابی یا كم‌خوابی رنج می‌برند دچار كمبود تریپتوفان هستند.

اگر می‌خواهید از كسالت دور شوید، ماهی تن بخورید

85 گرم از ماهی تن كنسرو شده حاوی حدود 800 میلی‌گرم امگا3 است. محققان معتقدند، امگا3 باعث رفع كسالت روحی و پیشگیری از اضطراب و بالارفتن روحیه می‌شود. اسیدهای چرب موجود در ماهی، توسط متخصصان تغذیه با عنوان درمانی موثر برای افسردگی توصیف شده است. خوردن ماهی تن با مقدار كمی نان تاثیر بهتری دارد چون كربوهیدرات موجود در نان، سروتونین خون را افزایش داده و باعث بهبود روحیه و دور شدن احساس كسالت می‌شود.

اگر همیشه از حالت تهوع رنج می برید، چای زنجبیلی بخورید

مطالعات متعددی نشان داده، یك‌چهارم قاشق چای‌خوری پودر زنجبیل، نصف قاشق چای‌خوری ریشه خرد شده زنجبیل یا یك فنجان چای زنجبیل باعث كاهش حالت تهوع ناشی از بیماری حركت و حالت تهوع سفر و بارداری می‌شود. محققان هنوز به‌درستی نمی‌دانند چه ماده‌ای در زنجبیل باعث سركوب حالت تهوع می‌شود اما به‌هرحال این ماده بی‌خطر بوده و فاقد عوارض جانبی معمول داروهای ضد‌تهوع است.

اگر دچار سوزش معده هستید، چای بابونه بخورید

چای بابونه باعث بهبود التهاب، اسپاسم و گاز دستگاه گوارش می‌شود. 2 قاشق چای‌خوری بابونه را به‌مدت 20 دقیقه در آب جوش دم كنید و كمی كه خنك شد میل كنید. برای برطرف شدن این مشكل لازم است چند بار در روز چای بابونه بخورید.

پركاري‌ تيروييد

پركاري‌ تيروييد عبارت‌ است‌ از فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بيش‌ از حد طبيعي‌ غده‌ تيروييد، كه‌ هورمون‌هاي‌ مترشحه‌ از آن‌ در تنظيم‌ تمام‌ كارهاي‌ بدن‌ نقش‌ دارند. در نتيجه‌ اين‌ فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بيش‌ از حد، توليد هورمون‌هاي‌ تيروييد افزايش‌ مي‌يابد. شايع‌ترين‌ نوع‌ پركاري‌ تيروييد، بيماري‌ گريوز ناميده‌ مي‌شود. پركاري‌ تيروييد، بزرگسالان‌ 50-20 ساله‌ و عمدتاً زنان‌ را گرفتار مي‌كند.
علايم‌ شايع‌
فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بيش‌ از اندازه‌
احساس‌ گرما يا داغي‌ در تمام‌ زمان‌ها
لرزش‌
تعريق‌
خارش‌ پوست‌
تند، نامنظم‌ و كوبنده‌ بودن‌ ضربان‌ قلب‌
كاهش‌ وزن‌ علي‌رغم‌ اين‌ كه‌ فرد زيادتر از حد عادي‌ غذا مي‌خورد. البته‌ در افراد مسن‌ ممكن‌ است‌ افزايش‌ وزن‌ ديده‌ شود.
اضطراب‌ و بي‌قراري‌ قابل‌ توجه‌
گاهي‌ بيرون‌زدگي‌ چشم‌ها و دو تا ديدن‌ گاهي‌ اسهال‌
گاهي‌ ريزش‌ مو
گاهي‌ گواتر (بزرگ‌ شدن‌ غده‌ تيروييد)
علل‌
اختلالات‌ خودايمني‌ (بدن‌ پادتن‌هايي‌ توليد مي‌كند كه‌ باعث‌ تحريك‌ توليد مقادير بيش‌ از حد طبيي‌ هورمون‌هاي‌ تيروييدي‌ مي‌شود).
گرهك‌ها يا تومورهاي‌ تيروييد
تيروييديت‌ (التهاب‌ غده‌ تيروييد)
عوامل تشديد كننده بيماري
سابقه‌ خانوادگي‌ پركاري‌ تيروييد
استرس‌
جنس‌ زن‌
ساير اختلالات‌ ايمني‌
پيشگيري‌
راه‌ خاصي‌ براي‌ پيشگيري‌ از آن‌ وجود ندارد.
عواقب‌ مورد انتظار
معمولاً با دارو يا جراحي‌ قابل‌ معالجه‌ است‌. شش‌ ماه‌ فرصت‌ دهيد تا بيماري‌ خوب‌ شود. برخي‌ از انواع‌ پركاري‌ تيروييد ممكن‌ است‌ بدون‌ درمان‌ هم‌ خوب‌ شوند.
عوارض‌ احتمالي‌
نارسايي‌ احتقاني‌ قلب‌
«طوفان‌ تيروييد» كه‌ عبارت‌ است‌ از بدتر شدن‌ ناگهاني‌ تمام‌ علايم‌. اين‌ يك‌ اورژانس‌ تهديدكننده‌ زندگي‌ است‌.
تشخيص‌ اشتباه‌ به‌ عنوان‌ يك‌ واكنش‌ اضطرابي‌ رواني‌
درمان‌
اصول‌ كلي‌
بررسي‌هاي‌ تشخيصي‌ ممكن‌ است‌ شامل‌ آزمايش‌ خون‌ و بررسي‌هاي‌ راديواكتيو مثل‌ اندازه‌گيري‌ برداشت‌ يد 131 توسط‌ تيروييد باشد.
درمان‌ مناسب‌ به‌ اندازه‌ گواتر، علل‌، سن‌، و مدت‌ زماني‌ كه‌ جراحي‌ مي‌تواند به‌ تأخير افتد (در صورتي‌ كه‌ كانديد عمل‌ جراحي‌ باشيد) بستگي‌ دارد.
پركاري‌ تيروييد را در اكثر بيماران‌ مي‌توان‌ با دارو كنترل‌ نمود.
عمل‌ جراحي‌ براي‌ برداشتن‌ قسمتي‌ از تيروييد در بعضي‌ از بيماران‌ توصيه‌ مي‌شود.
داروها
داروهاي‌ ضد تيروييد براي‌ مهار فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري تيروييد
مسدودكننده‌هاي‌ بتا آدرنرژيك‌ براي‌ كم‌كردن‌ تعداد ضربان‌ قلب‌ افزايش‌ يافته‌
يد راديواكتيو، كه‌ سلول‌هاي‌ تيروييد را به‌طور انتخابي‌ نابود مي‌سازد.
فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري
حتي‌المقدور فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري خود را محدود نماييد تا اين‌ كه‌ بيماري‌ تحت‌ كنترل‌ درآيد. فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي‌ خود را برحسب‌ شدت‌ بيماري‌ تنظيم‌ كنيد.
رژيم‌ غذايي‌
رژيم‌ غذايي‌ حاوي‌ پروتئين‌ زياد داشته‌ باشيد تا بافت‌هاي‌ از دست‌ رفته‌ در اثر فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بيش‌ از حد تيروييد بازسازي‌ شوند.
اگر اضافه‌ وزن‌ داريد، يك‌ رژيم‌ لاغري‌ مناسب‌ بگيريد.
درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟
اگر شما يا يكي‌ از اعضاي‌ خانواده‌تان‌ علايم‌ پركاري‌ تيروييد را داريد.
اگر علايم‌ به‌طور ناگهاني‌ بدتر شوند، خصوساً پس‌ از جراحي‌
اگر دچار علايم‌ جديد و غير قابل‌ توجيه‌ شده‌ايد. داروهاي‌ مورد استفاده‌ در درمان‌ ممكن‌ است‌ عوارض‌ جانبي‌ به‌ همراه‌ داشته‌ باشند.
 

معجزه عسل و دارچین

20معجزه عسل و دارچین
در اين مقاله با عسل و دارچين، درمان کننده بسياری از بيماری ها آشنا می شويم.

١ . درمان بیماری قلبی :
مخلوطی از عسل و پودر دارچین را تهیه کنید و به جای مربا روی نان قرار دهید و به طور منظم در وعده صبحانه صرف کنید.این روش در کاهش کلسترول،جلوگیری از بروز حمله قلبی، تنفس راحت و تقویت ضربان قلب موثر است.بیماران مبتلا به حمله قلبی نیز با مصرف روزانه این مخلوط از حمله قلبی بعدی درامان خواهند بود.بررسی روی سالمندان در آمریکا و کانادا نشان داده است،با بالا رفتن سن شاهرگ های حیاتی و سیاهرگ ها خاصیت انعطاف پذیری خود را از دست می دهد.عسل و دارچین به شاهرگ ها و سیاهرگ ها قدرتی تازه میبخشد.
٢ . از بین بردن اثر خارش نیش های حشرات :
مخلوطی از یک سهم عسل، ٢ سهم آب ولرم و یک قاشق چای خوری پودر دارچین را روی قسمتی از بدن که احساس خارش می کنید،قرار دهید خارش و درد در عرض یک یا ٢ دقیقه فروکش خواهد کرد.

٣ . درمان التهاب مفصل(آرتریت):
روزانه،یک وعده صبح و یک وعده شب،مخلوطی از یک فنجان آب گرم، ٢ قاشق چای خوری عسل و یک قاشق چای خوری پودر دارچین مصرف شود.این مخلوط معجزه گر در صورت مصرف به طور منظم آرتریت های مزمن را نیز درمان می کند.بررسی های اخیر روی ٢٠٠ بیماری که قبل از صرف صبحانه از این مخلوط استفاده کردند نشان داد، ٧٣ نفر از آنان در عرض یک هفته کاملا از درد رهایی پیدا کردند و پس از یک ماه بیشتر افرادی که قادر به راه رفتن یا حرکت نبودند،بدون احساس هیچ دردی توانایی راه رفتن و تحرک خود را به دست آوردند.

٤ . جلوگیری از ریزش مو:
قبل از دوش گرفتن مخلوطی از مقداری روغن زیتون داغ،یک قاشق چای خوری عسل و یک قاشق پودر دارچین را به مدت ٥ تا ١٥ دقیقه روی سر قرار دهید و سپس آن را بشویید.

٥ . از بین بردن عفونت مثانه:
٢ قاشق غذاخوری عسل به همراه یک قاشق چای خوری پودر دارچین را با مقداری آب ولرم حل کنید و آن را بنوشید.این روش باعث می شود که میکروب های مثانه از بین برود.
٦ . درمان درد دندان:
مخلوطی از یک قاشق چای خوری پودر دارچین و ٥ قاشق چای خوری عسل تهیه کنید و روی دندان خراب بمالید.این عمل را ٣ بار در روز تکرار کنید تا درد تسکین یابد.

٧ . کاهش کلسترول:
٢ قاشق غذاخوری عسل را با ٣ قاشق چای خوری پودر دارچین در یک لیوان چای حل کنید و بنوشید.این کار میزان کلسترول خون را طی ٢ ساعت به ١٠ درصد کاهش می دهد.

٨ . درمان سرماخوردگی:
به مدت ٣ روز از مخلوط یک قاشق غذاخوری عسل با یک چهارم قاشق چای خوری پودر دارچین استفاده کنید.این روش برای درمان سرفه مزمن و سرماخوردگی و سینوزیت به کار می رود.

٩ . درمان ناباروری:
برای برطرف کردن این مشکل،به مردان توصیه می شود ٢ قاشق غذاخوری عسل را قبل از خواب میل کنند.در کشورهای چین،ژاپن و خاوردور که با مشکل ناباروری مواجه اند،در طول روز مخلوطی از مقداری پودر دارچین و یک دوم قاشق چای خوری عسل را به طور مرتب روی لثه و داخل دهان خود قرار می دهند تا مخلوط حاصل از طریق بزاق وارد بدن شود.زوجی که مدت ١٤ سال بچه دار نمی شدند با شروع مصرف عسل و دارچین پس از مدت کوتاهی صاحب دوقلو شدند.

١٠ . درد معده:
مصرف عسل و پودر دارچین علاوه بر درمان درد و نفخ معده،زخم معده را نیز درمان می کند.

١١ . تقویت سیستم ایمنی:
استفاده روزانه از عسل و پودر دارچین سیستم ایمنی بدن را تقویت کرده و بدن را از حمله باکتری و ویروس محافظت می کند.دانشمندان دریافتند که عسل دارای مقدار زیادی ویتامین و آهن است.مصرف مداوم عسل گلبول های سفید خون را تقویت می کند تا بتواند با باکتری ها و بیماری های ویروسی مقابله کند.
١٢ . برطرف کردن سوء هاضمه:
قبل از هر وعده غذا،پودر دارچین را روی ٢ قاشق غذاخوری عسل بریزید و میل کنید تا از ترشح اضافی اسید معده رهایی پیدا کنید زیرا این مخلوط غذاهای سنگین را به راحتی هضم میکند.

١٣ . جلوگیری از آنفلوآنزا:
دانشمندی در اسپانیا ثابت کرده که مخلوط عسل و دارچین دارای مواد مفید طبیعی است که از میکروب های آنفلوآنزا و سرماخوردگی جلوگیری به عمل می آورد .
١٤ . افزایش طول عمر:
مصرف دائم و مرتب عسل و پودر دارچین مانع پیری زودرس می شود.مخلوطی از ٤ قاشق چای خوری عسل،یک قاشق چای خوری پودر دارچین و ٣ فنجان آب گرم را با هم بجوشانید.سپس مخلوط به دست آمده را ٣ الی ٤ بار در روز به مقدار یک چهارم فنجان میل کنید.این مخلوط علاوه بر طراوت بخشیدن و نرم نگه داشتن پوست از پیری زودرس نیز جلوگیری می کند.

١٥ .برطرف کردن جوش صورت:
قبل از خواب مخلوط ٣ قاشق غذاخوری عسل و ١ قاشق چای خوری دارچین را روی جوش ها قرار دهید و روز بعد با آب ولرم بشویید.تکرار روزانه این کار به مدت ٢ هفته،جوش ها را از بین می برد.

١٦ . درمان عفونت های پوستی:
قرار دادن مخلوطی به مقدار مساوی از عسل و پودر دارچین روی قسمت های مختلف پوست، عفونت های پوستی و اگزما را نیز درمان می کند.
١٧ . درمان سرطان: تحقیقات جدید انجام گرفته در ژاپن و استرالیا نشان داده،سرطان های پیشرفته معده و استخوان به طور موفقیت آمیزی درمان شده است.بیماران مبتلا به این سرطان ها ٣ بار در روز و به مدت ٣ ماه یک قاشق غذاخوری عسل و یک قاشق چای خوری دارچین را مخلوط و مصرف می کنند.

١٨ . از بین بردن خستگی مفرط:
مصرف نصف قاشق غذاخوری عسل و مقداری پودر دارچین در یک لیوان آب اول صبح و بعد از ظهر که بدن با افت نشاط روبه رو است طی یک هفته نیروی حیاتی بدن را افزایش می دهد.

١٩ . از بین بردن بوی بد دهان:شما می توانید پس از بیدار شدن از خواب با محلولی از یک قاشق چای خوری عسل،مقداری پودر دارچین و آب گرم غرغره کنید تا در طول روز مشکل بوی بد دهان را نداشته باشید.

٢٠ . مشکل شنوایی:
مصرف روزانه مقدار مساوی از عسل و پودر دارچین در صبح و شب مشکل شنوایی را برطرف می کند.
شایان ذکر است،عسل مورد مصرف باید خام و پاستوریزه نشده باشد.زیرا که آنزیم های لازم به هنگام عمل پاستوریزه به علت حرارت دیدن از بین می رود.

بیماری تب مالت

یماری تب مالت، یک عفونت باکتریایی است که از گاوها، گوسفندان یا بزهای آلوده و عفونی شده به انسان انتقال می یابد، این بیماری از انسان به انسان مسری نیست. این بیماری، در حیوان به نام سقط جنین واگیر مرسوم است و به نام های دیگری نظیر تب مواج، تب دیوانه، تب مدیترانه ای نیز نامیده می شود. بروسلوز انسانی (تب مالت) ناشی از «بروسلا ملی تنسیس» در جاهایی که گوسفند و بز آلوده زیاد است خطر جدی بهداشت عمومی در آن مناطق می باشد و بیشتر در فصول تابستان و بهار یعنی فصل زایش و شیردهی دام ها دیده می شود.

عفونت باکتریایی اعضای خون ساز بدن، از جمله مغز استخوان، گره های لنفاوی، کبد و طحال را متأثر می سازد. بیماری در مردان 60 - 20 ساله شایع تر است. دوره نهفتگی بیماری ممکن است 60 - 50 روز یا حتی تا چندین ماه باشد. بیماری یک نوع حاد و یک نوع مزمن دارد.

بطور کلی بروسلوز تأثیر نامطلوبی در سلامت انسان و فراورده های دامی دارد. در بسیاری از کشورها بروسلوز جزو بیماری های قابل گزارش است. راه های کنترل بیماری عمدتاً بر پایه پیشگیری از بیماری قرار دارد و مراقبت یک وسیله کلیدی برای مدیریت برنامه های پیشگیری و کنترل این بیماری محسوب می گردد این بیماری به علت ایجاد سقط جنین در دام، کاهش تولید شیر، عقیمی و نازایی و از دست رفتن ارزش های اقتصادی دام های مبتلا و همچنین به علت ابتلای انسان به بیماری تب مالت، همواره از دو بعد اقتصادی و بهداشتی مورد توجه قرار می گیرد.

بروسلا اولین بار توسط بروس در سال 1887 از طحال سربازان انگلیسی که در جزیره مالت، فوت کرده بودند جدا شده است. این بیماری به افتخار «دیوید بروس» پزشک اسکاتلندی، بروسلوز و به علت مشاهده اولین مورد در جزیره مالت، بیماری تب مالت، نامیده می شود.

علایم بیماری تب مالت

علائم این بیماری در انسان عبارتنداز: تب که عصر و شب افزایش می یابد، عرق فراوان و خیس کننده بخصوص هنگام شب، لرزه، سردرد، خستگی، بی اشتهایی، بی حالی، ضعف عمومی، کاهش وزن، درد مفاصل و کمر به خصوص ستون فقرات، دردهای شکمی، بزرگ شدن گره های لنفاوی، بزرگ شدن کبد و طحال، رنگ پریدگی، افسردگی، درد عمومی بدن، یبوست، ناتوانی جنسی، درگیری قرنیه چشم و ضایعات پوستی، درد سیاتیک، سندرم مننژه و ندرتا بروز آبسه در تخمدان ها، کلیه ها و مغز.

بروسلوز گوسفند و بز خطرناک ترین عامل بیماری تب مالت در انسان است، زیرا قدرت بیماری زایی آن نسبت به سایر انواع دیگر بیشتر است. عامل بیماری تب مالت می تواند در حرارت 60 درجه سانتی گراد برای 10 دقیقه، در معرض آفتاب چند ساعته، در پنیر تازه تا 3 هفته در گرد و غبار به مدت 6 هفته در مدفوع حیوانات 100 روز، در شیر خام به مدت 10 روز، در پنیر تازه تا سه ماه و در بستنی و خامه نیز تا مدتی زنده بمانند و در گوشت نمک زده نیز ممکن است تا مدتی مقاومت کند. ولی از طرفی به وسیله دود دادن منجمد کردن و نمک زدن گوشت آلوده، تعداد آنها در عرض چند روز شدیداً کاهش می یابد.

وضعیت بیماری در جهان و ایران

بیماری تب مالت اگرچه در سراسر جهان وجود دارد ولی این بیماری بیشتر در کشورهایی دیده می شود که فاقد برنامه ای موثر برای کنترل این بیماری در حیوانات هستند.

بیماری در تمام نقاط دنیا وجود داشته و تا بحال 17 کشور (جزایر دریای مانش، نروژ، سوئد، فنلاند، دانمارک، سوئیس، چکسلواکی، رومانی، انگلستان، ولزواسکاتلند، هلند، ژاپن، اتریش، لوگزامبورگ، قبرس، بلغارستان، ایلسند و مجمع الجزایر ویرجینیا) بیماری را ریشه کن کرده اند.

بیماری در ایران از سالیان پیش به صورت بومی وجود داشته و برای اولین بار در سال 1311 بروسلاملی تنسیس توسط کارشناسان انستیتو پاستور ایران از کشت خون یک نفر بیمار مبتلا به تب مالت جدا شد و از آن سال به بعد پیشرفت های قابل ملاحظه ای در زمینه ساختن آنتی ژن های مختلف و انواع واکسن های بروسلوز دامی نیز بدست آمده است.

وضعیت بیماری در ایران

این بیماری، در تمام نقاط کشور، پراکنده است ولی وفور آن در مناطق مختلف، یکسان نمی باشد، بطوری که در برخی از مناطق جنوب کشور، از کمترین میزان و در اصفهان و استان مرکزی، براساس برخی از مطالعات، از بیشترین میزان برخوردار بوده است.

در 16/4/86 معاون سلامت وزارت بهداشت با اعلام افزایش 35 درصدی بیماری تب مالت در طی سه سال گذشته، از روند فزاینده این بیماری در کشور ابراز نگرانی کرد. آمار سال 84 حاکی از شیوع این بیماری به میزان 39 در 100 هزار نفر است.

روش های انتقال بیماری در دام

حیوانات مبتلا به بروسلوز در هنگام سقط جنین، عامل بیماری را به شدت از طریق ترشحات رحمی دفع می نمایند. همچنین باکتری عامل بیماری از طریق شیر حیوانات مبتلا دفع می شود به گونه ای که بز آلوده در تمام مدت شیرداری، گوسفند آلوده معمولا در 2 ماهه اول و گاو مبتلا در تمام مدت شیرداری و به صورت متناوب عامل بیماری را از طریق شیر دفع می نمایند.

روش های مختلف ورود میکروب به بدن دام عبارتند از:

روش خوراکی: مصرف آب، علوفه و خوردن جفت و ترشحات رحمی آلوده.

پوست: ورود جرم به بدن از طریق زخم های موجود در پوست می باشد.

راه های سرایت بیماری به انسان

میکروب بروسلا قادر است از راه های زیر وارد بدن انسان شود:

1ـ تماس مستقیم با بافت های حیوانی آلوده نظیر خون، ادرار و... .

2ـ مصرف شیر خام و فرآورده های لبنی خصوصاً پنیر تازه، خامه، سرشیر و بستنی (بستنی مهم ترین فرآورده لبنی است که می تواند باعث بروز بیماری تب مالت شود.)

بهترین راه پیشگیری استفاده از لبنیات و بستنی پاستوریزه است.

درمان بیماری تب مالت

درمان، شامل یک دوره استراحت در رختخواب و مصرف دارو است و معمولاً لازم نیست که بیمار از دیگران جدا شود. تمامی اعضای خانواده که ممکن است از همان محصول لبنی آلوده مصرف کرده باشند، باید تحت معاینه و آزمایش قرار گیرند. رژیم غذایی

تب مالت از جمله بیماری های عفونی است که، ممکن است مدتی (حدود چند ماه) طول بکشد و از این رو جزو بیماری های عفونی مزمن محسوب می شود. رژیم غذایی باید طوری تنظیم گردد که، نیاز به پروتئین، انرژی و سایر مواد مغذی که در این حالت افزایش یافته است را، مرتفع سازد. الگوی معمول در تغذیه این بیماران با رژیم غذایی مایع شروع شده و به تدریج به رژیم غذایی نرم و سپس رژیم غذایی معمول منتهی می گردد. رعایت نکات زیر در رژیم غذایی این بیماران ضروری است:

میزان پروتئین دریافتی باید بالا باشد، تا تخریب پروتئین بدن جبران شود و همچنین وزن بدن در حد مطلوب حفظ گردد. که در این خصوص میزان نیاز به پروتئین می تواند از 100 تا 150 گرم در روز متغیر باشد.

شیر پاستوریزه، عالی ترین نمونه از مایعات است که، انرژی، پروتئین، بعضی ویتامین ها و برخی مواد معدنی مانند پتاسیم و کلسیم را تأمین می کند.

مایعات باید به مقدار زیاد به بیمار داده شود، چرا که مقدار زیادی از آب بدن به صورت عرق دفع می گردد.

آسان ترین راه برای پیشگیری از بیماری تب مالت، جوشانیدن شیر به مدت 20 دقیقه و استفاده از دستکش هنگام تماس با احشام و دام هااست.)

15 جمله اخلاقی ناب از شیخ رجبعلی خیاط

1. زنده باش و زندگی کن و بدان که حیات در حرکت و ممات در سکون است.
2. می‌داند شما و دنیای شما از مجموع ذراتی خلق شده‌اند و خالق برای هر ذره جهان به این عظمت وظیفه خاصی قرار داده تا این نظم و شکوه را بیان کند و انسان از آن و گاهی در اثر غرور جزیی از آن است.
3. هستی به سرعت غیر قابل باوری در حرکت است و همین حرکت در اندام شما وجود دارد و کل عالم با این شتاب به سوی خدا روانند، در نتیجه چنان بیاندیشید و حرکت کنید که از میدان وسیع این مغناطیس خارج نشوید که خالق را بشناسید و به عظمت خود پی ببرید و این خلقت حیرت انگیز نامش انسان است، را از دست ندهید.
4. انسان الهی در وجود خویش خوی حیوانی را دربند می‌کند تا نیروی وجودی او پاک و سالم به کمال برسد، از نظر جهان‌بینی شیخ خشم و غضب و تندی و سرکشی انسان‌ها را غافلگیر می‌کند، از تغییر این راه که ره سنان بیشماری در آن خفته‌اند، آن است که نیکی و محبت را در وجود خود بیدار نگهدارید که اساس خوشبختی در همین عمل و اجرای آن است.
5. نیکی و احسان سخت‌ترین دشمن را دوست و دوستان را به سوی خداوند رهبری می‌کند.
6. ندای غیبی در درون دل مشتاق؛ مسیر الهی می‌افکند و به آرامش ابدی می‌رساند، لذا لطف و احسان به دیگر بندگان خدا در درجه اول به خود عامل باز می‌گردد که انسان بنده احسان است.
7. از خداوند جز کرامت و احسان و خیر و رحمت و محبت و بنده‌پروری و امور سازنده عملی صادر نمی‌شود.
8. خداوند خدای خیر و رحمت است، آن که شر می‌سازد، شیطان است.
9. انسان به توفیق خالق و خیر خداوند معنی زنده بودن و رحمانیت و ترحم و هر نوعی از دشمنی را درک و با آن مقابله می‌کند.
10. راهیان راه الهی با عشق و محبتی که در اعماق وجود دارد، می‌دانند که هر چه غیر خدا بخواهند موجب شکست و ناکامی آنان می‌شود.
11. شما خیال نکنید خالق کائنات را باید بیرون از دلتان پیدا کنید، بلکه او در وجود شما جلوه و مکان دارد، لذا خدا را در اعماق وجود خویش بیابید، از یکی از سالکان اهل عرفان و سیر و سلوک را پرسیدند: «خدا را در کجا بیابیم؟»، آن عارف بدو پاسخ داد: «در کجا گشتی که او را نیافتی؟!»
12. شیخ می‌گفت: «بر می‌خیزید و خود را برای نماز آماده می‌کنید، حمد و سوره را درست می‌خوانید، بدون اینکه متوجه مفاهیم و معانی کلمات شوید، پس معلوم است این نماز، نماز وظیفه‌ای است و فقط کلمات را ادا می‌کنید».
13. فراموش نکنید که به قول سعدی هر نفسی که فرو می‌رود، ممد حیات است و چون باز می‌گردد مفرح ذات! در واقع سعدی مفهوم رحمت خداوند و راه رسم شکرگزاری را برای ما گفته است، ولی ما خوانده و نخوانده به راحتی از این جمله معرفتی و سلوکی گذشته‌ایم و کسی آن را برای‌مان معنی و تفسیر نکرده است.
14. به نظر می‌رسد از این پس غیر از شما شاگردان شخص دیگری با این مباحث معرفت شناسی و خداجویی به این نحو آشنا نشود، شما از رحمت و لطفی که در حقتان شده از جان و دل شاکر باشید، سعادت را به این آسانی به کسی نمی‌دهند، ایمان، خلوص، عاشقی و دنیای محبت لازم است تا خود را سالک این راه ببینید و ارزش خود را بدانید، بنگرید که مبدا خلقت چه عظمت‌هایی در وجود شما نهاده و شما از آن بی‌خبرید.
15. ایشان مطالبشان را یک بار می‌گفتند، آنها که اهل دل بودند، به خوبی درک می‌کردند و در پایان گفتند: برای شما نگفته و ندیده‌ای باقی نگذاشتم، ان شاء‌الله خدا یاری و راهنماییتان کند، مطمئن باشید هر چه از واجب‌الوجود طلب کنید، به شما با شرایط فوق خواهد رسید.